۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

تحلیل یک وبلاگ نویس از ترورهای امروز تهران

ایران پرس نیوز به نقل از وبلاگ شاهین شهر نوشت:

امروز يک استاد دانشگاه را در بلوار ارتش و استاد ديگری را در مقابل دانشگاه بهشتی ترور كردند. هر دوی آنها به يک شيوه اما در محل‌های جداگانه کشته شدند . ترور های حرفه ای صورت گرفته که به صورت چسباندن بمب به اتومبیل توسط موتورسواران در حال حرکت بوده است فقط می تواند کار افراد حرفه ای و آموزش دیده ماموران امنیتی و نظامی ویژه باشد . مکانیزم اقدام تروریست ها به این شکل بوده که موتورسواران تروریست نزدیک خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می کردند.

اینگونه اقدامات فضای مناسب را برای هر چه بیشتر امنیتی کردن تهران و دانشگاه ها در آستانه ۱۶ آذر به رژیم می دهد. سال گذشته نیز در همین روزها دكتر علی محمدی، استاد فیزیك دانشگاه تهران با كار گذاشته شدن بمب در یك موتورسیكلت كنار خودروش ترور شد . در ماه های اخیر هم دو پزشك و استاد علوم پزشكی ترور شدند . آیا حملات اخیر خامنه ای به مخالفان و اینکه بسيجيان خود را براي درگيري‌ها و چالش هاي آينده آماده کنند می تواند ربطی به ترور های اخیر داشته باشد که رژیم بخواهد از آن به عنوان بهانه و فرصتی برای سرکوب استفاده کند ؟
 

افزایش آمار خودسوزی به دلیل فقر وحشتناک


ایران پرس نیوز:بر اثر فشار وحشتناک اقتصادی در تهران آمار خودکشی از طریق خودسوزی هر روز افزایش می ‌یابد. گزارشهای رسیده حاکی است که در یک هفته گذشته در تهران چندین نفر خودسوزی کرده‌ اند که اکثر آنها را زنان تشکیل می ‌دهند.

همچنین در خبرهای امروز گزارشی تکاندهنده درج شده مبنی براینکه مردی به دلیل فقر و تنگدستی کودک هشت ماهه ‌خود را فروخته است. این فرد پس از دستگیری گفته : مجبور به این کار بودم ضمن اینکه عاشق فرزندانم هستم اما به‌ خاطر بیکاری و بی‌ پولی به ‌شدت درمانده بودم و قادر به تامین هزینه‌ های زندگی و نگهداری از خانواده ‌ام نبودم.

بینندگان ، 16 آذر :چرا كسی چيزی نمي نويسه؟ يار دبستانی من با من و همراه منی


پارس دیلی نیوز:16آذر: چرا كسي چيزي نمي نويسه؟ يار دبستاني من با من و همراه مني.....


گزارش دریافتی :در آستانه روز 16 آذر هستيم و دشمن از مدت ها قبل خودش را تجهيز كرده و همه نيرو هايش را به كار گرفته تا دوباره مثل هر سال فرياد حق طلبي دانشجو به گوش كسي نرسه و فقط در همان صحن دانشگاه تهران بماند و بعد خفه شود. با وجود اينكه چند دانشگاه و نيز جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران طي دو بيانيه خواهان اعتصاب سراسري دانشجويي شدند و در اين زمينه نيز راهكارهايي ارائه كردند متاسفانه اطلاع رساني در حد پاييني است و خبر اين اعتصاب و دعوت فقط در حد چند سايت خبري پخش شده است. يار دبستاني من امروز كه دشمن همه امكانات خود را به كار گرفته تا صداي من و تو را خاموش كند نشستن جايز نيست. من از همه عزيزان مي خوام تا اين بيانيه ها و دعوت نامه ها را به صورت گسنرده در سطح دانشگاه ها و خوابگاه هاي دانشجويي و نيز شبكه هاي اجتماعي اينترنتي اطلاع رساني كنند. آذر در راه است و چشم اميد ملت ايران به فرادهاي آذرين شما دوخته شده. باشد كه با اطلاع رساني بيشتر اين اعتصاب سراسري شكل گسترده به خود بگيرد. پس از همين حالا شروع كنيم.. يار دبستاني من با من و همراه مني


لطفا اين مطلب را خبر رساني كنيد. اميدوارم كارساز باشد

فراخوان جمعی از فعالین دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر


ایران پرس نیوز:جمعي از دانشجويان دانشگاه آزاد واحد ساري از بيانيه فعالان دانشجويي اعلام حمايت كرده و تمام دانشجويان دانشگاه آزاد واحد ساري را به اعتصاب سراسري در روز 16 آذر 89دعوت مي نمايد.


فراخوان جمعی از فعالین دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر

تاکنون ایستادگی کرده ایم، از این پس نیز خواهیم ایستاد

دانشجونیوز: جمعی از فعالین دانشجویی فراخوانی را به منظور برگزاری مراسم 16 آذر روز دانشجو صادر کرده اند.

این دانشجویان در فراخوان خود ضمن تاکید بر اهمیت برگزاری حرکتهای اعتراضی در این روز آورده اند: بر ما دانشجویان آزادیخواه است که در روز 16 آذر سکوت نکنیم و به انحا مختلف اعتراض خود را به استبداد نشان دهیم. بر مبارزین دانشجویی است که با توجه به شرایط دانشگاه محل تحصیل خود برنامه های مستقل اعتراضی برگزار کنند. در حال حاضر تجویز یک شکل از حرکت های اعتراضی برای دانشگاه های مختلف با شرایط متفاوت نمی تواند نتیجه یکسانی داشته باشد. فعالین دانشجویی در دانشگاه محل تحصیل خود می بایست با در نظرگرفتن امکانات و محدودیت ها، ایده های جدید برای گرامی داشت روز دانشجو بپرورانند. برپایی تجمع و تحصن اعتراضی موثرترین راه برای تزریق روحیه مبارزه طلبی به شریان جنبش دانشجویی است. در صورت عدم امکان برگزاری تجمع، حرکات اعتراضی همه گیرتر و کم هزینه تر چون تعطیلی کلاس های درس و حتی تعطیلی دانشگاه و نیز شعارنویسی و پخش شبنامه های اعتراضی می تواند توسط فعالین دانشجویی در دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد. انجام حرکات اعتراضی در درجه نخست می تواند نشاط و روحیه مبارزه را بعد از دوره ای طولانی از سرکوب به دانشگاه بازگرداند. همچنین دانشجویان باید به خاطر داشته باشند که در صورت عقب نشینی در هر مرحله، دشمن با گستاخی بیشتری به پیش خواهد آمد.

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه



هموطنان گرامی وبلاگ ایران آزاد بار دیگر توسط رژیم خونخوار و جنایتکار جمهوری کثیف اسلامی ف..ی..ل..ت--رشد.

آدرس های جدید وبلاگ ایران آزاد خبر به شرح زیر می باشد:



www.iranazadkhabar5.net.tf

آدرس های جدید را از هر طریقی که می توانید به اطلاع دیگران برسانید


تا آخرین نفس ماهستیم


نابود باد رژیم خونخوار جمهوری اشغالگر اسلامی در تمامیت و کلیتش

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

گفتاری با هم میهنانم



اول آذرماه ۱۳۸۹



در فصلی نوین از جنبش دیرینۀ شما هم میهنان آزاده ام برای دستیابی به آزادی و صلح و بهروزی، مایلم درادامۀ عهدی که سال ها پیش با شما بستم این بار با بینشی روشن تر و دلی امیدوارتر از همیشه در راه تحقق هدف های والای زنان و مردان آزادۀ وطن از بندهای اسارت و برای استقرار حکومتی که برخاسته از ارادۀ شما و پاسدار همۀ آزادی ها و حقوقتان باشد با شما صحبت کنم.



در این گفتار، خطابم به ویژه نسل جوان ایران است، به زنان و مردانی که در زلزلۀ انقلاب و آغاز دوران وحشت و پس گَرد ایران یا هنوز دیده برجهان نگشوده بودند و یا از آن خاطره ای چندان ندارند. برای آنان است که نخست در بارۀ ابعاد فاجعــه سخن خواهم گفت و سپس از دلائلی کـه مـرا سی سال پیش به بستن عهــد با هم میهنانم برانگیخت. آن گاه به تصویری اشاره خواهم کرد که دیری است از ایران آینده، از ایرانی آزاد و سربلند، در دل و جانم نقش بسته است.



گرچه در این سال ها بارها تأکید کرده ام، امّا برای نسل جوانی که امروز در صف نخست جنبش به مقاومتی جانانه در برابر حاکمان پرداخته است لازم می بینم تصریح کنم که انگیزه ام در تلاش برای رهائی ایران از حکومت غاصبان کمک به برپائی نظــامی مردمی و قانـون مــدار در میهـن عزیــزاست؛ نظامی کــه بـازتاب خواست هم میهنانم باشد؛ حکومتی که تضمین آزادی ها و حقوق ملت را در سرلوحۀ وظائفش قرار دهد؛ حکومتی که خود را خادم و فرمانبردار مردم بداند و نه قیم و والی آنان.



* * *



در همۀ اين سال ها، خطرهای بسياررا به‌ جان خريده ام امّا در این راه تا حد توان از هیچ کوششی مضایقه نکرده ام. هر بار که هم میهن مبارزی به دست تبه ‌کار رژيم جمهوري اسلامي ‌برخاک وخون غلطيده، اراده ام به ايفای وظیفه ام راسخ تر شده است. هرروز، چون شما، بیشتر به این واقعيت پی برده ام که تا پایان عمر ولایت جمهوري اسلامي مردم ایران روی آزادي و امنيت و آسايش را نخواهند ديد و میهن عزیز ما اعتبار و حیثیت از دست رفتۀ خود را در جامعۀ بین المللی باز نخواهد یافت. از همين روست، که در اين سال‌ها برای کمک به همبستگی صفوف مبارزان آزادی خواه از هيچ تلاشی فروگذار نکرده ام. اعتقادم همچنان بر اين است که براي زدودن سايۀ سیاه ولايت فقيه از خاک ‌ميهن بايد صداها را رساتر و صف ها را فشرده تر کرد. از فرياد اعتراض شما زنان و مردان آزادۀ ايران است که غاصبـان حقوق ملّت امروز این گــونه هراسان شده اند و آزادی خواهان سراسر جهان چنین بی سابقه به تحسین و هواداری از پیکار برحق شما برخاسته اند.



* * *



جنبش سبز در سال گذشته در اعتراض به دخالت آشکار دولت در انتخابات و وارونه کردن نتایج آن آغاز شد. امّا این اعتراض سیل آسا تنها از نادیده گرفتن آرائی که به صندوق ها ریخته بودید سرچشمه نمی گرفت. لبریزشدن کاسۀ صبرتان پس از تحمل سیاه تــرین دوران تاریخ ایــران بـود که شما را به ادامـۀ مبـارزه در ابعــادی بی سابقه با دشمنان سوگند خوردۀ ایران و ایرانی بر انگیخت.



در این دوران مصیبت بار است که حاکمان غاصب، آزادی و حقوق مردمان را هیچ دانسته اند و جز با خشونت و ارعاب با ایرانیان آزادی خواهی که حقوق مسلم و انسانی خویش را می طلبند روبرو نشده اند؛ در این دوران است که اقتصاد شکوفای ایرانِ پیش از انقلاب را به سراشیب ورشکستگی کشانده اند؛ در همین دوران است که با موج اعدام ها، با تعطيل دانشگاه ها و پاکسازی های کينه توزانه، مسبب کوچ صدها و صدها هزار تن از لایق ترین فرزندان ایران از وطن شده اند؛ در همین دوران است که کمبودهای روزافزون زندگی تن فروشی و اعتیاد را در ابعادی غیرقابل تصور بر فرزندان وطن تحمیل کرده است؛ در دوران جمهوری اسلامی است که نسل جوان ايران، هنوز از تجربه‌هاي تلخ دوران تحصيل فارغ نشده، با کابوس بيکاري و سختی تأمین معاش و کمبود مسکن دست به گريبان شده است؛ و سرانجام در همین دورانِ سیاه است که فساد روز افزون و بی سابقه ای که در همه نهادهای حکومتی ریشه دوانده. مجموع همۀ این خشونت ها و قانون شکنی ها و ویران گری هاست که تیشه به ریشۀ ایران و اسلام هر دو می زند.



امّا، سلب حقوق و آزادی های مردم ایران و خم کردن پشتشان با سنگینی مشکلات روزافزون اقتصادی در برابر خطرهائی که این حکومت به عمد متوجه امنیت و تمامیت ارضی میهن عزیز ما کرده است رنگ می بازند. از همان آغاز بود که حکومت ولائی با درهم شکستن شیرازۀ ارتش مقتدر ایران و ریختن خون سردارانش، به حکومت عراق فرصت داد تا جسورانه بر میهن عزیز ما هجوم آورد. از روز نخست تولد نامبارکش حکومت ولائی با سرکوب اقوام گوناگون ایرانی، با تهدید و تحقیر و آزار پیروان مذاهبی جز تشّیع، و با هجومی بی رحمانه بر اهل تصوف و دراویش مسالمت جوی ایران، پیوندهای دیرینۀ همبستگی میان ایرانیان را نشانه گرفت. جنگ با عراق را نه مصیبت که نعمت الهی دانست زیرا ترجیح می داد به شکرانۀ این نعمت صدها هزار جوان و نوجوان ایرانی را که دل های پاکشان به عشق میهن می طپید در شن زارهای عراق دفن کند، امّا پاسخگوی وعده های دروغین خود به ملت نشود؛ هرچه توانست بر عمر جغد شوم جنگ افزود تا بتواند حکومت ظلم و وحشت را بر ملت مسلط کند؛ و در دشمنی با مردم ایران چنان کرد تا وطن عزیزی که خود قربانی تجاوز شده بود در نظر جهانیان همطراز متجاوزان شناخته شود. با دخالت مستقیم و غیر مستقیم در امور داخلی همسایگان دور و نزدیک ایران، عراق و لبنان و فلسطین و افغانستان، و با حمایت تبلیغاتی و مالی و نظامی خود از تندروترین دشمنان آزادی و همزیستی در این جوامع، نه تنها نام ایران عزیز را در نظر جهانیان با صفات پلیدی چون «تروریست» و «یاغی» آلوده کرد بلکه بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک دنیا را به دشمنی با ایران کشاند. اگر تاکنون ساده لوحانی در جهان نقش مستقیم این حکومت را در آشوب ها و کشتارهای سرزمین های دور و نزدیک ایران نمی دیدند سخنان سخیف و تهدیدهای خشونت بار رهبران مردم ستیز رژیم جای تردید برای کسی باقی نگذاشته است.



امّا، این همه نیز برای تحقق اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی که تحریک دیگران به دشمنی با ایران و برافروختن آتش ستیز و جنگ، است کافی نبوده. از همین رو، به بهانۀ دسترسی به انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز، سال هاست به جست و جوی دسترسی به سلاحهای خوفناک تری برآمده است تا زودتر به هدف اهریمنی خود رسد و بار دیگر ایران را آماج تعرّض و هجوم دیگران سازد. از رهگذر اصرار به پیمودن چنین کژراهه ای است که امروز کشور عزیز ما با بحرانی بی سابقه و خطرناک روبروست؛ بحرانی که هم میهنان عزیز صلح دوست من کمترین نقشی در ایجاد آن نداشته اند.



به باور من مردم آگاه و هشیار ایران منفعت و مصلحت خویش را نه دخالت مسلحانه و موذیانه در سرنوشت مردم فلسطین و عراق و لبنان می دانند، نه در دشمنیِ با جوامع آزاد و پیشرفته جهان و نه در اصرار دیوانه وار بر دست یافتن به سلاح های هسته ای. مردم ایران از یاد نبرده اند که امکان دسترسی به فـن آوری و انــرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز، که حق مسلّم آنان است، سال ها پیش از انقلاب برایشان میسر شده بود. ایرانِ آن روز توانسته بـود، با همکــاری و موافقت جامعـۀ بین المللی، در راه رسیدن به این امکانات گام هائی بلند بردارد زیرا هیچ کشوری درجهان بیمی از گسترش طلبی و دخالت جوئی حکومت آن روز ایران نداشت. رژیم ولائی، امّا، با هدف های تجاوزطلبانه و سیاست های خارجی تحریک آمیز نه تنها آن امکان را یکسره نابود کرده بلکه اکثریت قریب به اتفاق دولت های جهان را از نزدیک و دور، به دشمنی باایران برانگیخته است تا بتواند به بهانۀ دفاع از ایران به سرکوب مخالفان و منتقدان خود هرچه خشونت بارتر ادامه دهد. امّا، همسو و همصدا با شما هم میهنان عزیزم، من نیز مسئولیت اصلی هر آسیب و خدشه ای که از سوی دیگران به تمامیت و یکپارچگی ایران عزیز وارد آید با حکومت غاصبی می دانم که در دشمنی با ایران و مردم ایران همتائی در تاریخ بلند ما نداشته است.



* * *



هم میهنان عزیزم،



امروز هم، چون بارهای پیشین که فرصت سخن گفتن با شما را یافته ام، می خواهم به ویژگی های حکومت آرمانی شما اشاره کنم. زیرا در این سال های تلخ و تباه، از راه های گوناگون، هم از خواست ها و آرمان های های دیرین شما برای زیستن در یک جامعـۀ آزاد و مسالمت جو آگــاه شده ام و هم از رنــج ها و محرومیت هائی که بی رحمانه بر شما تحمیل شده است. کوشیده ام سخنی نگویم و ادعائی نکنم مگر از دل و زبان، و به خاطر و یاد شما، برآمده باشد. از همین روست که بخشی بزرگ از باورها و آرزوهایم در بارۀ آیندۀ ایران ملهَم از باورها و آرزوهای شما بوده است که در کورۀ آتشین دورانی چنین تلخ به هشیاری و آگاهی های بی نظیر رسیده اید.



باور من این است که شما بسی بیشتر از نسل های پیشین با معنای آزادی و حقوق تان آشنا شده اید و به اهمیت دستیابی کامل به همۀ آن ها پی برده اید. آموزگارتان در راه این آشنائی و آگاهی کسانی بوده اند که با ادامۀ حکومت ولائی و نامشروع خویش یک لحظه هم از ستیزی دائمی با یکایک این آزادی ها و حقوق دست نکشیده اند. شما هریک چون لقمان حکیم اید که ادب از بی ادبان آموخته بود. هر تباهی و ویرانی که این گروه خودکامه به بار آورده اند؛ خون هر زن و مرد آزاده ای را که بی شرمانه بر زمین ریخته اند؛ قلم هر ایرانی حق گوئی را که به ناحق شکسته اند، هر دستبرد خائنانه ای که به خزانۀ ملت زده اند، اشتیاق شما را به بناکردن حکومتی که در خور شما و سزاوار فداکاری های شما باشد دو چندان کرده است. یقین می دانم که اکثریت شما، به ویژه جوانان و زنان هشیار و برومند میهن، اگر درسی از سال ها تجربۀ تلخ و فراموش نشدنی آموخته باشید این است که استقرار حکومتی که بتواند پاسدار منافع ملی ایران و حافظ آزادی ها و حقوق شهروندانش باشد بدون یک قانون اساسی مترقی و انسان محور که سنگ بنا و شالوده اش اصول مندرج در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، و دیگر میثاق های مکمل آن، باشد محال خواهد بود.



در این واقعیت تردید ندارم که شما می خواهید قانون اساسی آیندۀ ایران آزادی ها و حقوق برابرِ همۀ شهروندان ایران را، به هر مذهب و مسلک، با هر اعتقاد سیاسی و از هر قوم و قبیله ای، بی هیچ استثنائی محترم بشمرد؛ توجهی خاص به خواست های بر حق همۀ اقوام ایرانی داشته باشد، اقوامی که به ویژه در دوران حاکمیت غاصبان انحصار طلب، از تبعیض ها و محرومیت های بی سابقه رنج برده اند. یقین داشته باشیم که برآوردن چنین خواست هائی با وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران نه تنها در تضاد نخواهد بود بلکه پیوندهای دیرینۀ تاریخی و فرهنگی و آرمانی همۀ ساکنان میهن کهن سال ما را از همیشه استوارتر خواهد کرد.



* * *



تجربۀ همۀ جوامع پیشرفته و آزاد جهان و به ویژه تجربۀ تلخ مردم ایران در حکومت ولایت مذهبی تردیدی در این واقعیت برجای نگذاشته که تدوین چنین قانون اساسی، تأمین و تضمین حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی مردم ایران و برپائی حکومتی شایستۀ ملت نیازمند آن است که نهادهای قانون گذاری، اجرائی و قضائی دولت در انجام وظائف خود، به ویژه در تأمین و تضمین آزادی و برابری حقوق اساسی یک یک شهروندان ایران، تابع احکام هیچ مذهب و مکتبی نباشند. با چنین حکومتی و در چنین جامعه ای است که شبح شوم تبعیض های مذهبی و قومی و سیاسی از عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران برای همیشه رخت خواهد بست. با چنین حکومتی است که ایران عزیز ما خواهد توانست بسان فرشتۀ صلح و همزیستی، و نه چونان اهریمن جنگ و خونریزی و ویرانی، جای شایستۀ خویش را در میان همسایگانش، در جامعۀ جهانی، باز یابد.


من ترديد ندارم که، اگر نه همه، اکثریت غالب رهبران روحاني که با احترام به خواست و ارادۀ اکثــریت قاطع مــردم راه خــود را از راه حاکمان سـرکوب گــر جدا کرده اند و رژیم جمهوری اسلامی را نه جمهوری می دانند و نه اسلامی، با آن چه شما می خواهید مخالفتی ندارند. آن ها هم اعادۀ حیثیت خویش و احیای اعتبار و احترام از دست رفتۀ اسلام را نیز چون شما در برپائی یک حکومت انسان گرا و مسالمت جو می بینند.



تا پايان راه، تا هنگامي که شما عزيزان من بتوانيد بر سرنوشت خود مسلط شويد راهی دشــوار و پرخطــر در پیش است. بايــد دام ها را بشناسیــم و فریب سخنان عوام فریبانه را نخوریم. یقین داشته باشیم که شیرازه های حکومت بیداد و استبداد هیچگاه به سستی امروز نبوده و آثار شکست و ضعف و آشفتگی در صف زورگویان چنین روشن نمایان نشده است.



* * *



سخن پایانی من با آن گروه از هم میهنانی است که به اجبار ترک وطن کرده اند و امروز در سرزمین هایی زندگی می کنند که در آن آزادی و حق هرکس به تجمع و بیان، به هر باور سیاسی و هر اعتقاد مذهبی مصون و محترم است. دریغ که ازچنین آزادی و حقی برای یــاری به هموطنــان اسیر خویش در ایـران آن گونـه که باید و می توانستیم، بهره نبرده ایم. دریغ که در این سال ها دلمشغولی های سیاسی ما بیشتر هدف های فردی و آرمان های گروهی و حزبی و مسلکی بوده اند و نه خواست های حیاتی و اصلی مردم اسیر ایران. آیا زمان آن نرسیده است که در نبرد مرگ و زندگی که امروز مردم ایران را چنین سخت دامن گرفته، به افق بلندتری بنگریم و راه نوینی را برگزینیم؟ راهی که در آن بتوانیم از نیروی بزرگ و بالقوه ای که در دسترس ماست تنها برای یاری به تحقق مهم ترین و حیاتی ترین هدف مردم ایران که دسترسی به آزادی ها و حقوق انسانی پایمال شدۀ خویش بهره گیریم. از میان نزدیک به چند میلیون ایرانی که امروز در آن سوی مرزهای وطن در آزادی و آسایش نسبی زندگی می کنند به یقین می توانیم بخشی بزرگ را به پیمودن این راه برانگیزیم. توفیق در این راه نیازمند آن است که در حداقل هدف ها و آرمان های مشترک به توافق رسیم که چیزی جز هدف ها و آرمان های دیرینۀ مردم ایران نیست: رهائی از زنجیر استبداد، بهره مندی از آزادی ها و حقوق انسانی و ریختن شالوده های حکومتی متکی به ارادۀ مردم.



شماری روز افزون از ایرانیان در همه جای دنیا امروز بـه این واقعیت پی برده اند که برپایۀ «جدایــی دین از حکومت» و با اتکــا بـه «اعلامیـۀ جهانــی حقوق بشر» می توان مهم ترین منبع الهام و انگیزۀ همبستگی ایرانیان بـرای کمک به تحقق خواست های اساسی ملت را فراهم آورد. این همان اصولی است که از سال ها پیش نخبگان ایران، به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان، از زن و مرد، به نقش اساسی اش در بنــا کردن نهادهــای دموکراتیک پی برده انــد . در واقع بر پایــۀ همین دو اصل می توان به توافقی گستـرده رسیــد و به تــلاشی پیگیر و مشترک پــرداخت که کارساز ترین شیوه ها و برنامه ها را برای کمک به تحقق اهداف جنبش آزادی خواهانۀ مردم ایران فرارویمان گذارد. در نهایت تعیین سرنوشت کشور به رای آزادانۀ مردم ایران گذارده خواهد شد، از همین روست که من نیز خواهان شرایطی کاملا دموکراتیک برای برگذاری انتخاباتی کاملا آزاد هستم وچنین شرایطی جز در زمان خلاصی از رژیم حاکم میسر نخواهد بود.



دام ها و مهلکه های تازه ای را که رهبران زخم خورده و خشمگین فرا راه مردم قرار داده اند خطرناک تر از آن باید شمرد که به هیچ یک از ما فرصت اندیشیدن به منافع سیاسی، مسلکی و فرقه ای خود دهد. در این برهۀ تاریخی تنها باید در اندیشۀ سرنوشت ایران و مصلحت مردم ستم کشیده و سربلندش بود، باید در جست و جوی راهی برآمد که بتواند امکان نیل به آزادی و حقوقشان را فراهم آورد که مهم ترین ضامن منافع ملی و یک پارچگی وطن است.



با همه موانع و دشواری هائی که برای رهائی ایران از بند استبداد فرا راه مردم آزادۀ ایران قراردارد، یقین داشته باشیم که چیرگی ملتی بزرگ و سربلند بر حاکمانی حقیر و فرومایه حکم مسلم تاریخ جهان است. حاکمانی که هرگز برای هویت ملی و تاریخ پرافتخار ایرانی ارج و احترامی قائل نبوده اند و منافع و مصالح مردم ایران را در این سال ها همواره قربانی ماجراجوئی های مصیبت بار خود کرده اند با تکیه بر کدام ریشه و توشه خواهند توانست در برابر امواج کوبندۀ جنبش آزادی خواهانه مردم ایران مقاومت کنند؟ بنابراین راهی جز تن دادن به خواسته های مردم را ندارند و بهتراست ارادۀ ملت را محترم شمرده و راه را به یک آشتی ملی نبندند. در چنین شرایطی می توان به پیروزی مسلم مردم آزادۀ ایران مطمئن بود و به فردای روشن ایران امیدوار.



به عشق دیدن ايرانی رها از استبداد، دروغ و ستيزه جوئی، به اميد ايرانی صلح دوست و صلح پرور و سربلند و به اميد روزگاری بهتربرای همۀ زنان و مردان وطن، پیروزی قطعی و نهائی شما را آرزو دارم.

خداوند نگهدار ایران باد


زنده باد شاهزاده رضا پهلوی

۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

جوانترین وبلاگ نویس زندانی جهان در ایران

زندانی سیاسی آزاد باید گردد

زندانی سیاسی آزاد باید گردد

زندانی سیاسی آزاد باید گردد



گزارشگران بدون مرز: در تاریخ ٢٣ آبان ماه جوان‌ترین وبلاگ نویس زندانی جهان در شهر آمل در دادگاهی بدون حضور وکیل مدافع و در پشت درهای بسته، محاکمه شد. نوید محبی ١٨ ساله، هم اکنون در زندان شهر ساری در انتظار صدور محکومیت خود است.

نوید محبی، مدیر وبلاگ "گاه نوشته های " و از مدافعان حقوق زنان در تاریخ ١٨ سپتامبر از سوی ٨ مامور وزارت اطلاعات با خشونت و ضرب و شتم در منزلش بازداشت شد. وی از آن تاریخ در بند مجرمان عادی زندانی است. اتهامات این وبلاگ نویس جوان " اقدام عليه امنيت جمهوری اسلامی، توهين به بنيانگذار گور به گور شده و رهبر فعلی جمهوری ننگین اسلامی، تبليغ عليه نظام از طريق ارتباط با رسانه‌های بيگانه" و "عضويت در کمپين يک ميليون امضاء و حمايت از اعضای آن" اعلام شده است.

تا پیش از بازداشت نوید محبی جوان ترین وبلاگ نویس زندانی در جهان، تال ال ملاویحی دختر دانشجوی از کشور سوریه بود که در دی ماه سال ٢٠٠٩ در هیجده سالگی بازداشت شده است و بدون هیج اتهامی همچنان در زندان بسر می برد.

نوید محبی تنها وبلاگ‌نویس زندانی در ایران نیست. بسیاری از شهروند وب‌نگاران برای ابراز عقایدشان خود بر روی اینترنت بازداشت و یا تحت تعقیب قضایی قرار دارند و به حبس های طولانی مدت محکوم شده‌اند. هم اکنون در ایران ده وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. از جمله احمد رضا احمد پور نویسنده وبلاگ" پژواک خاموش" که ازشش دی ماه سال گذشته در زندان قم بسر می‌برد. این روحانی وبلاگ‌نویس به یک سال زندان برای " تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب و هتک حیثیت روحانیت " محکوم شده است. احمد رضا احمد پور در اعتراض به وضعیت نابسامان بازداشت به مدت ١٦ روز دست به اعتصاب زد و نامه ای سرگشاده برای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد ارسال کرد، که به همین دلیل پرونده دیگری در دادگاه ویژه روحانیت برای وی گشوده شده است.


۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

رنجنامه برادر نوجوان 15 ساله زندانی بلوچ

خبرگزاری هرانا - برادر ارشد محمد صابر ملک رئیسی نوجوان 15 ساله بلوچ که از 14 ماه پیش گروگان وزارت اطلاعات است در رنجنامه ای از فعالان حقوق بشری خواست برای نجات جان برادرش از هیچ کوششی فروگذاری نکنند.

محمد صابر ملک رئیسی در پی عدم همکاری برادرش عبدالرحمن با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به همراه دو برادر دیگرش بازداشت شد، ماموران وزارت اطلاعات در مراجعه به منزل آنها به پدر و مادرشان اعلام کردند در صورت عدم تحویل فرزندشان ، سه فرزندش را در زندان اعدام خواهند کرد.
متن نامه عبدالرحمن ملک رئیسی که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:

من عبیدالرحمن ملک ریسی برادر بزرگ محمد صابر ملک ریسی که در تاریخ بيست وچهارم سپتامبر سال قبل در"بیمارستان علی ابن ابی طالب چابهار" هنگاميکه بالا سری برادر کوچکترش بوده به گروگان گرفته شد، هستم که تا به امروز 14 ماه هست که در شکنجه گاه های وزارت اطلاعات زاهدان و در بلا تکلیفی قرار دارد.

نیروهای وزارت اطلاعات در تماس های مکرر با خانواده ام در قبال ازادی برادر کوچکترم به انها شرط تحویل دادن من را به انها پیشنهاد میدهند و خانواده ام را از نظر روحی روانی تحت فشار قرار داده اند و در پی این تلفن های تهدید امیز از طرف وزارت اطلاعات، پدرم به دلیل کهولت سن و فشارهای روحی در وضعیت جسمانی خطرناکی قرار دارد.

تنها علت این تهدیدات و فشارهای روحی روانی بر خانواده ام به خاطر عدم همکاری ام با وزارت اطلاعات است که از من با تهدید خواسته بودند جاسوس آنها در مجالس علماء اهل سنت و در میان ملت بلوچ باشم و من نیز به خاطر حفظ امنیت جانیم از کشور خارج شدم.

وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن من به گروگان گیری خانواده ام متوصل شدند و نيروهاي امنيتي در همان روز محمد صابر را به گروگان گرفته و همزمان دو برادر ديگرم که یکی(سی ساله ویکی 22 ساله) را درمکانی ديگر و درچابهار دستگیر کردند وبعد از دستگیری آنها به خانه مان هجوم بردند.

در یورش ماموران وزارت اطلاعات به منزلمان سراغ من را می گیرند و خانواده ام را تهدید میکنند که اگر من را تحویل ندهند سه فرزند بازداشت شده آنها را اعدام خواهند کرد.

بعد از پیگیری بستگان و ریش سفیدان محل, دو برادردستگيرشده پس از گذشت چهار ماه با قيد وثيقه هفتاد میلیونی تومانی ازاد ميشوند، اما برادر کوچک ترم به هدف تحويل من به اداره اطلاعات آزاد نميشود و با اذیت و ازار خانواده ام میخواهند من را تحت فشار قرار دهند تا خودم را معرفی کنم

اما من در اینجا میخواهم به انها اطمینان دهم که با گروگان گیری و این جنایت های غیر قانونی و ضد حقوق بشری نمیتواند به خواسته خود دست یابند و من از فعالان حقوق بشر در ایران تقاضا دارم که برای ازادی برادر کوچکترم محمد صابر که بدون هیچ جرمی در شکنجه گاه های رژیم خونخوار و ضدحقوق بشر در گروگان انها قرار دارد اقدامات لازم را انجام دهند چون محمد صابر از نظر سن قانونی زیر هیجده سال است.


با تشکر
عبیدالرحمن ملک ریسی

نارضایتی پرستاران از اضافه کار اجباری

ایران پرس نیوز:خبرگزاری مهر: رئیس شورای عالی نظام پرستاری با تاکید بر اینکه کمبود نیروی پرستاری را نمی توان منکر شد تصریح کرد: متاسفانه اغلب پرستاران اضافه کار اجباری انجام می دهند.

شمس الدین شمس در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به رغم افزایش تعداد تختهای بیمارستانی نسبت پرستار به تخت کاهش یافته است. به طوری که تعداد تخت یک بیمارستان از 240 به 300 تا 400 تخت افزایش یافته اما نیروی پرستاری آن اضافه نشده است.

وی با تاکید بر اینکه هم اکنون تختهای بیمارستانی در کشور بر اساس نیاز بیماران و مردم به میزان 1.5 تا 2 برابر تعداد تختهای مصوب در چارتهای بیمارستانی افزایش داشته است، افزود: دولت باید با وجود افزایش بخشها و تعداد تختهای بیمارستانی آمار و ارقام واقعی از بیمارستانهای کشور و تعداد نیروی پرستاری شاغل در آن را محاسبه و اعلام کند.

رئیس شورای عالی نظام پرستاری با اشاره به قانون ارتقای بهره وری نیروی بالینی نظام سلامت که هدف آن کاهش ساعت کار پرستاران است گفت: با اجرای این قانون فرصت بیشتری برای استراحت پرستار فراهم شده و موجب ارتقای کیفی خدمات بالینی می شود.

شمس با انتقاد از اضافه کار اجباری که بسیاری از پرستاران انجام می دهند، افزود: زمانی که حوزه سلامت حاکمیتی است باید وضعیت موجود را بر اساس استانداردها بررسی کنیم. دولت می تواند از تعداد نیروهای سایر بخشها کم کند و به بخش سلامت بیفزاید.

گسترش فقر و بیکاری؛ "کلیه فروشی زیر قیمت"



ایران پرس نیوز:روزنامه حکومتی قدس در مطلبی تحت عنوان "کلیه فروشی زیر قیمت" نوشت: با گسترش فقر و بیکاری در و دیوار مناطق اطراف بیمارستان هاشمی‌ نژاد تهران از آگهی فروش فوری و زیر قیمت کلیه پر شده است. کافی است تا هر رهگذری این روزها با صحنه عجیب و در عین حال اسفباری مواجه شود. در بررسی این آگهی‌ ها می‌توان مواردی را مشاهده کرد که بر روی آن نوشته شده کلیه فروشی، زیر قیمت، فروش کلیه، فوری، فوری. بی ‌تردید علت بروز چنین پدیده ‌ای فقر و بیکاری است، وگرنه چطور ممکن است که یک جوان ۲۰ساله حاضر بشود کلیه ‌اش را در قبال تنها چند میلیون تومان بفروشد. اهداکنندگان کلیه، اغلب آنها بین ۲۰ تا ۴۰سال سن دارند و برای مواردی چون تامین اجاره عقب افتاده، بدهکاری، آزادی پدر از زندان، تامین پول عروسی و به‌ طور کلی به‌ خاطر مشکلات ناشی از فقر و بیکاری کلیه خودشان را می ‌فروشند.

۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

کهریزک وزارت اطلاعات در اصفهان



پارس دیلی نیوز:در اصفهان وزارت اطلاعات ، سپاه، بسیج و آگاهی‌ هر کدام بازداشتگاههای مخوف خود را دارند و اکثر این بازداشتگا‌هها خارج از کنترل سازمان زندانها است . به این معنا که هیچ نظارتی روی این بازداشتگا‌هها نیست و نامی‌ هم از آنها در لیست زندانهای جمهوری اسلامی نیامده است. یکی‌ از این بازداشتگاهای مخوف اصفهان بازداشتگاهی در زندان مرکزی دستگرد اصفهان است که می‌‌گویند در بند حفاظت اطلاعات زندان دستگرد قرارگرفته است و افراد ویژه حق رفت و آمد در این بند را دارند (افراد اطلأعاتی). این بازداشتگاه معروف به کهریزک اصفهان است و در کنار پادگان سپاه به نام ایرانیان قرار دارد ولی‌ محل‌های ورود و خروج آن معلوم نیست.

-در اعتراضات بعد از انتخابات نزدیک به ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر زندانی به این بازداشتگاه تحویل داده شده است که بدترین شکنجه‌ها مثل پاشیدن ادرار به سر و صورت، سوزاندن، آویزان کردن، تجاوز جنسی‌ با هدف خورد کردن شخصیت زندانیان انجام میشود.

-در این بازداشتگاه زندانیان از کمترین حقوق محروم هستند.در ماههای اول فقط از یک پنجره کوچک با زندانبانی که نمی‌بینند صحبت میکنند و بعد از بازجویی و تفهیم اتهام پرونده به یک سری از شعب مخصوص دادگاه انقلاب که با این محل درارتباط میباشد, فرستاده میشود. قاضی های این دادگاهها مجری فرمانهای وزارت اطلاعات هستند.

-علی‌ رضا داوودی یکی‌ از زندانیان این بازداشتگاه بود که اندکی‌ پس از آزادی در بیمارستان خورشید اصفهان به طرز مشکوکی سال گذشته جان سپرد.

این گزارش را یکی‌ از زندانیان آزاد شده از این بازداشتگاه به سایت "همبستگی"ارسال نموده است و تمامی جنایات و قتل‌های مخفی‌ که در سایر زندانها و بازداشتگاههای دیگر درایران رخ داده در این زندان هم صورت گرفته است و افراد گمنام زیادی هنوز در این بازداشتگاه به سر میبرند، وتعدادی ازآنها را سر به نیست کرده اند.


نابود باد رژیم خونخوار جمهوری کثیف اسلامی در تمامیت و کلیتش

هنرمندانی که برای امرار معاش کارگری می‌کنند


پارس دیلی نیوز:یکی از هنرمندان موسیقی شهر شیروان بیان کرد: چون از موسیقی در شهرستان‌ها حمایت نمی‌شود، بیشتر هنرمندان به دنبال کارگری یا درآمدهای دیگر می‌روند.


آفتاب:موسی‌الرضا ولی‌نژاد بیان کرد: در میان سالهای 1375 تا 1380 حدود 15 گروه موسیقی محلی در شیروان فعال بودند، اما حالا فقط سه گروه موسیقی محلی وجود دارد.


او که برادر کوچکتر حسین بخشی است که در جشن خانه‌ی موسیقی از زحمات او تجلیل شد، بیان کرد: در شیروان فقط پنج بخشی‌ باقی مانده است که ما چهار برادر و یک پسرعمو هستیم.


این هنرمند یادآور شد:تا پیش از سال 83 در سال 2 یا 3 جشنواره در شیروان برگزار می‌شود و ما در آن جشنواره‌ها موسیقی‌مان را اجرا می‌کردیم. ولی از آن سال به بعد دیگر هیچ جشنواره‌ای در شیروان برگزار نشده است و این باعث بیکاری گروه‌های موسیقی شد.

ولی‌نژاد عنوان کرد: در شیروان سازهای بادی محلی مانند « زرنا»، « قوشمه» هستند که متاسفانه نوازندگان کمی برای آنها هستند و این وضعیت برای سازهای «فلوت»، «نی»، «کمانچه» نیز وجود دارد و بسیاری از نوازندگان آنها برای امرار معاش به کارگری روی آورده‌اند

"اعدام مخفیانه 136 جوان بلوچ در زندان مرکزی زاهدان"


پارس دیلی نیوز:بنا به گزارش آژانس خبری تفتان،جمهوری اسلامی 136 جوان بلوچ را در زندان مرکزی زاهدان به صورت مخفیانه در ماه گذشته اعدام کرده است.
آژانس خبری تفتان در گزارش خود نوشت: دستگاه بلوچ کشی رژیم آخوندی روز به روز رو به گسترش است ، رژیم آخوندی که زابلی های افراطی را از طرفداران سرسخت خود در بلوچستان می بیند ، به آنها اجازه ی هر گونه جنایت بر علیه ملت بلوچ و اهل سنت داده است ، و خامنه ای جنایتکار رابطه ی مستقیم با سرکرده ی این باند جنایتکار ، شهریاری دارد .

این گزارش می افزاید:طبق اطلاعات موثق رژیم خونخوار جمهوری کثیف اسلامی در ماه گذشته 136 تن از جوانان ملت بلوچ و اهل سنت را به طور مخفیانه در زندان مرکزی زاهدان اعدام کرده است ، همچنین جنایتکاران سفاک آخوندی برای سرپوشیده نهادن جنایتهایشان ، نامی از اعدام شدگان را در رسانه های داخلی و خارجی نمی برند.

رژیم که امریکا را حامی و طرفدار خود می بیند ،بعد از اعلامیه ی وزارت خارجه ی امریکا ، بر درندگی خود بر مردم بلوچ و اهل سنت افزوده است .

از آنجائیکه مردم بلوچ هیچ سازمانی یا نهادهای حقوق بشر را یار و یاور خود نمی بیند ، با تکیه با خداوند متعال به مبارزه ی خود علیه رژیم جمهوری کثیف اسلامی ادامه میدهد

اسلام ناب محمدی:حکومت عدل اسلامی:اجرای حکم وحشیانه قطع دست در مشهد

پارس دیلی نیوز:سایت آفتاب: معاون دادستان مشهد در امور اجتماعی و پیشگیری از جرم از اجرای دومین مرحله قطع ید سارقان بنابر دستور دادستان مشهد خبر داد.

به گزارش فارس، امیر مرتضوی با بیان اینکه اقدامات ویژه‌ای از سوی دادستانی مشهد برای کاهش جرم صورت گرفته است، گفت : بر هم خوردن امنیت روانی و حس ناامنی به دنبال این سرقت‌ها در جامعه ایجاد شده که در خصوص از بین بردن این عدم امنیت نیز باید «اقدامات اساسی» صورت بگیرد.

گفتنی است که در ماه های اخیر، برای چندین شهروند به اتهام سرقت حکم قطع دست صادر و اجرا شده است.

رژیم خودکامه جمهوری اسلامی آزادی مذهبی را تهدید می کند

ایران پرس نیوز:به گزارش صدای آمریکا، وزارت امور خارجه این کشور گزارش سالانه خود را در باره آزادی مذهبی در جهان منتشر کرده است. در این گزارش از نقض آزادی های مذهبی در حکومتهای خودکامه از جمله جمهوری اسلامی ابراز نگرانی شده است

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا روز چهارشنبه در این باره گفت، رژیمهای خود کامه و گروه های افراطی خشن در نقاط مختلف جهان آزادی مذهبی را تهدید می کنند.

در گزارش وزارت خارجه آمریکا آمده است، در ایران، بی احترامی دولت به آزادی مذهبی همچنان ادامه دارد. دولت جمهوری اسلامی با اقدامات خود برای همه گروهای مذهبی غير شيعه همچون سنی ها، بهائیان، دراويش، مسيحيان و يهوديان فضای تهديدآميز ايجاد کرده است.

در گزارش گفته شده عناصر افراطی اسلامی در عراق (عوامل رژیم) فشار فوق العاده ای بر افراد و گروهها برای رعایت تعبیرهای افراطی اسلام وارد آورده اند و خشونت فرقه ای بر توانایی مردم که بتوانند شعائر مذهبی خود را آزادنه انجام دهند، اثر گذاشته است.

همچنین گزارش هایی که از چین می رسد حاکی است مقامات امنیتی این کشور راهبان بودایی، گروه های مسیحی ثبت نشده، و مسلمانان اویغور را آزار می دهند.

دهانهای دوخته باز شد!

ایران پرس نیوز:کمپین پناهندگان سیاسی ایرانی در آتن، پس از 78 روز تحصن و 35 روز اعتصاب غذا، دولت یونان را به زانو درآورد.

بنا بر اخبار دریافتی از کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی در یونان، کلیه 49 متحصن ایرانی موفق به کسب حق اقامت در این کشور شدند.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

بیکاری در ایران 2برابر کشورهای دیگر دارای ذخایر زیر زمینی

ایران پرس نیوز:سایت خبرآنلاین: نرخ بیکاری در ایران دو برابر نرخ بیکاری در 10 کشور اول دارای ذخایر زیرزمینی است.

میانگین نرخ بیکاری 10 کشور اول صاحب نفت دنیا به‌ دلیل بهره ‌مندی از نفت، به میزان 7 درصد و تقریبا نصف این میزان در ایران است.

در حالی‌که 3 شاخص نرخ بیکاری، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کشورهایی که بیشترین میزان نفت را در اختیار دارند، وضعیت بسیار مطلوبی دارد، اما وضعیت این 3 شاخص در ایران حتی از میانگین این شاخصها در 10 کشور اول نفتی هم نامناسب ‌تر است.

ایران در میان این 10 کشور نفتی از نظر بیکاری، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی به ترتیب رتبه ‌های دهم، نهم و ششم را دارد.

تبرئه قاتلین 25 خرداد 88 -تهران-میدان شهیاد


سایت ندای سبز آزادی: قاتلین اصلی حادثه 25خرداد در میدان شهیاد که باعث شهادت7نفر از هموطنان معترض به رژیم جمهوی کثیف اسلامی  بودند در گزارش محرمانه اطلاعات سپاه به شورای عالی امنیت ملی معرفی شدند.

طبق اخبار رسیده در گزارش مربوطه 2نفر به نامهای عبدی و آدینه پور عوامل اصلی تیراندازی به سوی مردم معرفی شدند که آقای عبدی پرسنل رسمی-آزمایشی سپاه و آدینه پور نیروی قراردادی بسیج مستقر در ساختمان بسیج نزدیکی میدان شهیاد بودند که پس از انتخابات در روز 25خرداد 88 به سوی مردم تیراندازی کردند و 32 نفر را با گلوله مضروب کردند که 7 نفر از آنان به شهادت رسیدند

در این گزارش که به امضای طائب رسیده آمده است که این 2تن به دستور فرمانده سپاه تهران(سردار عراقی)که به صورت تلفنی و با بیسیم به آنها ابلاغ شده تیراندازی کردند که به طوری که سردار عراقی در این دستور به آنها گفته است،که تا شهادت مقاومت کنند و لذا این 2تن به دستور تحت عنوان مقاومت؛ به مردم معترض به رژیم جمهوری ننگین اسلامی تیراندازی کردند.

طبق سوابق موجود آدینه پور فردی عصبی و نامتعادل بوده به طوری که از اسلحه و گازاشک آور،در گذشته جهت تهدید همسایگان خود بارها وبارها استفاده کرده و حتی یکبار صاحب خانه خود را با گاز اشک آور و ضرب و شتم مجروح نموده است،که او نیز به سپاه شکایت کرده بود که مورد رسیدگی قرار نگرفته است.

گفتنیست در این گزارش محرمانه طائب این 2 قاتل را بی گناه معرفی کرده که به وظایف شرعی و انقلابی خود در دفاع از مقر سپاه اقدام نموده اند.نتیجه این بررسی ها به نفع قاتلین و تبرئه هر دوی آنها بدون تشکیل هیچ دادگاهی و حضور قاضی و تشکیل محکمه ای به پایان رسیده است

هشدار ماموران نيروی انتظامی به پرستو فروهر



به گزارش سایت جرس، نيروی انتظامی به پرستو فروهر، فرزند پروانه و داريوش فروهر هشدار داده است که اجازه برگزاری هيچگونه مراسمی را در سالگرد قتل آنها ندارد.

طبق دستور ماموران امنيتی فرزندان فروهر حق اعلام مراسم در هيچ نشريه و سايتی را ندارند.

پيش از اين اعلام شده بود که مراسم سالگرد از سوی پرستو و آرش فرزندان آن مرحومان در منزل فروهرها واقع در خيابان هدايت روز اول آذرماه سال ۸۹ از ساعت ۱۶: ۳۰ دقيقه برگزار می شود و علی رغم تهديدات امنيتی پرستو فروهر اعلام کرده است که در خانه آزادی (خانه داريوش فروهر) بر روی همه هم ميهنان برای برگزاری مراسم يادمان فروهرها باز است.

داريوش فروهر، رهبر حزب ملت ايران و همسرش پروانه اسکندری، در اول آذرماه سال ۱۳۷۷ در جريان قتل های زنجيره ای در منزلشان بر اثر ضربات چاقو کشته شدند.

برگزاری مراسم کشته های رژیم در شهر سنندج در فضایی کاملا امنیتی و نظامی



پارس دیلی یوز:گزارش رسیده از شهر سنندج حاکی است روز دوشنبه 24 آبانماه مراسم چهلمین روز مرگ شماری از افراد رژیم که در جریان درگیری در این شهر کشته شدند در فضایی کاملا امنیتی و با شرکت شمار اندکی از عوامل رژیم برگزار گردید.


از ساعت 9 صبح فضای شهر سنندج در نتیجه حضور ملموس نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم که مسلح به سلاح های خودکار و تک تیر قناسه بودند کاملا نظامی شده بود. همزمان خیابان های "فرح و شاپور" از ابتدای روز کاملا مسدود بودند. نیروهای امنیتی رژیم با بهره گیری از ماشین های ضد گلوله و یگان ویژه اقدام به گشت زنی در سطح شهر نمودند. گفته می شود در این روز نیروهای کمکی یگان ویژه از شهرهای مریوان و دیواندره نیز جهت تشدید فضای امنیتی، به شهر سنندج اعزام شده بودند.


از سوی دیگر جهت کنترل بیشتر آمد و رفت ها در سطح شهر موانع متعددی در خیابان های "ادب و شاپور"، "چهارراه وکیل و مقابل دانشگاه آزاد" نصب گردیده است. همچنین شمار دوربین های مداربسته جهت کنترل کامل، در مکان های فوق الذکر افزایش یافته بودند.در این روز مراسم دولتی در مسجد جامع شهر سنندج تنها با حضور شماری معدود از افراد وابسته به رژیم برگزار گردید. لازم به ذکر است این مراسم با بی اعتنایی کامل و عدم حضور مردم سنندج مواجه گردید.

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

جعفر پناهی: از شیوه کیهان پیروی نکنیم

سایت سحام نیوز: جعفر پناهی فیلمساز برجسته ایرانی که رنج زندان جمهوری اسلامی را هم کشیده است در یادداشتی در صفحه فیسبوک خود به رایج شدن ادبیات کیهانی در خارج از کشور هشدار داد.

متن یادداشت جعفر پناهی به شرح زیر است:

جامعه‌ی ما زخم خورده است. معلوم نیست این زخم‌های عمیقی که بر تن و جان مردم ما نشسته است کی التیام پیدا می‌کند و این چرک‌ها و زهرها کی از جان و زبانِ ما بیرون می‌رود.

دیده ام در این فضای مجازی گاهی کسانی به هم نیش می زنند، نیشی که قلب را می سوزاند و واقعیت را هم قلب می کند.

شنیده ام در این یکی دو روز نام و یاد ندا آقا سلطان را کسانی که رندانه نام از یک فیلم و یک بازیگر به میدان انداخته اند، دوباره زنده کردند. ندا سمبل آزادی خواهی یک ملت صلح خواهِ بی سلاح بود، چه رایی به صندق انداخته باشد چه چون جمعی دیگر بی اعتماد به صندوق آرا بوده باشد،

خوانده ام که مسیح علی نژاد نیز همانند همکارانِ دیگر دور از ایران اش، گاهی حتی از سکوتِ آدم های درون ایران خبر رسانی کرده تا به زعم خویش مخاطب را تلنگری زند که در این سکوت، خبری نهفته است.

اما اگر خانواده ای این شیوه روزنامه نگار را نقدی ظریف در صفحه مجازی خود نوشت این حقِ آن خانواده عزیز است. آیا رسم و مروت رسانه ای این است که به نام همدلی با یک خانواده داغ دیده اما به واقع قدرتمند بر دامنه این زبان تلخی ها اضافه کنیم؟

راه و رسم نقد ما دانسته یا ندانسته شبیه همان راه و رسمی است که از کیهان و رجانیوز و وطن امروز می بینیم و از آن می نالیم. این پرخاشگری ها و بی پروا اتهام زدن ها و دهان باز کردن و خادم را خائن کردن راه ما نیست.

اجازه بدهید از وارونه سازی دست برداریم. از کاه کوه ساختن کار شایستگان نیست. گره ها را با دست باز کنیم کور نکنیم. یک مساله ساده را به یک جنجال تبدیل نکنیم. اینها هیچکدام نه روزنامه نگاری است نه تمرین دموکراسی.

وظیفه‌ی ما در میانه این بحث ها که همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود آیا این است که از حبّ ذاتِ خود بگوییم یا از تفاوت‌های سلیقه‌ی سیاسی‌مان یا این‌که مرهمی باشیم بر زخمی؟ یا صدایی باشیم برای ناتوانی؟ هر چه هست، یک نکته مثل روز روشن است: هر چه باشیم و هر چه بکنیم نمی‌توانیم و نباید صدای ستم و بیداد باشیم. یا خود ستم و بیداد آغاز کنیم.





















۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

خواهر ندا آقا سلطان: لطفأ ما رو راحت بگذارید!

سایت خودنویس
هدا آقا سلطان

"خانم مسیح (معصومه)علی‌نژاد! لطفأ ما رو راحت بگذارید!"

"خانم علی‌‌نژاد! مامان من به هیچ عنوان روی این مساله (فیلمی که گفته شد یک هنرپیشه نقش ندا را بازی خواهد کرد) واکنشی نداشته و هر چه شما اصرار کردید او گفت شما حتی اجازه ندارید بنویسید که مامان من سکوت کرده! چون سکوت هم نوعی واکنش هست و مامان هم نمی‌خواستند که واکنش معلومی داشته باشن شما هم قول دادید که اسمی از مادر من نیارید و حتی چیزی از سکوت ننویسید، ولی‌ متاسفانه شما داستان‌سرائی کردید. همه جا می‌گویید که هدا به من ایمیل زده اما در تلفن روز جمعه از مامان من، امیل من رو می‌خواهید، لطفأ ما رو راحت بگذارید، این راه درستی‌ برای مشهور شدن نیست!"


لازم به ذکر است مسیح علی نژاد یک روزینامه نویس 2زاری است که فقط و فقط به تخریب اپوزیسیون واقعی رژیم میپردازد و فقط از اصلاح طلبان حکومتی حمایت می کنند.

شرم و ننگ بر مسیح علی نژاد 

يک جوان معترض به رهبر جمهوری کثیف اسلامی به طرز مشکوکي در بازداشتگاه سپاه جانباخت



آژانس ایران خبر: هفته گذشته يک جوان سي ساله به نام "حميد مدملي" که به اتهام توهين به رهبر قاتل رژیم جمهوری کثیف اسلامی در تماس با يک شبکه فارسي زبان توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده بود به طرز مشکوکي در بازداشتگاه نامعلومي جانباخت.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، حميد مدملي اهل محله سرآسياب شهرستان مسجد سليمان چندي پيش به دليل ارتباط با يک شبکه فارسي زبان ماهواره اي و انتقاد به رهبر تریاکی جمهوری ننگین اسلامی و رئيس جمهور ابله اش توسط اطلاعات سپاه پاسداران در منزل مسکوني اش در تهران بازداشت شد.

ماموران امنيتي سپاه در هنگام مراجعه به منزل اين شهروند، با ضرب و شتم شديد وي را به مکان نامعلومي منتقل کردند و پيگيري هاي خانواده اين زنداني با گذشت چندين ماه از زمان بازداشت راه به جايي نبرد.
سر انجام پس از پيگيري هاي مستمر ماموران اطلاعاتي جسد اين جوان را با تدابير امنيتي در زادگاه اش "مسجد سليمان" به خاک سپرده و برادر وي را نيز به دليل شکايت از ارگان مربوطه تهديد کردند.


بهروز جاوید تهرانی :شلاق مجازاتی وحشیانه و غیر انسانی



پارس دیلی نیوز:متن زیر که توسط زندانی سیاسی بهروز جاوید تهرانی در مورد اجرای حکم ضد بشری و قرون وسطایی شلاق نوشته شده است برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است.اجرای حکم ضد بشری شلاق که چند سال است در مورد زندانیان سیاسی متوقف شده بود دوباره برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم آنرا به اجرا آورده اند. متن نوشته به قرار زیر می باشد:

صبح چهارشنبه 19 آبان این هفته بلندگوی بند اسم من را صدا زد تا با لباس مرتب به اجرای احکام بروم در آنجا با حضور رئیس اجرای احکام حسن آخریان ما را به جرم بر هم زدن نظم و آرامش عمومی که به خاطرش به حبس و شلاق محکوم شده بودم 74 ضربه شلاق زدند .

حکمی که مربوط به تحصن در مقابل سازمان ملل صادر شده بود.تحصنی بدون شعار و در کمال سکوت و بطور نشسته نمی خواهم اکنون به تفسیر و تعبیر این ... بپردازم که چرا اینک و به چه کیفیتی این حکم در مورد من اجرا شد بلکه مهمتر اینکه گذشت از نوع اتهامی که به خاطرش محکوم به شلاق گردیده بودم .

نفس این مجازات مصداق بارز شکنجه ،تحقیر آمیز، وحشیانه و غیر انسانی است و وجدان هیچ انسانی آزاده ای نه در حال و نه در گذشته و نه آینده اینگونه مجازاتها را بر نمی تابد .

آرزوی روزی را دارم که قوانین کشور ما مبرا اینگونه مجازاتهای بدوی و بربری گردیده و قوانینی مبتنی بر استانداردهای بالای حقوق بشری وضع گردد و دیگر هیچ زندانی سیاسی حتی یک ساعت هم در زندان بسر نبرد

زندانی سیاسی بهروز جاوید تهرانی

بند 2 سالن 4 زندان رجایی شهر کرج

20 آبان 1389

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

ندايی که دودمان رژیم ولایت وقیه را به باد داد


ایران پرس نیوز:یک سایت خبری در تهران از تهیه فیلمی در مورد ندا آقا سلطان قهرمان راه آزادی ایران توسط رِژیم دروغگوی جمهوری اسلامی خبر داده و نوشته است: "فیلم پایان نامه با موضوع جنگ نرم و حوادث بعد از انتخابات به تهیه کنندگی روح الله شمقدری و کارگردانی حامد کلاهداری جلوی دوربین رفت. لیلا اوتادی در نقش ندا آقا سلطان در این فیلم نقش آفرینی می ‌کند. موضوع فیلم درباره استاد دانشگاهی است که دارای فعالیتهای جاسوسی و ارتباط با بیگانه است و چهار دانشجویی که با این استاد پایان نامه دارند. این پایان نامه بهانه ‌ای می‌ شود برای ورود این دانشجویان به دنیای پر خطر سیاست."


تلاش رژیم برای تهیه این فیلم نشان می ‌دهد که ندا تا چه حد دستگاه ولایت وقیه را سوزانده است. چشمان باز ندا هنگام مرگ وجدانهای خفته را بیدار کرده است. بی تردید این اقدام چندش آور نتیجه ‌ای جز رسوایی بیشتر برای رژیم ولایت فقیه و انزجار بیشتر مردم نسبت به موجودات حقیری که در لباس هنرمند و سینماگر به خوش‌ خدمتی برای رژیم مشغولند، نخواهد داشت.


این موجودات حقیر را بشناسید: داریوش ارجمند، امیر آقایی، محمدرضا شریفی نیا، حامد کمیلی، بهاره افشاری، لیلا اوتادی، جمشید هاشمپور و میلاد کیمرام. همچنین هادی کلاهداری برادر کارگردان به همراهی تعدادی از مشاوران فیلمنامه ‌این فیلم را نوشته است.


یک وبلاگ نویس در تهران خطاب به این موجودات حقیر نوشته است: حرامتان باد آن نانی که به قیمت پایمال کردن خون نداها و سهرابها به حلقوم شما ریخته میشود.

ماهستیم ندا


نابود باد رژیم خونخوار جمهوری ننگین اسلامی در تمامیت و کلیتش

مطلبي در بزرگداشت ندا آقا سلطان از روزنامه فرانکفورتر آلگماینه




آژانس ایران خبر: روزنامه فرانکفورتر آلگماینه روز ۱۲ نوامبر در مطلبی در بزرگداشت "ندا" قهرمان راه آزادی ایران نوشت: آلمان ـ ویدئوی مرگ دانشجوی جوان، ندا، طی چند ساعت جهان را در بر گرفت. تصاویر مرگ او تکان‌دهنده هستند. ندا سمبل قربانیان ناشناخته رژیم است. پاسدار بسیجی محمود احمدی‌نژاد را گریزی از آن نیست.
در میان اپوزیسیون ایران این اتفاق‌نظر وجود دارد که: ندا سمبل مقاومت و ایستادگی مردم آزادیخواه ایران است. جوانی بیگناه و بی‌دفاع که در روز روشن در خیابان با بیرحمی تمام به قتل رسید. همه افرادی که ویدئوی قتل او را دیدند، با چهره زنی که در عرض چند لحظه جان باخت روبه‌رو شدند. هرگاه که بینندگان این ویدئو، نام احمدی‌نژاد را می‌شنوند، ناخودآگاه به‌یاد نگاه ندا در لحظه آخر عمر او می‌افتند.
مرگ این دانشجوی جوان، آتشی روشنگر است، او سمبل قربانیانی است که ما تصویری از آنان نداریم. احمدی‌نژاد نمی‌تواند با هیچ دست‌آویزی در این درک مشترک جهانی تغییری دهد. این ویدئو نمایشگر خودسری رژیم سرکوبگری است که شعارهای مذهبیش تنها ماسکی بر چهره اوست.

سرنگون باد رژیم جنایتکار و خونخوار جمهوری کثیف اسلامی در تمامیت و کلیتش

شرایط قرون وسطایی در زندان گوهردشت کرج باعث خودکشی 2 زندانی گردید


پارس دیلی نیوز: بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در اثر فشارهای طاقت فرسا شب گذشته 2 زندانی در بند 2 زندان گوهردشت کرج اقدام به خودکشی نمودند که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی به موقع یکی از آنها جان باخت.

جمعه شب 21 آبان ماه دو زندانی بی دفاع در 2 سالن بند2 زندان گوهردشت کرج به دلیل فشارهای طاقت فرسا و شرایط قرون وسطایی حاکم بر زندان و برای رهایی یافتن از این شرایط اقدام به خودکشی نمودند که یکی از آنها به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و انتقال به موقع به بهداری زندان جان باخت.

زندانی خان علی طاران 57 ساله که در سالن 6 بند 2 زندان گوهردشت کرج بود اقدام به خودکشی نمود که منجر به مرگ وی شد.او 4 سال بود که در زندان بسر می برد و محکوم به اعدام بود.

زندانی دیگری از سالن 2 بند 2 زندان گوهردشت کرج که اخیرا دستگیر و به زندان منتقل شده بود. اقدام به خودکشی نمود او در حال حاضر در بهداری زندان در وضعیت وخیمی بسر می برد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد شرایط قرون وسطایی برای زندانیان در زندانهای ولی وقیه سید علی گدای خامنه ای کثافت قاتل تریاکی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواهان اقدامات عملی برای پایان دادن به این شرایط در زندانهای ایران است.

اجاره‌ها سرسام‌آور هستند

پارس دیلی نیوز:با وجود گذشت 8 ماه از آغاز سالجاری همچنان بازار اجاره نشینی کفه سنگین ودیعه را نسبت به اجاره ماهانه به مستاجران تحمیل می‌کند و اجاره‌ها با وجود ثبات، سرسام‌آور هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، در دومین ماه فصل پاییز و زمانی که پرونده اجاره بها برای مشاوران املاک بسته می شود و قیمتها به تعادل می رسند، بازهم چالش ودیعه مسکن دربازار اجاره وجود دارد ومستاجران باید بهای بیشتری را برای ودیعه بپردازند.


این موضوع در مناطق شمال شهر تهران بیشتر خود را نشان می دهد به طوری که مالکینی که خانه های آنها در مناطق شمال شهر قرار دارد و یا اینکه متراژ خانه های آنها بالاتر از 100 متر است، تمایل بیشتری به دریافت ودیعه مسکن از خود نشان می دهند.


براساس گزارش خبرنگار مهر از سطح شهر در واحدهای کوچک و تا متراژ 40 متر، برای یک واحد مسکونی در خیابان وحدت اسلامی به طور متوسط 7 میلیون تومان رهن و یکصد هزار تومان اجاره تعیین شده است، همچنین باید برای تهیه منزل مسکونی در خیابان جمالزاده 5 میلیون تومان رهن و ماهانه 300 هزار تومان پرداخت شود.


این نرخها درخیابان شهرک غرب برای یک واحد مسکونی 40 متری به طورمتوسط 5 میلیون تومان رهن و550 هزار تومان اجاره است.


مشاوران املاک قیمت منزل مسکونی 65 متری در سید خندان را 21 میلیون تومان رهن کامل و ملک 70 متری در سعادت آباد را 10 میلیون با 800 هزار تومان اجاره اعلام کردند. همچنین درشمال تهران و در منطقه فرمانیه قیمت یک واحد مسکونی 70 متری 8 میلیون تومان رهن با 850 هزار تومان اجاره تعیین شده بود که این رقم درمنطقه اقدسیه برای یک منزل مسکونی 10 میلیون با 750 هزار تومان اجاره ماهانه است.


این شرایط برای شرق تهران هم وجود دارد به طوری که یک منزل مسکونی 86 متری در تهرانپارس به طور متوسط 36 میلیون تومان رهن کامل و 65 متری در نارمک 8 میلیون با 300 هزار تومان اجاره دریافت می شود.


از سوی دیگر، بیشترین ودیعه های سنگین برای واحدهای مسکونی بالاتراز 100 متر تعیین می شود به طوریکه دراین منازل بیشترین تمایل به دریافت رهن کامل است.


براساس این گزارش، مستاجران برای اجاره یک واحد 110متری در پونک به طور متوسط باید 42 میلیون رهن کامل و برای یک واحد مسکونی 112 متری در شهران 46 میلیون رهن کامل بپردازند.


در خیابان دولت به طور متوسط یک واحد مسکونی 116 متری با 65 میلیون تومان رهن کامل اجاره داده شده می‌شود که این قیمت در فرمانیه برای یک واحد 140 متری 10 میلیون با یک میلیون و 100 هزار تومان اجاره است.


همچنین برای اجاره یک واحد مسکونی 105 متری باید 10 میلیون تومان ودیعه با ماهیانه 1 میلیون تومان اجاره و برای واحد 105 متری در خیابان فرجام 20 میلیون تومان با 500 هزار تومان اجاره پرداخت شود.


علی نیکزاد وزیر مسکن و شهرسازی با اعلام اینکه بسته سیاستی اجاره بهای مسکن تا پایان سال ارائه می‌شود، گفته است: برای بخش مسکن اجاره ای در کشور تیم کارشناسی را تعیین کرده ایم تا بر روی این موضوع کار کند.


وی خاطر نشان کرد: البته در این زمینه از نظرات همه کسانی که در این بخش صاحبنظر هستند، استفاده می کنیم تا بتوانیم یک بسته ای را به صورت عملیاتی دربیاوریم و با استفاده از مبانی قانونی، کنترلی را توسط دولت بر روی قیمت اجاره مسکن اعمال کنیم.

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

جمهوری اسلامی از اشعار غمگين موسيقی رپ می ترسد



پارس دیلی نیوز:ديلی تلگراف زير عنوان "چرا جمهوری اسلامی موسيقی رپ را خفه می کند" می نويسد حسين ساجدی نيا، رئيس پليس تهران اخيرا سرنوشت ايرانيان جوانی را روشن کرد که به توصيف او جذب موسيقی "منحرف از نظر اخلاقی" می شوند.


به گزارش روزنامه تهران امروز، او گفته است، هفته گذشته مردان و زنان جوان در يک رشته حملات عليه اماکنی در پايتخت دستگير شدند که صحنه موسيقی زيرزمينی رپ بود. رپرها، زن مرد و زن، ظاهرا برای ساختن آهنگ هائی که رژيم ايران آن ها را موسيقی فاسد و ضد اسلامی توصيف می کند، ساختمان هائی متروکه را اشغال کرده بودند.


روزنامه تهران امروز شرح می دهد که پليس چگونه ساختمانها را پس از کسب اطلاع از ديده شدن "پسرها و دخترهائی جوان" با ظاهری نا متعارف و آلات موسيقی غربی، زير نظرمی گيرد.


اين کارجوانان ايرانی را خشمگين و هراسان می کند.


استقرار رژيم اسلامی با مهاجرت ايرانيان با استعداد در صحنه موسيقی از کشورهمراه بوده است. عرفان، يک رپر سرشناس ايرانی است که اکنون در کاليفرنيا زندگی می کند. شعرهای او در باره اتوموبيل کورسی و پول نيست. مسلما شعرهائی مبتذل و س..ک..س..ی هم نيست که دولت ايران می گويد.


اشعارغمگين آهنگ "صد قسم" مشخصا مرتبط با دوران پس از سال ۲۰۰۵ است که احمدی نژاد پخش موسيقی غربی و به اصطلاح "زشت" را از ايستگاههای راديو و تلويزيونی کشورممنوع ساخت.


عرفان همچنين پس از اعتراض های ژوئن ۲۰۰۹ جنبش سبز، در حمله ای صريح عليه دولت، آهنگ "تصميم" را ساخت، که بخصوص يک خط آن انعکاسی از وقايع اخيراست. برای چنين اشعاری است که موزيسين های جوان در تهران بازداشت شده اند.

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

مامورین ولی وقیه حکم 74 ضربه شلاق بهروز جاوید تهرانی به اجرا در آوردند


پارس دیلی نیوز:مامورین ولی وقیه عمل قرون وسطایی اجرای حکم شلاق را بر علیه بهروز جاوید تهرانی به اجرا در آوردند

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" صبح امروز 19 آبان ماه حوالی ساعت 10:00 صبح زندانی سیاسی بهروز جاوید تهرانی بعد از تحمل نزدیگ به 8 سال زندان و شکنجه های قرون وسطایی به طور ناگهانی به اجرای احکام زندان گوهردشت کرج فراخواند شد و توسط یکی از جنایتکاران علیه بشریت و شکنجه گر شناخته شده « حسن آخریان» که به خاطر قتل و دست و پا شگستن و تجاوز و شکنجۀ زندانیان سیاسی ترفیع سمت یافته است و اکنون به عنوان رئیس اجرای احکام ولی فقیه علی خامنه ای در زندان گوهردشت منصوب شده است. حکم ضد بشری 74 ضربه شلاق را علیه این زندانی سیاسی به اجرا گذاشت.

هنگام ورود زندانی سیاسی بهروز جاوید تهرانی به اجرای احکام زندان گوهردشت کرج در حالی که حسن آخریان خط کش فلزی در دست داشت و برای اجرای عمل قرون وسطایی و ضد بشری حکم 74 ضربه شلاق با پوزخند شیطان صفتانه خود خطاب به فرزند دلیر و آزادیخواه مردم ایران گفت :«ببینم شوکلات می خوری،قهوه می خوری و یا شلاق می خوری» و با این جمله سعی در تخریب روحیه و مرعوب کردن او را داشت.

حسن آخریان، جنایتکار علیه بشریت سپس به عمل ضدبشری و قرون وسطایی وارد کردن 74 ضربه شلاق به تن نحیف و رنجور ولی اراده سترگ و روح آزادیخوانه وی اقدام نمود. در طی مدتی که شلاقها بر تن این فرزند آزدیخواه مردم ایران وارد می شد زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی حسرت یک آخ کشیدن را به دل این فرد گذاشت.علیرغم درد شدید و کبود شدن پشت او ولی با لبخند به لب این جناتیکار علیه بشریت را با نگاهها و برخورد های خود تحقیر نمود.

ولی فقیه علی خامنه ای پس ازصدور احکام قرون وسطایی و ضد بشری، اعدام های روزانه ،قطع دست و پا وشلاق زدن جوانان و جنایتهای دیگر این بار برای ایجاد رعب و وحشت جنایت های خود را گسترش داده است و دستور اجرای اعمال قرون وسطایی را بر علیه زندانیان سیاسی در زندانهایش صادر نموده است.

علی خامنه ای که به خاطر صدور علنی دستور کشتار مردم ایران در 29 خرداد ماه 88 که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد بیشماری از مردم گردید و هزاران نفر از دختران ،زنان و مردان آزادیخواه را به شکنجه گاه ها روانه کرد و با نامیدن توده های میلیونی مردم ایران به عنوان فتنه گر و میکرب زمینه ساز احکام قرون وسطایی و ضد بشری توسط قوۀ قضاییه علیه مردم شده است. اعمال او از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران اجرای احکام قرون وسطایی و ضد بشری شلاق علیه زندانیان سیاسی را به عنوان یک جنایت ضد بشری محکوم می کند و سکوت وبی عملی کمیساریای عالی حقوق بشر باعث جری شدن رژیم ولایت فقیه در جنایت علیه بشریت شده است و قربانیان اصلی آن مردم بی دفاع ایران هستند.لذا مردم ایران به عنوان عضوی موثر از جامعۀ بشریت خواستار ارجاع فوری پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحت جهت گرفت تصمیمات لازم اجرا می باشد.

سرنگون باد رژیم خونخوار جمهوری کثیف اسلامی در تمامیت و کلیتش