۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

تلویزیون کانال یک در ماهواره هاتبرد


تلویزیون کانال یک با مدیریت آقای شهرام همایون عزیز لوگوی خود را از طریق یکی از ترانسپاندرهای ماهواره هاتبرد 6 بر روی ایر فرستاد.

مشخصات دریافت:

Satellite: Hotbird 6
Freq: 11179
SR: 27500
POL: Hor
FEC: 3/4
Channel Name: ChannelOne TV

لطفا اطلاع رسانی کنید و به اطلاع دوستان و بستگان خود برسانید

تا آخرین نفس ماهستیم

۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

گزارشی از درون ایران در رابطه با اول مهر


گزارشی از اول مهر در تهران


میلاد 20ساله از ایران گزارشی را به شرح زیر در رابطه با اعلام "روز رستاخیز ملی" توسط سازمان عقاب ایران ارسال کرده است که می خوانید:


با درود به تک تک عزیزان.همانطوریکه اطلاع دارید گروه عقاب ایران برای روز اول مهر یک فراخوان داده بود و ایرانیان را دعوت به یک خیزش سراسری و سیل آسا علیه جمهوری کثیف اسلامی کرده بود.برنامه های گروه عقاب ایران حدودا 2سال و نیم است که از تلویزیون پارس پخش می شود.جدیدا برنامه های گروه عقاب ایران علاوه بر تلویزیون پارس از تلویزیون ایران آریایی و رادیو موج کوتاه هم پخش میشد.دیروز صبح وقتی به خیابان ها رفتم تا وضعیت را ببینم.دیدم در چهار راه ولیعصر(تئاتر شهر)چند بسیجی لباس شخصی با موتور بودند و بصورت خیلی دقیق مردم را زیر نظر داشتند و هی گشت می زدند و به آن صورت و لباس پوشیدن تابلو شان هی بالا پایین می رفتند.خیلی واسم جالب بود.این دفعه لباس شخصی ها با لباس ها و تیپ جدید در خیابان ها آمده بودند.


بعضی هایشان پیراهن آستین کوتاه پوشیده بودند ولی بلند و همه دکمه هایشانم هم بسته بود.بعضی هایشان هم با پیراهن مشکی بلند و آستین بلند.در هر ایستگاه اتوبوسی یک یا دو لباس شخصی نشسته بودند و دست همشون هم روزنامه ای با تیتر" عبرت نامه ما عاشورا!" بود.حتی دست چند لباس شخصی دیگر هم که در اتوبوس سوار شدند این روزنامه را دیدم.


ساعت 7عصر



ساعت 7عصر وقتی خانه را ترک کردم و به خیابان ها رفتم دیدم پیاده رو ها خیلی شلوغ بود ولی جالب تر از آن خیابان ها بود با این بی بنزینی ولی 90درصد مردم با ماشین هاشون آمده بودند.ترافیک در خیابان های"یوسف آباد-ولیعصر-میدان ونک-پارک ملت"بی نهایت زیاد بود.پیاده رو ها مملو از جمعیت مردم بود.ولی با سکوت! و بدون هیج شعاری.



از میدان ولیعصر به سمت پایین،نرسیده به چهار راه ولیعصر 2تا کوچه برق خیابان هاشون قطع شده بود و در هر 2کوچه پر ماموران لباس شخصی و نیروی انتظامی و ماشین گشت و 3 ماشین ون نیروی انتظامی بود.آماده بودند تا خبری بشه برای سرکوب مردم دست به کار شوند.



پایین تر از چهار راه ولیعصر هم در گوشه خیابان چند ماشین پلیس و چند سرباز ایستاده بود.همانطوریکه گفتم بسیجی ها با نوع لباس پوشیدن جدید در پیاده رو ها پرسه می زدند و آنها را فقط و فقط از نگاه کثیفشان و صورتشان میشد شناخت.چون همشون صورتشان یک ته ریش داشتند و هی اینور آنور را نگاه می کردند.در سر بعضی از چهار راه ها هم بسیجی های 19 یا 20 ساله ایستاده بودند با لباس های آنچنانی ولی احمق ها همشون پاشون دمپایی بود.باورم نمیشه این احمق ها با این لباس های جالب آنچنانی و مد روزشان دمپایی و صندل پاشون بود و هی با یکدیگر خوش و بش می کردند.انگار 13بدر آمده بودند!



درون پارک ملت چند سرباز و چند ماشین بنز نیروی انتظامی ایستاده بود و فقط نظاره گره مردم بودند.



ماشین های پلیس به دلیل ترافیک سنگین خیابان ها از خط ویژه که مخصوص اتوبوس هست عبور و مرور می کردند.



در مقابل درب اصلی صدا و سیما به بهانه هفته دفاع مقدس 2چادر زده بودند و بسیجی ها عین مور و ملخ آنجا ایستاده بودند.



پایین تر از پل نیایش دیدم یک ماشین زانتیا مشکی که یک لباس شخصی غول با کلی ریش در سمت چپ ماشین و یک راننده که تابلو بود بسیجی بود ایستاده بود.بعد از چند لحظه دیدم این ماشین به سمت میدان ونک با سرعت رفت.بعد از چند لحظه چند ماشین پلیس هم به سمت میدان ونک رفتند.همشون هم از خط ویژه اتوبوس رفتند.حتما ازدحام جمعیت در ونک زیاد شده بوده.



چرا خیزش سیل آسا مردمی به دعوت گروه عقاب ایران به موفقیت نرسید؟



خیلی فکر کردم و به چند نکته مهم و قابل توجه رسیدم:



مهم ترین دلیل از نظر من عدم اطلاع رسانی گسترده و معلوم نکردن چند جای مشخص بود.به جرات می توانم بگویم 80درصد مردم در تهران و خیلی از شهرهای ایران هیچ خبری از این فراخوان نداشتند.من با خیلی ها در شهرهای مختلف حرف زدم.بعضی هاشون می دانستند و خیلی هاشون هم نمی دانستند.اگر ما واقعا یک خیزش سیل آسا میخوایم حداقل 4یا 5 ماه باید اطلاع رسانی گسترده از طریق رسانه های ماهواره و شعار نویسی بر در و دیوار و پول و پخش شبنامه و اعلامیه کنیم.به دلیل اینکه بر روی فرکانس تلویزیون ایران آریایی در ماهواره یوتلست دبلیو3آ در اکثریت شهرهای ایران پارازیت است خیلی ها از این فراخوان اطلاع نداشتند.



باید قبول کنیم.نه گروه عقاب ایران مقصر است و نه رسانه های سیاسی پارسی زبان.



در وحله اول ما مردم مقصریم چون خوب و بصورت گسترده اطلاع رسانی نکردیم



در وحله دوم برنامه ریزان گروه عقاب ایران.چون فکر کردند با چند بار گفتند در تلویزیون همه مردم با اطلاع می شوند.



یکی دیگر از مهم ترین دلایل عدم موفقیت این طرح عدم اطلاع رسانی در اینترنت از جمله وبلاگ ها و وبسایت هایی همانند " فیسبوک-بالاترین-دنباله-آزادگی و تویتر بود".چون اطلاع رسانی در این وبسایت ها بی نهایت اندک شمار بود.



از این پس برای هر دعوتی و فراخوانی سعی کنیم کلی اطلاع رسانی کینم.فکر نکنیم 70میلیون ایرانی نشتسن پای تلویزیون و دارند برنامه ما را نگاه می کنند.باید فکر کنیم فقط 10نفر یا 100 نفر برنامه را نگاه می کنند.اینجوری تمام سعی خود را برای اطلاع رسانی می کنیم.


به امید نابودی جمهوری اسلامی

به امید آزادی ایران

برقرار باد پرچم 3رنگ شیروخورشید ایران

زنده باد شاهزاده رضا پهلوی


تا آخرین نفس ماهستیم و برای آزادی ایران می جنگیم

با سپاس فراوان از وبسایت پارس دیلی نیوز

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت آغاز سال تحصیلی در ایران


ماه مهر از افق دمید و فصل جدید دانش اندوختن و دانش آموختن، فصل کلاس و درس را به ارمغان آورد.



آغاز سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ را به همۀ شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز کشورم شادباش می گویم. امیدوارم در سالی که در پیش دارید به هدف های خود چه در زمینۀ تحصیلی و آموزشی و چه در عرصه های زندگی اجتماعی نزدیک تر شوید.


دانش آموزان و دانشجویان عزیز،


حاکمان اسلامی، از آغـاز تسلط خـود بر کشـورمان، نیک می دانستند که در مقابله و مخالفت با نظام خودکامه، پس گرا و ضدانسانی آنان، نیروئی تواناتر از نیروی دانش و خِرد و انسانیت نیست. و نیز می دانستند که زایشگاه بالندۀ این نیرو، مدارس و دانشگاه های روبه رشد کشور هستند.


نهادهائی که نوجوانان و جوانان وطن را به خِـرد ورزی و دانش آمـوزی و تبادل آزادانۀ اندیشه ها رهنمون می شوند و در دل و ذهن آنان عشق به انسانیت و برابری و آزادی و بردباری می پرورانند تا در مقابله با خرافه و تعصب و تبعیض و زورگوئی مصمم و توانایشان کنند.


رژیم اســلامی در طـی سـی و دو سـال گذشتـه، با شعار بی معنای «اسلامی کردن نظام آموزشی» و استفادۀ ابزاری از مدرسه و دانشگاه، شستشوی مغزها، علم زدایی، سلب آزادی بیان و اندیشه، فرهنگ ستیزی، خرافه پروری، تبعیض، خشونت زایی، تمدن کشی، تضعیف و تخریب جایگاه دانشگاه و در نهایت ویران کردن نظام آموزشی را سرلوحۀ کار خود قرار داده و با این هدف، معلمان و استادان آزموده و آزاده را بیرون راندند و بیهوده کوشیدند که فرهنگی درونگرا، پرخاشجو، دگرستیز و نابردبار را بر فضای آموزشی شما حاکم کنند.


اما، یقین دارم که تلاش مذبوحانۀ سرکردگان به هم ریختۀ رژیم در بناکردن دیوارهای تازۀ جدائی میان استاد و دانشجو، زن و مرد و محـروم ساختن هــرچه بیشتر نظــام آموزشـی از رشته های گوناگون علوم انسانی به جائی نخواهد رسید.


حال كه ماه مهر آغاز گشته و نسيم حركت و تحول شروع به وزيدن نموده است، امید دارم كه شما دانشجويان فرهيخته، با یاری استادان آزاده و دانش پژوه و به یاوری پدران و مادران دلسوخته، به همراه همـۀ مردم ایران، به تحقق هدف های انسانـی و میهن دوستانــۀ خویش نزدیک تر شوید.


خداوند نگهدار ايران باد


درود بر شاهزاده رضا پهلوی
اخراج شبانه دختران دانشجو از خوابگاه
شمال نیوز: رئیس پژوهشکده هواشناسی و علوم جو اقدام به اخراج گروهی از دانشجویان دختر از خوابگاه‌های دولتی کرد.
روابط عمومی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری ضمن ارسال این خبر نوشت:دختران دانشجو پس از اتمام کلاسهای خود به خوابگاه پژوهشکده هواشناسی و علوم جو مراجعه می‌نمایند که با دربهای بسته و پلمب شده مواجه می‌شوند .
این دختران دانشجو که دانشجویان پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری بودند در مقاطع تحصیلی کارشناسی‌ارشد و دکترا مشغول به تحصیل بودند .
که این اقدام با دستور مستقیم رئیس پژوهشگاه علوم جو صورت گرفته بوده است . شایان ذکر است که پژوهشگاههای مذکور به همراه شش مرکز دیگر در شهرک علم و فناوری در کیلومتر ۱۵ اتوبان تهران - کرج واقع گردیده‌اند و همگی عضو کنسرسیوم همکاریهای مشترک، هستند. مسئولان پژوهشگاه ژنتیک با مشاهده این وضعیت به صورت حضوری با مکاتبه و تماس تلفنی خواستار روشن شدن وضعیت دختران مذکور و خوابگاههایشان شده بودند و حتی در مکاتبات و حضور خود اذعان به پرداخت مطالبات احتمالی یا مذاکرات جدید نموده بودند اما این اقدام ریاست پژوهشکده هواشناسی و علوم جو و اعتنا نکردن وی به درخواستهای مکرر مذاکره‌، مسئولان پژوهشگاه ژنتیک را شوکه نموده است.
قابل توجه اینکه پژوهشگاه‌های مذکور از تهران - کرج و شهرک‌های اطراف ۱۵ کیلومتر فاصله دارند و اخراج شبانه دختران دانشجو از خوابگاه‌ها سئوال برانگیز است.
با توضیحات خواسته شده تاکنون از سوی مسئولان پژوهشگاه هواشناسی پاسخی در این خصوص داده نشده است./البرز


ناپدید شدن سه دانشجو در زنجان
خبرگزاری هرانا – در پی شرکت جمعی از فعالین در منزل سعید متین پور در مراسم سالروز تولد این زندانی سیاسی سه دانشجوی شرکت کننده در این مراسم پس از خروج از منزل مفقود شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر روز سه شنبه سه تن از فعالين دانشجويي در زنجان به نامهای مهرداد كرمي دانشجوي مهندسي برق دانشگاه تبريز، جمال رضايي دانشجوي مكانيك دانشگاه تربيت معلم آذربايجان و خليل غلامي دانشجوي مواد دانشگاه آزاد ابهر بعد از مراسم تولد سعيد متين پور در زنجان به منزل مراجعه نکردند.

فعالین سیاسی و مدنی در این شهر اقدام به فراخوان‌های جهت اعتراض مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه کرده‌اند و قصد دارند روز ۳۱ شهریور ماه در میادین اصلی شهر تجمع کنند.

عکس؛ هراس رژیم حتی از لیوان (ضد امنیت جمهوری اسلامی)


ایران پرس نیوز:مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که 28 شهریور 1390 در سالن آکادمی ملی المپیک برگزار شد با حاشیه ای ضد جمهوری ننگین اسلامی همراه بود .

به گزارش اختصاصی خبرنگار «رهوا» ،در چند سال گذشته شاهد هستیم که بعضی مدیران و سازمان ها بدونه دقت دچار حرکتهای ضد اسلامی میشوند.

در قلب مهمترین نشست فوتبالی ایران، مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که 28 شهریور 1390 در سالن آکادمی ملی المپیک برگزار شد،حاشیه ای ضد فرهنگی را رقم زد.

مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که در سالن آکادمی ملی المپیک برگزار شد در اقدامی برای سرو چای از لیوانهای استفاده که منقش به موارد ضد قوانین اسلامی بود که هیچگونه سنخیتی با این فدراسیون ندارد.

از این لیوانهای مخصوص فرهنگی! در مجمع عمومی فدراسیون فوتبال مورد استفاده و بهر برداری قرار گرفت !

انعکاس خبر اعدام جمعی در خبرگزاریهای جهان

ایران پرس نیوز:خبرگزاریهای رویتر و آسوشیتدپرس از اعدام ۲۲نفر در زندانهای قزل‌حصار، گوهردشت و اوین خبر دادند که طی روز یکشنبه ‌صورت گرفته است.

۲۲ زندانی عادی طی چند روز گذشته برای اجرای حکم جنایتکارانه اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شده بودند.

رویتر نوشت: یک روزنامه روز دوشنبه اعلام کرد، این آخرین اعدام دسته جمعی اتفاق افتاده در ایران است. ایران به نسبت جمعیت خود، بالاترین آمار اعلام را در جهان دارد.

خبرگزاری رویتر به‌ نقل از یک روزنامه حکومتی افزود: این ۲۲نفر توسط دادگاه جمهوری اسلامی ایران مجرم شناخته شدند و در نتیجه اعدام شدند.

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

حکومت اسلامی در شرف فروریزی است

فراخوان گروه عقاب ایران برای خیزش مردمی علیه جمهوری ننگین اسلامی

جمعه اول مهر 1390

ساعت 7بعد از ظهر

خیابان ها و میادین اصلی سراسر ایران

پارس دیلی نیوز:جمعه اول مهرماه ساعت هفت بعد ازظهر آغازی بسیار زیبا برای یک پایان شوم میتواند باشد

آنچه که امروز بچشم میاید و مردم ایران در داخل کشور با دقت نظر بسیار زیاد مشغول رصد کردن و تفسیر دهان بدهان آن هستند اینست که رژیم جمهوری اسلامی از درون چنان شقه شده است که هیچ راهی برای اتصال دوباره آن متصور نیست.

چنین وضعیتی حکایت عمیقتری ازاین داستان دارد که این شقه شدن در ابعاد مختلف تداوم دارد و زمینه آن در درون سپاه واطلاعات و سایر نهادهای رژیم میتواند قابل لمس باشد.

رژیم جمهوری اسلامی در واقع به انتهای خط حیات خود رسیده است ونفسش به شمارش افتاده است. بنظر میرسد که حربه هراس افکنی در میان مردم هم دارد میرود که کمرنگ و کمرنگتر شود.

امادر چنین شرایطی وظیفه ما ملت ایران چیست؟ تجربه نشان داده است که جنبش های رنگی با هرتعریف و تحلیلی راه بجائی نبرده و نخواهد برد، چون همه دعواهای درونی رژیم بر سر سهم خواهی و تکیه زدن بر اریکه قدرت وحفظ حیات ننگین ولایت مطلقه وقیح است.

یک راه بیش باقی نمیماند که ملت ایران با پشت سر نهادن همه این بازیهای سی ودوسال گذشته عزم خود را جزم نماید تا از این شقه شدن و اضمحلال درونی رژیم حداکثر استفاده را ببرد.

روز اول مهرماه ساعت هفت بعد از ظهر میتواند موجبات ویرانی این عمارت ترک برداشته ودر حال فروریزی را تسریع نماید.

تردیدی نیست که در بدنه سپاه و بسیج و حتی نیروهای سرکوبگر یگان ویژه چنان وحشتی جریان دارد که صدای تکه تکه شدنش حتی بگوش رهبر فرزانه هم رسیده است وبهمین جهت است که حالا برسر این اختلاس سه میلیارد دلاری یک بازی و سرگرمی جدید را آغاز کرده اند تا شاید بتوانند با قربانی کردن یک نفر واینکه این پرونده هم بسته شد غریو فریاد و خروش در حال غلیان مردم بستوه آمده را بسکوت بکشانند.

باید هوشیار باشیم و فریب بازیهای تاکتیکی یک رژیم فاسد و غارتگر را نخوریم.

برای اینکه این رژیم دد منش و خونخوار را درهم بشکنیم ویکبار برای همیشه این ملک وملت را از شر چنین حکومت دزدی نجات بدهیم همین است که با حضوری گسترده ، و بصورتی سونامی وار روز جمعه اول مهر ماه ساعت هفت بعد ازظهر دست دردست هم بگذاریم و ناقوس مرگ رژیم اسلامی را بصورتی قوی بصدا در بیاوریم.

این مهم شدنی و قطعی است اگر ما نهراسیم و حاضر باشیم که هزینه آزادی کشور از چنگال یک حکومت قرون وسطائی را بپردازیم

میکونوس، موسویان و هزار و یک راز کشف نشده


پارس دیلی نیوز:۱۹ سال گذشت. ۱۹ سال از مرگ گروهی از مخالفان دولت ایران توسط عوامل وزارت اطلاعات در دوران هاشمی رفسنجانی گذشت. دوران هاشمی رفسنجانی، تعداد زیادی از مخالفان جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی به قتل رسیدند که واقعه میکونوس به راحتی از ذهن اروپایی‌ها نخواهد رفت. سفیر وقت ایران در آلمان که گفته می‌شود می‌توانسته اطلاعات زیادی از واقعه داشته، اینک در آمریکا است و کسی هم سوالی از میکونوس از او نمی‌پرسد.

خودنویس:همین دو روز پیش بود که اکبر گنجی در برنامه بالاترین به ترورهای ۸ سال اول رهبری آیت‌الله خامنه‌ای که هم‌زمان با دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود اشاره کرد. گنجی سال‌ها قبل گفته بود که هاشمی رفسنجانی، عالیجناب سرخ‌پوش حتی اگر خود حکم مرگی نداده باشد، مطلع از فعالیت‌های عالیجنابان خاکستری بوده است.

ترورهای متعدد در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی از جمله ترور خونین دکتر شاپور بختیار در تابستان ۱۳۷۰ و ترور مخالفین کرد در رستوران میکونوس برلین در انتهای تابستان ۱۳۷۲ باعث بسیج تدریجی گروه‌های مدافع حقوق بشر و نیز دستگاه‌های قضایی اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران شد. گرچه فرانسه و آلمان شرکای تجاری ایران محسوب می‌شدند و برخی معتقد بودند قتل بختیار و آزاد گذاشتن ماموران امنیتی ایران در آلمان بدون چراغ سبز این دو کشور میسر نبوده، اما تلاش‌های گروه‌های مختلف و شهادت شاهدان کار را به جایی رساند که دولت‌های اروپایی مجبور به بیرون کشاندن سفرای خود از تهران شدند.

ترورهای دوران هاشمی رفسنجانی تنها به اروپا ختم نشد و بر اساس نظر دادگاه‌های آرژانتین، انفجار مرکز فرهنگی یهودیان در بوینس آیرس با حمایت و دخالت ماموران جمهوری اسلامی عملی شده است.

شاید بزرگ‌ترین تحول امنیتی بعد از به قدرت رسیدن خاتمی در سال ۱۳۷۶، قطع عملیات خونین برون‌مرزی بوده باشد. عملیاتی که گفته می‌شود با همراهی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انجام می‌شده است.

با این حال، اطلاعات منتشر شده در باره واقعه میکونوس بیشتر برگرفته از منابع غیر وابسته به جمهوری اسلامی بوده است. حسین موسویان، سفیر وقت جمهوری اسلامی در آلمان که به عنوان یکی از عوامل موثر رونق روابط مالی دو کشور معرفی می‌شود، هم‌اینک در آمریکا است و گفته می‌شود طرف مشورت اتاق‌های فکر واشینگتن هم هست. موسویان تا کنون از موضع دولت هاشمی در باره میکونوس اظهار نظر کرده است و بعید به نظر می‌رسد که با توجه به رابطه قدیمی با سردار سازندگی، اطلاعات بیشتری از آن دوران را به اطلاع مخاطبان شبکه‌های خبری برساند، مگر آنکه کشور میزبان از او بخواهد در جلسات رسمی و یا حتی غیر رسمی در این باره توضیح بیشتری بدهد. موسویان آن زمان مدعی بود که جمهوری اسلامی با هرگونه ترور مخالف است، اما قطع ترورهای هماهنگ با عاملان لبنانی بعد از به قدرت رسیدن دولت اصلاحات می‌توانست نشان دهنده تغییری در برنامه‌های هسته‌های ترور مخالفان جمهوری اسلامی باشد. ضررهای بزرگ سیاسی-مالی جمهوری اسلامی در سال‌های بعد از عملیات ترور میکونوس احتمالا باعث تغییر روند برخورد با مخالفان شده است.

لازم به ذکر است که موسویان در آن زمان، ۳۵ سال داشته است و بعدها یکی از مذاکره کننده‌های هسته‌ای ایران در دوران سید محمد خاتمی بود. خودنویس نخستین رسانه‌ای بود که حضور موسویان را در آمریکا اعلام کرد، بعدا نیز وال‌استریت جورنال به حضور موسویان پرداخت.

در دوران سفارت موسویان در آلمان، دادستانی این کشور، علی فلاحیان را در تحت تعقیب قرار داد، اما موسویان این کار را اهانت به دولت و مردم ایران خواند.

بیدادگاه رژیم فقیه دانشجوی مبارز ، مجید توکلی را برای همیشه از تحصیل ممنوع کرد


پارس دیلی نیوز:شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی، حکم محرومیت دائمی مجید توکلی از تحصیل را ابلاغ نمود. این حکم بر اساس درخواست وزارت علوم در سال ۱۳۸۸ صادر شده است.

به گزارش دانشجونیوز، بر اساس حکم جدیدی که به تازگی بر روی پرونده مجید توکلی در زندان افزوده شده، وی از حق تحصیل در زندان محروم شده است و در صورت آزادی نیز حق تحصیل در هیچ یک از دانشگاه های کشور را نخواهد داشت.

این حکم بر اساس درخواست وزارت علوم از ریاست شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، قاضی صلواتی، در زمان رسیدگی به پرونده اتهامات وی، در آخرین مورد بازداشت وی در ۱۶ آذر ماه سال ۱۳۸۸ صادر شده است.

اولین ملاقات مجید توکلی پس از چهار ماه

روز پنج شنبه هفته گذشته، مجید توکلی پس از مدت نزدیک به ۴ ماه موفق شد تا با برادرش، علی توکلی، در زندان دیدار کند. وی علاوه بر زمان معمول ۲۰ دقیقه ای برای ملاقات، تنها پنج دقیقه فرصت اضافی یافت تا پس از ماه ها با برادر خود ملاقات کند. آخرین ملاقات وی با اعضای خانواده در سوم خرداد ماه سال جاری انجام شده بود.

از بهمن ماه سال گذشته و پس از انتقال زندانیان سیاسی به بندی جداگانه در زندان رجایی شهر کرج، تمامی تماس های تلفنی این زندانیان با بیرون از زندان قطع شده است. مجید توکلی حتی در ایام عید نوروز نیز با مخالفت مسئولین اجازه تماس تلفنی با اعضای خانواده خود را نیافت. مادر مجید توکلی که بارها با تماس با مسئولان دادستانی و زندان سعی در اطلاع یافتن از وضعیت پسرش نموده، هر بار با جواب منفی مسئولان مواجه شده است. مادر مجید توکلی به علت بیماری قادر به مسافرت نبوده و از زمان بازداشت پسرش در ۱۶ آذر سال ۱۳۸۸ موفق به دیدار وی نشده است.

تاکید بر پیام سال گذشته در آستانه بازگشایی دانشگاه ها

مجید توکلی، با توجه به آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه های کشور، بر اهمیت موارد یاد شده در بیانیه مهر ماه سال گذشته به مناسبت شروع سال تحصیلی در دانشگاه ها تاکید کرده است.

در بخشی از پیام سال گذشته وی آمده است: "چنين است که ‌اميد مردم به دانشگاه است و گويا مردم از دانشجويان پيمانی گرفته اند. آن‌ها پيمان گرفته اند که آزادی بايد زنده بماند، شادی ميهمان هر خانه شود، خشونت چنان رسوا شود که اجازه‌ی حضور و بروز نيابد، زنجير‌های عقايد و بيان و انديشه‌ها پاره شود، دوستی و همدلی افزون گردد، به جای برتری جويی‌ها، روا داری و احترام به همديگر نشانده شود و آزادی و عدالت، دموکراسی و رفاه و حقوق بشر و زيست اخلاقی و انسانی و همه با هم محقق گردد. مردم پيمانی سخت گرفته اند و کاری سخت پيش رو داريد.‌اما می‌دانم که با همت تان پيروز می‌شويد و احترام مردم را بر می‌انگيزيد. آن گاه اگر استبداد همه‌ی توان اش را به خشونت و سرکوب تبديل کند، باز شکست خواهد خورد"...

"مهر ماه فرارسيد و سالی سخت پيش رو است. اگر با در کنار هم بودن و اتحاد بر محور مردم و با تکيه به داشته‌ها و توسل به تجربيات گذشته پيمانی بسته شود که همبستگی را معنا بخشيد، ايستادگی را معنا بخشيد و برای آزادی و عليه استبداد ايستاد؛ فردايی روشن خواهيم داشت. می‌دانم باز حماسه‌ای در راه است. می‌دانم که‌اميد مردم به سرانجام خواهد رسيد. می‌دانم در جشن آزادی و سرور پيروزی در کنار هم خواهيم بود و مهر را با مهربانی شروع خواهيم کرد."

پیام تشکر مجید توکلی از مهدی کروبی و همسرش

مجید توکلی در ملاقات با برادرش همچنین مراتب تشکر و قدردانی خود را از مهدی کروبی و خانواده اش به دلیل ارسال پیام تبریک تولد به وی از درون حصر خانگی اعلام کرد. وی همچنین از خبرنگاران رسانه هایی که به درخواست وی و برای آرامش خانواده از مصاحبه و پیگیری تلفنی وضعیت وی خودداری کرده بودند، تشکر نمود. مجید توکلی از همه دانشجویان و مردم ایران نیز به دلیل حمایت هایی که در تمام ماه های بازداشت وی صورت گرفته، قدردانی کرد.

لازم به ذکر است که مجید توکلی، دانشجوی رشته مهندسی کشتی سازی دانشگاه صنعتی امیر کبیر (پلی تکنیک تهران)، در ١٦ آذر سال ١٣٨٨برای سومین بار بازداشت شد.

مجید توکلی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، پس از سخنرانی در جمع دانشجویان این دانشگاه در مراسم سالگرد روز دانشجو، در حالیکه قصد خروج از درب دانشگاه را داشت، همراه با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی بازداشت شد. وی در دی ماه همان سال به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام"، "تبلیغ علیه نظام"، "توهین به رهبری" و "توهین به ریاست جمهوری" در شعبه ١٥دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی و پنج سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد. او هم چنین در دادگاهی دیگر به ریاست قاضی مقیسه، به علت انتشار نامه از داخل زندان به مناسبت روز دانشجو، به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به شش ماه زندان دیگر محکوم شد.

مجید توکلی پیش از این نیز دو بار بازداشت شده است. وی بار نخست در اردیبهشت سال ٨٦، در ماجرای جعل نشریات دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بیش از ۱۵ ماه را در زندان گذراند. او هم چنین در بهمن ماه سال ٨٧، در مراسم سالگرد درگذشت مهندس بازرگان، در مقابل حسینیه ارشاد مجددا بازداشت شد و ١۱۵روز را در سلول انفرادی گذراند.

مجید توکلی، هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خویش را، بدون هیچ گونه استفاده از مرخصی از ابتدای بازداشت، در تبعید می گذراند و از حق دسترسی به تماس تلفنی نیز محروم است.

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

مادر اکبر محمدی :کشتند، هیچ توضیحی هم ندادند


پارس ديلي نيوز:مادر اکبر محمدی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد با گذشت بیش از5 سال از جان باختن فرزندش مسئولین هیچ توضیحی درباره نحوه جان باختن او در زندان ارائه نداده اند.


اکبر محمدی، یکی از فعالان دانشجویی بود که به اتفاق برادرش منوچهر محمدی در جریان درگیریهای کوی دانشگاه تهران در سال 78 بازداشت و به اعدام محکوم شد. او سپس به 15 سال حبس محکوم شد و مرداد 85 در زندان و در حالیکه دست به اعتصاب غذا زده بود، به طرز مشکوکی جان باخت.


اکنون با گذشت 5 سال از جان باختن این فعال دانشجویی در زندان اوین، مادر او در مصاحبه با "روز" از عدم رسیدگی به شکایت خانواده اش سخنمی گوید: من یک روز هم از زندگی ام باقی مانده باشد خواهم پرسید چرا؟ بچه مرا چرا کشتید؟ او چه گناهی داشت و چرا کسانی را که باعث کشته شدن بچه من شدند معرفی نمیکنید؟


پیش از این مادر سعید زینالی، دانشجوی دیگری که در جریان وقایع کوی دانشگاه تهران در سال 78 بازداشت شد به "روز" گفته بود که با گذشت بیش از 12 سال از سرنوشت فرزندش هیچ خبری ندارد و نمیداند که او زنده است یا نه.


اکرم نقابی، مادر سعید زینالی که در این سال ها برای گرفتن خبری از فرزندش به تمام ارگان ها و مراکز قضایی و دولتی سر زده به "روز" گفته بود: "12 سال تمام شد، نه به ما می گویند که سعید زنده است و نه می گویند که مرده. من دیگر هیچ از خدا نمیخواهم فقط حتی شده می خواهم جنازه بچه ام را ببینم و دفن اش کنم. دگر چه می توانم بخواهم"؟


گل جهان اشرف پور، مادر اکبر محمدی اما می گوید که فرزند او را در زندان کشته اند و هیچ وقت هم جوابی به او و خانواده اش نداده اند.


مصاحبه با خانم اشرف پور را در ذیل بخوانید.




5 سال از جان باختن فرزندتان می گذرد؛ این مدت چه توضیحی درباره علت جان باختن فرزند شما در زندان از سوی مسولان ارائه شده؟


هیچ جواب و توضیحی به ما ندادند و در نهایت گفتند اکبر سکته کرده.




شما در این زمینه شکایت کرده بودید؛شکایت شما چه شد؟


ما همان اول شکایت کردیم وکیل گرفتیم و وکیل پی گیری میکرد اما هیچ نتیجه ای نداشت و هیچ جوابی نگرفتیم. مدام گفتند یک ماه دیگر جواب میدهیم؛ تا الان که جوابی نداده اند.




گفتید به شما گفتند فرزندتان سکته کرده آیا در برگه پزشکی قانونی چنین مساله ای ذکر شده بود؟


نه خیر. اصلا برگه پزشکی قانونی را که به ما ندادند. همان موقع خودشان نوشتند و گفتند سکته کرده اما اکبر که سکته نکرده بود.




علت جان باختن فرزندتان چه بود؟ همان موقع اعلام شد که اکبر در اعتصاب غذا به سر می برده وقتی که جان باخته.


بله اعتصاب غذا کرده بود. زنگ که زد به او گفتم اعتصابت را بشکن، التماس کردم و خواهش کردم که اعتصابش را تمام کند. گفتم می ترسم بلایی سرت بیاید و اذیتت بکنند. اما قبول نکرد گفت تا تکلیف ما را روشن نکنند نمی شکنم. ما ترکیه بودیم که زنگ زدند و گفتند اکبر را کشته اند. هنوز باورم نمی شود یعنی فکر میکردم بچه ام آزاد می شود و برمیگردد به زندگی اش. آخر او گناهی که نداشت اما...




یعنی فرزندتان به دلیل اعتصاب غذا جان باخت؟


اکبر را در زندان خیلی اذیت کرده بودند. شکنجه کرده بودند. داغون شده بود. او سه بار جراحی شد. یک بار از زندان بردند بیمارستان و جراحی کردند. بعد در مرخصی بود که دو بار جراحی کرد. دکتر می گفت او نباید به زندان برگردد و شرایط زندان برایش کشنده است.به گواهی دکتر بدن پسرم در زندان عفونت کرده بود و باید برای مداوا به خارج از کشور می رفت. اما او را به زندان برگرداندند. هر چه اعتراض کردیم گفتیم نیاز به استراحت دارد، نیاز به درمان دارد و دکتر گواهی داده و.. اما قبول نکردند. وقتی اکبر را بردند حس کردم دیگر اکبر برنخواهد گشت.... او را به زندان بازگرداندند و بعد هم که گفتند اکبر کشته شده. یعنی وقتی به زندان بازگشت در اعتراض به این قضیه اعتصاب غذا کرد و....




و بعد پیکر اکبر را تحویل گرفتید. یادم است گفته می شد اجازه تشییع پیکر او را به شما نداده اند.


ساعت 8 صبح بود به ما زنگ زدند و گفتند اکبر را کشتند. نمیدانید چه گذشت بر ما. شب و روزمان یکی شد از آن موقع. شب رسیدیم فرودگاه و گفتیم صبح می رویم دم اوین و از همان جا تشییع میکنیم. اما همان شبانه گفتند بیایید پزشکی قانونی و جنازه را بگیرید. اگر الان نیایید خودمان دفنش میکنیم و جنازه را دیگر نمیدهیم. برادرم رفت تحویل بگیرد گفتند ما با آمبولانس می آوریم آمل و شما بروید در بیمارستان آمل تحویل بگیرید. رفتیم بیمارستان نیاوردند. بعد گفتند خانه تحویل میدهیم. رفتیم خانه باز نیاوردند. بعد شنیدیم او را به روستای ما برده اند و قبر هم کنده اند و راه افتادیم و رفتیم. او را در امامزاده عبدالله که نزدیکی آمل است شستند و بعد دفن شد.




شما پیکر فرزندتان را دیدید؟


بله باز کردم بچه 105 کیلویی من حتی 35 کیلو هم نبود. شکمش را پاره کرده بودند و دوخته بودند گویا کالبد شکافی شده بود. جنازه خیلی وضعیت نامناسبی داشت اصلا باورکردنی نبود...




آن موقع فرزند دیگر شما نیز در زندان بود درست است؟ وقتی اکبر جان باخت او کنار برادرش بود؟


منوچهر زندان بود اما پیش اکبر نبود یعنی ابتدا با هم بودند اما بعد بندهایشان را جدا کرده بودند. منوچهر هیچ خبری نداشت تا اینکه او را برده بودند پیش اکبر که اکبر اعتصابش را بشکند. منوچهر هر چه به اکبر گفته بود و خواهش کرده بود که من برادر کوچک تو هستم اعتصابت را بشکن و خواهش مرا بپذیر، اکبر نپذیرفته بود. خود من هم آن موقع خیلی التماس کردم به اکبر که بشکند اما هر کاری کردیم قبول نکرد. میدانستم دیگر زنده نمی ماند.




خانم اشرف پور، هر دو فرزند شما در جریان قضایای کوی دانشگاه تهران بازداشت شدند هرگز تصور میکردید در زندان چنین اتفاقی برای فرزندتان بیفتد؟


به هیچ عنوان فکرش را هم نمیکردیم. کی فکر میکرد در زندان بچه اش را بکشند؟ فکر میکردم آزاد می شود، هم اکبر هم منوچهر، و به زندگی شان برمیگردند. در انتظار آزادی بچه هایم بودم. هرگز فکر نمیکردم اینطور گرفتار مشکلات و درد شوند بچه هایم. نمیدانید بر ما چه گذشت و اکنون چه میگذرد. برای یک مادر سخت است جگر گوشه اش را ببرند زندان بعد جنازه اش را به او بدهند.نمیدانم اصلا گناه بچه های من چه بود؛ گناه بچه های دیگر که زندان بردند چه بود؟ هیچ کس هم که پاسخگو نیست. انگار نه انگار بچه من در زندان کشته شده...




خانم اشرف پور اکنون با گذشت 5 سال از جان باختن فرزندتان چه میخواهید بکنید؟ چه حرفی برای گفتن دارید؟


هیچ حرفی ندارم. بچه مرا کشتند، آن یکی بچه ام را آواره غربت کردند، من چه حرفی دارم بزنم دیگر؟ اینقدر این سالها عجز و ناله کردم که جوابی بگیرم بیش از 2000 نامه برای مسئولان نوشتم اما هیچ جوابی ندادند. اما تا آخرین لحظه ای که جان دارم و زنده هستم سئوال خواهم کرد که چرا و جواب میخواهم. باید به من جواب بدهند که چرا با بچه من چنین کردند. می گویند سکته کرده؛ نه خیر هیچ سکته ای نبوده. بچه مرا دکتر گفته بود نباید زندان برود اما نگذاشتند درمان شود، نگذاشتند استراحت کند بردند زندان. اعتصاب غذا کرد و توجه نکردند به خواسته اش. هیچ توجهی نکردند و اینجوری او را کشتند. باید بگویند چرا و گناه بچه من چه بود؟ باید بدانم بچه من چرا مرده؟ برای چی مرده؟ این حق من است. من یک مادرم.

مرگ و ننگ بر ر‍ژيم خونخوار و اشغالگر جمهوري كثيف اسلامي در تماميت و كليتش

حکم پنجاه ضربه شلاق سمیه توحیدلو به اجرا درآمد


پارس ديلي نيوز:حکم پنجاه شلاق سمیه توحیدلو، از معترضان به پاسدار بسيجي تير خلاص زن محمود احمقي نژاد روز گذشته به اجرا درآمد.


به گزارش جرس، سمیه توحیدلو متولد ۱۳۵۷ و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران، روز گذشته برای اجرای حکم شلاق راهی اوین شد و این حکم در حالی که مسئولان به دست و پایش زنجیر بسته بودند، اجرا شد.


وی به اتهام "توهین به رئیس جمهور" از سوی دادگاه انقلاب به پنجاه ضربه شلاق محکوم شده بود.


سمیه توحیدلو از فعالان ستاد موسوی بود که پس از اینکه با قید وثیقه از زندان آزاد شد، به یک سال زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم شد. حکم یک سال زندان وی بخشیده شد اما حکم شلاق این دانشجوی دکترای جامعه شناسی روز گذشته در اوین انجام شد.


او عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده فنی سالهای ۷۶ تا ۸۰، عضور شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و وبلاگ نویس است.

۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

اخراج دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه تربیت معلم از دانشگاه


پارس ديلي نيوز:مسعود چناسی دانشجوی رشته فیزیک حالت جامد دانشگاه تربیت معلم از دانشگاه اخراج شد.


گزارش دریافتی:مسعود چناسی ورودی سال 88 دانشگاه تربیت معلم تهران و از فعالین دانشجویی و فعال ستاد مهدی کروبی در ایام انتخابات 88 می باشد، که در طی چهار ترم تحصیل خود در این دانشگاه شش بار حکم انضباطی از طرف کمیته انضباطی برای وی صادر گردیده است و در بارهفتم حکم اخراجش از این دانشگاه صادر و به وی ابلاغ شد. دلیل صدور احکام انضباطی و اخراج وی از دانشگاه برگزاری تجمع 16 آذر 88، دادن بیانیه های مختلف در مورد دولت احمدی نژاد، برگزاری تجمع 16 آذر 89 که منجر به درگیری با حراست شده است، به هم ریختن مراسم صفار هرندی در تابستان 89 به دلیل توهین به مهدی کروبی و برگزاری مراسم چهارشنبه سوری سال 89 و خواندن سرود یار دبستانی و سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور بوده است.


همجنین لازم بذکر است که وی از 16 آذر 89 تا 19 اسفند 89 سه بار مورد بازجویی ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفته است. وی بارها مورد تهدید ماموران وزارت اطلاعات بوده و حتی یک بار پدر وی برای بازحویی به وزارت اطلاعات احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته است

قتل سه جوان بلوچ ایرانشهری توسط نیروی انتظامی

انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان: عصرچهارشنبه مورخ شانزدهم شهریورنود یکدستگاه خودروی سواری پژو چهارصدوپنج حامل گازوییل با سه نفرسرنشین بنامهای "اقبال دستفرد" بیست وپنج ساله , "محمد زردکوهی" بیست وچهارساله بهمراهی برادرسی ساله اش "ادهم زردکوهی" درمسیرجاده بم -ایرانشهردر نزدیکی بخش بزمان مورد تيراندازي نيروي انتظامي قرار ميگيرد

متاسفانه هر سه نفر در اثر آتش سوزي و سوختگي شديد و عدم دريافت کمک در همان روز جان خود را از دست ميدهند

ناگفته نماند که در چند سال اخير تاکنون تعداد زيادي از جوانان بلوچ که قبلا با خودروي خود درداخل شهرها به کار مسافرکشي مشغول بوده اند بعد از اينکه سوخت بنزين از سوي دولت احمدي نژاد سهميه بندي شد ,ديگر اين کاربصرفه نبود به حمل وفروش گازوييل روي آورده اند.

نيروهاي انتظامي رژيم تاکنون به چند خودروي حامل سوخت تيراندازي و انفجار شديد باعث مرگ سرنشينان خودروها شده اما رژيم جمهوري اسلامي در وبسايتهاي خود علت انفجار اين خودروهاي حامل سوخت را جهت سرپوش گذاشتن تصادف ويا انحراف خودروها از مسير جاده عنوان ميکند.

۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه

وبلاگ شاهزاده رضا پهلوی راه اندازی شد





هموطنان گرامی وبلاگ رسمی شاهزاده رضا پهلوی راه اندازی شد.وبلاگ شاهزاده رضا پهلوی توسط خود شاهزاده رضا پهلوی بروز می شود.

آدرس وبلاگ شاهزاده رضا پهلوی:


آدرس وبسایت شاهزاده رضا پهلوی:


آدرس ایمیل شاهزاده رضا پهلوی:



لطفا آدرس وبلاگ و وبسایت شاهزاده رضا پهلوی ره به اطلاع دوستان و آشنایان خود برسانید

سران رژیم در شمار بزرگترین دزدان اموال مردم

ایران پرس نیوز:روزنامه حکومتی جمهوری ننگین اسلامی در سرمقاله خود تحت عنوان "مانع تراشی صاحبان قدرت" به دزدی اموال مردم توسط سران رژیم اعتراف کرد و نوشت: باندهای قدرت در کشور برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد اقتصادی خود و همدستان خود، حتی قوه قضاییه را تحت فشار قرار می ‌دهند. بسیاری از همین صاحبان قدرت، خودشان از حامیان و حتی شرکای همان مفسدان اقتصادی هستند که آخرین نمونه، اختلاس ۳هزار میلیارد تومانی از بانک صادرات است که در خبرهای مربوط به آن تصریح شده شخص متخلف با همدستی بعضی از مسئولان رده بالای اجرایی مرتکب این فساد شده ولی تا امروز کسی به سراغ آن همدستان نرفته و هم ‌چنان در مناصب عالی حضور دارند، به‌عنوان مقامات رسمی به خارج از کشور سفر می ‌کنند و سخن از مبارزه با مفاسد! می ‌گویند. چنین واقعیت تلخی، ننگ بسیار بزرگی است.

۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

تظاهرات گستردۀ اعتراضی در شهرهای آذربایجان


تبریز و ارومیه وخوی و دیگر شهرها و مناطق آذربایجان از دیشب صحنۀ تظاهرات گستردۀ اعتراضی مردم نسبت به خشک شدن دریاچۀ ارومیه است.


منوتو:به گفتۀ شاهدان عینی رژیم اسلامی ایران شبکۀ اینترنت را در این شهرها قطع کرده و در برخی موارد به روی تظاهرکنندگان در شهر خوی نیز تیراندازی شده است. همین منابع می افزایند که برخی محلات شهرهای تبریز و ارومیه به مناطق جنگی شباهت یافته و شبه نظامیان بسیجی و لباس شخصی در کنار نیروهای ضدشورش به سرکوب معترضان مشغول بوده اند.

...............



نیروهای یگان ویژه در مرکز شهر ارومیه مستقر شدند


فیس بوک آذربایجان:طبق اخبار شاهدین عینی، نیروهای لباس شخصی و نیروهای بسیج همراه با پلیس به صورت بسیار شدیدی خیابان‌های مرکز شهر را کنترل می‌کنند. خیابان‌های عطایی، امام، طالقانی، مطهری، خیام از این جمله هستند. نیروهای ضد شورش در مدارس مرکز شهر جمع شده‌اند.

درگیری و بازداشت پس از بازی فوتبال در میدان شهیاد تهران

در جریان درگیریها در میدان شهیاد تهران پس از بازی فوتبال استقلال تهران و تراكتورسازي تبريز هفت نفر دستگیر شده اند.


به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی شاهدان عینی از دستگیری ۷نفر در جریان درگیریها در میدان شهیاد تهران پس از بازی فوتبال میان تیمهای استقلال تهران و تراكتورسازي تبريز خبر دادند.


به گفته منابع خبری احتمال می رود تعداد بیشتری دستگیر شده باشند. گزارش‌ها حاکی‌ از این است که در چند منطقه در تبریز نیز تجمعاتی رخ داده و مردم در اطراف پارک ائل گلی به جشن پرداخته اند که تا لحظهٔ تنظیم این خبر گزارشی از دستگیری و بازداشت دریافت نکرده ایم

حمله نیروهای ضد شورش به هواداران تراکتور در ورزشگاه آزادی، دهها زخمی

مقابل درب ورزشگاه آزادي دهها تن از هواداران تراكتورسازي بصورتی مصدوم و یا با سر و صورت شكسته حضور داشتند. اين هواداران در حالي كه ماموران نيروي انتظامي به آنها گفته بودند ظرفيت هواداران تراكتورسازي پر شده و آنها حق ورود به ورزشگاه را ندارند، به حرف ماموران گوش نكرده و به قصد ورود داشتند كه همين مسئله باعث حماه ماموران ضد شورش و ايجاد درگيري شد.


گفته می شود به دنبال این حمله دهها تن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته اند و خون از سرو صورت فرزندان ستارخان جاری شده است.

گزارش هایی از درگیری مردم تبریز با نیروی انتظامی

درگیری در «گلباد» و «گلگشت» در خیابان آزادی تبریز


به گزارش فیس‌بوک آذربایجان ،درگیری‌های نسبتا شدیدی بین مردم و نیروی انتظامی در تقاطع «گلگشت» و «گلباد» با خیابان «آزادی» در تبریز به وقوع پیوست. مردم تبریز که بعد از برد تیم «تراکتورسازی» به خیابان‌ها آمده بودند با برخورد شدید نیروی انتظامی مواجه شده که این علت باعث به‌وجود آمدن درگیری‌هایی پراکنده در این نقاط گردید. پلیس برای متفرق کردن مردم از گاز اشک‌آور استفاده کرد.


بنا بر اخبار رسیده همچنان درگیری‌ها در چهارراه آبرسان، چهارراه مارالان، فلکه دانشگاه، کوی بزرگمهر، گلگشت، گلباد و ... ادامه دارد. مردم با شعار «ارومو گلی جان وریر** مجلس اونون قتلینه فرمان وریر» به سیاست‌های دولت در قبال خشک شدن دریاچه ارومیه اعتراض دارند.


شعار «ارومو گلی جان وریر** مجلس اونون قتلینه فرمان وریر» تبریز را به لرزه درآورد.


مردم معترض که در حدفاصل چهارراه آبرسان تا چهارراه مارالان جمع شده بودند در حمایت از دریاچه ارومیه شعار دادند. در این شعار‌ها به وضوح مردم به سیاست‌های دولت اعتراض نمودند. «یاشاسین آذربایجان» و «ارومو گلی جان وریر** مجلس اونون قتلینه فرمان وریر» از مهم‌ترین این شعار‌ها بودند.


درگیری مردم تبریز در چهارراه آبرسانی با نیروی انتظامی


خیابان آزادی تبریز در چند نقطه به محل درگیری‌های مردمی با نیروی انتظامی تبدیل گشت. در این درگیری‌ها ابتدا نیروی انتظامی اجازه ورود مردم به چهارراه آبرسانی را ندادند و به همین علت مردم خشمگین شده و در چند نقطه با نیروی انتظامی درگیر شدند.

اشپیگل: متهم ترور در برلین قصد سفر به ایران را داشت


پارس دیلی نیوز:روز هشت سپتامبر دو لبنانی و فلسطینی دربرلین به اتهام تدارک عملیات ترور دستگیر شدند.بعد ازبازجویی های اولیه اعلام شد که این دومتهم با شبکه های تروریستی بین الملل ارتباط ندارند و طرح عملیات آنان متأثیر از انگیزه ها و اعتقادات فردی ست.اما طبق اطلاعات اشپیگل این دومتهم با گروه های تروریستی در افغانستان ارتباط داشته اند.به گزارش اشپیگل یکی از این افراد دوسال پیش به هنگام مسافرت به تهران درفرودگاه "تگل" برلین بازداشت شده بود.این فرد که جوان 24 ساله لبنانی تبار است از راه تهران قصد پیوستن به گروهای تروریستی در افغانستان را داشت.ازاین رو نیروهای امنیتی آلمان مانع سفر وی شدند و پاسپورتش را مصادره کردند.یکی دیگر از متهمین، یک جوان 28 ساله فلسطینی از منطقه ای در غزه است. این دومتهم چندین کیلو مواد شیمییائی را که برای ساختن بمب از آن استفاده می شود از یک مغازه خریداری نمودندبه گزارش اشپیگل صاحب مغازه نسبت به خرید مقدار زیاد مواد شیمیایی مشکوک شده جریان را به مقامات امنیتی خبر می دهد .پلیس برلین عملیات وسیعی را برای جستجوی عوامل احتمالی پشت پرده طرح ترور برلین آغاز کرده است.درجریان این جستجو که درآن نزدیک به 230 کماندوی ضد ترور شرکت داشتند، مسجد الرحمن و چندین آپارتمان مورد هجوم و بازرسی قرار گرفتند.مسجدالرحمن یک مرکز اسلامی ست و واقع در منطقه خارجی نشین شهر برلین است.پلیس آلمان اعلام کرد که این مرکز جزء نهادهای مشکوک اسلامی به حساب نمی آید و بازرسی آن صرفا بخاطر تردد یکی از این دومتهم به این نهاد است.این روزها بخاطر سالگرد فاجعه یازده سپتامبر پلیس برلین در یک حالت اضطراب توأم با هوشیاری بسر می برد.

قهرمان ایرانی، نصاب دیش ماهواره شد


خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال: قهرمان یکی از رشته‌های ورزشی نصاب دیش ماهواره شد.

یکی از قهرمان‌های ورزش ایران به خاطر مشکلات مالی فراوان مجبور شد شغل دومی برای خود انتخاب کند. او که از کودکی ورزش کرده و حرفه خاصی نداشت، نصابی دیش‌های ماهواره را به عنوان شغل خود انتخاب کرد. این قهرمان که در یک رشته رکوردی ورزش می‌کند و در این رشته رکورددار ایران است، یکی از امیدهای کسب سهمیه المپیک لندن هم محسوب می‌شود.
این ورزشکار درخواست کرده نامی از او برده نشود اما در پاسخ به این سوال که چرا این حرفه را انتخاب کرده می‌گوید: «فدراسیون که پولی به من نمی‌دهد. مجبورم خرج زندگی‌ام را از یک راهی درآورم.»

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

دیده بان حقوق بشر: به اعتراضات مسالمت‏ آمیز علیه نابودی دریاچه ارومیه اجازه برگزاری دهید


پارس دیلی نیوز:صدها تن در منطقه آذربایجان دستگیر شده اند.

(نیویورک)- سازمان دیده بان حقوق بشر امروز گفت که مقامات جمهوری اسلامی باید به اعتراضات مسالمت‏ آمیز مردم علیه سیاست های دولت که ممکن است روند خشک شدن دریاچه ارومیه، در استان آذربایجان غربی، را سرعت بخشد اجازه برگزاری بدهند و همه افرادی را که به دلیل احقاق حق خود در برگزاری تجمعات و اظهار نظر علیه دولت دستگیر شده اند آزاد کنند.


اعضای خانواده بازداشت ‏شدگان و شاهدان عینی دیگر به دیده بان حقوق بشر گفته اند که چند صد نفر از معترضان و فعالان از اواخر اوت 2011 تا کنون دستگیر شده اند.


دستگیری های گسترده هفته ‏های اخیر در شهرهای سراسر منطقه آذربایجان ایران انجام گرفته است.

این دستگیری ها در راستای سیاست بازداشت و تهدید فعالان زیست محیطی و جامعه مدنی است که معتقداند دریاچه ارومیه به دلیل وجود شبکه‎ای از سدها که آب را از مسیر این دریاچه منحرف می‏سازند ونیز ساخت و سازها و پروژه های تجاری در داخل و اطراف این دریاچه در آستانه خشکی قرار دارد.


فعالین می‏گویند که کاهش سطح آب به شوری دریاچه می‏افزاید و این امر ممکن است به گیاهان و حیات وحش منطقه آسیب رسانده و سبب بروزآسیب های زیست محیطی دیگری چون تحریک طوفان های نمکی شود. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه در ایران و سومین دریاچه بزرگ آب شور جهان است.



جو استورک، معاون بخش خاور میانه دیده بان حقوق بشر گفت: «بازداشتهای اخیر نشان دهنده بی تحملی شدید مقامات ایرانی نسبت به هر نوع انتقاد عمومی است. مقامات باید ساکنان بازداشت‏شده منطقه آذربایجان را که به نظر می‏آید صرفا به دلیل شرکت در تجمعات صلح آمیزبازداشت شده اند آزاد کنند.


اگر دولت شواهد معتبری در دست دارد که نشان می‏دهد معترضان دست به خشونت زده اند باید آنها را تفهیم اتهام و در غیر این صورت آزاد کند».



اولین دور دستگیری ها در 24 اوت انجام گرفت، یعنی هنگامی که نیروهای امنیتی به یک تجمع خصوصی در خانه صادق عوض‏پور در تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی، هجوم بردند. مهمانان در آن شب برای مراسم افطار، شکستن روزه در ماه مبارک رمضان، دور هم جمع شده بودند.


نیروهای امنیتی حدود 30 نفر را دستگیر کردند. اعضای خانواده بازداشت‏شدگان گفتند که هیچ یک از بازداشت شدگان تا کنون آزاد نشده‏اند.


فعالان آذری داخل و خارج از ایران به دیده بان حقوق بشر گفتند که از ابتدای 27 اوت، نیروهای امنیتی همچنین دست به دستگیری فعالان و تظاهرکنندگانی زده اند که در تبریز، ارومیه، اردبیل و سایر شهرهای منطقه آذربایجان در اعتراض به آنچه آنان بی‏توجهی دولت به نجات دریاچه ارومیه می‏دانند گردهم آمده بودند. در 27 اوت، چندین هزار تظاهرکننده، که تعدادی از آنان با ماموران ضد شورش نیز درگیر شدند، در تجمع گسترده‏ای در ارومیه شرکت کردند.


فعالان محلی به دیده بان حقوق بشر گفتند که حدود 300 تظاهرکننده تنها در شهر ارومیه دستگیر شدند، اما ده‏ها تن از آنان تاکنون آزاد شده اند. در پی تقاضای فعالان محلی برای ادامه اعتراضات، ده‏ها تن دیگر در تبریز، ارومیه و سایر شهرها در روز 3 سپتامبر دستگیر شدند.


به گفته خانواده ‏ها، از جمله کسانی که در 24 اوت دستگیر شدند، مصطفی و مرتضی عوض‏پور، پسران میزبان بودند که از فعالان سرشناس تبریز هستند و قبلأ نیز به دلیل شرکت در تظاهرات دریاچه ارومیه دستگیر شده بودند.


چندین عضو خانواده آنان به دیده بان حقوق بشر گفتند که تا کنون، با گذشت بیش از دو هفته، مقامات هیچ نوع توضیحی در مورد دلایل دستگیری و محل نگهداری بازداشت شدگان ارائه نداده ‏اند.



همسر مصطفی عوض‏پور گفت که وی چندین ساعت بعد از یورش نیروهای امنیتی تلاش کرد تا وارد خانه پدر شوهرش شود، اما مقامات مانع ورود وی شدند. او افزود که حدود ساعت 11:30 شب، مقامات او و سایر اعضای خانواده از جمله پدر شوهرش را به پایگاه نیروی انتظامی در تبریز احضار کردند و آنها را دو ساعت در آنجا نگه داشتند. روز بعد، مصطفی عوض‏پور طی تماسی تلفنی همسرش را از صحت و سلامت خود مطمئن می سازد، اما اطلاعات دیگری ارائه نمی دهد.



اعضای خانواده‏ ها گزارش های رسانه‎ها مبنی بر آزادی 15 نفر از دستگیرشدگان از جمله بازداشت شدگان تجمع آن شب را تکذیب کرده‏ و گفتند که آنان معتقد‏ند تعدادی از بازداشت شدگان به زندان مرکزی تبریز منتقل شده‏ اند.


همسر یک از بازداشت‏ شدگان دیگر به دیده بان حقوق بشر گفت که او بعد از دستیگیری همسرش چندین بار به پایگاه نیروی انتظامی و دفتر وزارت اطلاعات در تبریز مراجعه کرده است و مقامات به او گفته‏اند که شوهرش در تاریخ 6 سپتامبر آزاد خواهد شد.


هنگامی که وی در آن تاریخ مجددا به آن دفتر مراجعه کرد مقامات به او گفتند که 11 سپتامبر برگردد.عضو دیگری از خانواده‏ ها گفت که او دست کم 6 مرتبه جهت پرس و جو در مورد وضعیت برادرش به مقامات مراجعه کرده است اما آنها از دادن هرگونه اطلاعاتی در مورد برادرش خودداری نموده اند.تا هنگام نگارش این بیانیه، هیچ کدام از بازداشت ‏شدگان، بنا بر گزارش خانواده‏ ها، آزاد نشده اند.

گردهمایی تبریز بعد از آن صورت گرفت که مجلس جمهوری اسلامی با تصویب یک لایحه اضطراری به منظور افزایش سطح آب دریاچه ارومیه از طریق انتقال آب رودخانه ارس به آن مخالفت کرد.


این رای گیری موجب شد تا بسیاری از فعالان آذربایجانی خواستار برگزاری تجمعات اعتراضی در 27 اوت در تبریز، ارومیه و سایر شهرهای شمال غربی ایران شوند. فعالان آذری که با دیده بان حقوق بشر گفتگو کردند اظهار داشتند که تعداد زیادی از نیروهای امنیتی در آن روز در تبریز حضور داشتند و ده‏ها معترض را بازداشت کرده و تجمعات را برهم زدند.


در ارومیه هزاران نفر تجمع کرده و شعارهایی مانند «دریاچه ارومیه جان می‏دهد، مجلس به قتل آن فرمان می‏دهد!»، و «بیایید بگیریم و با اشک چشم هایمان به دریاچه ارومیه آب بدهیم» دادند.


یکی از شاهدان حاضر در اعتراضات به دیده بان حقوق بشر گفت که نیروهای ضد شورش به سوی تظاهرکنندگان گاز اشک آور شلیک کردند و با باتوم به ضرب و شتم آنان پرداختند. وی و تعدادی دیگر از فعالان تأكید داشتند که تظاهرات ارومیه عمدتأ مسالمت‏ آمیز بود، اما برخی دیگر گفتند هنگامی که نیروهای ضد شورش گاز اشک آور و گلوله‏ های پلاستیکی به سوی معترضان شلیک کردند بعضی از تظاهرکنندگان با آنها درگیرشدند.


بررسی فیلم های ویدیویی یوتیوب توسط دیده بان حقوق بشر نشان می‏دهد که اعتراضات به خشونت کشیده شده است؛ تعدادی از تظاهرکنندگان به سوی نیروهای ضد شورش سنگ پرتاب کرده و تعدادی دیگر موتورسیکلت ‏های نیروهای امنیتی را آتش زده اند. دیده بان حقوق بشر نمی تواند به طور مستقل صحت وقایع منتشره در ویدیوها را تأیید کند.

در روز 3 سپتامبر تظاهرات در تبریر، ارومیه و چندین شهر دیگر از سر گرفته شد. یکی از شاهدان عینی به دیده بان حقوق بشر گفت که درحدود ساعت 6:10 بعد از ظهر جمیتعی از تظاهرکنندگان تبریز به سوی یک ساختمان دولتی حرکت کردند و با دادن شعار، خواستار اقدام عمل جهت نجات دریاچه ارومیه شدند. او گفت که پس از مدتی، گروهی از نیروهای امنیتی مانع پیشروی تظاهرکنندگان شدند و گروهی دیگر با صف آرایی پشت سر تظاهرکنندگان، به تحریک آنان پرداختند. این شاهد عینی افزود که نیروهای امنیتی با پرتاب گاز اشک آور شروع به تعقیب و زدن تظاهرکنندگان کردند. بر اساس گزارشهای تأيید نشده نیروهای امنیتی با استفاده از باتوم باعث ایجاد جراحات شدید در میان مردم شده ‏اند. شاهد دیگری که در تظاهرات تبریز شرکت داشت به دیده بان حقوق بشر گفت که وی دیده است که نیروی امنیتی با باتوم برقی و گازاشک آور به تظاهرکنندگان حمله کردند.



او گفت: «آنها همه را مورد ضرب و شتم قرار می‏دادند، حتی زنان و کودکان را. [من دیدم] پسر جوانی که از خیابان عبور می‏کرد و در تظاهرات شرکت نداشت توسط هفت نفر از نیروهای امنیتی چنان مورد حمله و ضرب و شتم قرار گفت که گروهی از زنان به نجات او دویدند. ما [مردان] نتوانستیم کاری بکنیم؛ [نیروهای امنیتی] به ما اجازه حرکت نمی‏دادند».



انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان ایران، واقع در شهر ونکوور کانادا، به دیده بان حقوق بشر گفت که آنان گزارشهایی دریافت کرده اند که نشان می دهد نیروهای امنیتی در برخی از تظاهرات از مهمات انفجاری استفاده کرده اند که در نتیجه آن چندین نفر در تظاهرات 27 اوت و 3 سپتامبر کشته شده‏اند. دیده بان حقوق بشر تا کنون قادر به تایید هرگونه مرگ و میر و یا هویت کشته شدگان نبوده است.



گزارش ها همچنین نشان می‏دهد که نیروهای امنیتی تعدادی از تظاهرکنندگان را در اردبیل، مراغه و سایر شهرهای شمال غربی ایران از اواخر اوت تا کنون بازداشت کرده‏اند.


یکی از این افراد وحید فائض‏پور، وبلاگنویس شناخته شده و فعال دانشجویی فارغ التحصیل از دانشگاه تبریزاست. خانواده وی مطمئن هستند که او توسط نیروهای امنیتی در ارتباط با اعتراضات دریاچه ارومیه دستگیر شده است.


یکی از اعضای خانوداه او به دیده بان حقوق بشر گفت که فائض‏پور توسط نیروهای وزارات اطلاعات در 28 اوت دستگیر شد. او افزود که وی دلیل دستگیری فائض‏پور را نمی‏داند و از محل نگهداری او نیز هیچ‏گونه اطلاعی در دست ندارد.


مقامات و نشریات طرفدار دولت سال هاست هرنوع مسئولیت دولت را در خشک شدن دریاچه ارومیه تکذیب کرده و ادعا دارند که گرم شدن زمین و سایر عوامل غیر قابل کنترل محیطی در خشک شدن آن دریاچه نقش دارند.



در 5 سپتامبر، مقامات اعلام کردند که 950 بیلیون تومان (معادل 95 میلیون دلار امریکایی) برای انتقال آب رودخانه ها به دریاچه ارومیه و احیای آن اختصاص خواهند داد. فعالان محلی در مجموع این اقدام را ژستی ریاکارانه جهت اعاده حیثیت برباد رفته دولت در این مورد می دانند. بر اساس گزارشهای موجود، تجمعات اعتراضی بیشتری پیش روست.


در آوریل، نیروهای امنیتی دست به دستگیری ده‏ها تظاهرکننده‏ای زدند که با تجمع در اطراف دریاچه ارومیه و حمل پلاکاردها و دادن شعارهایی به زبان آذری از مقامات می‏خواستند تا دریاچه ارومیه را حفظ کنند. مقامات دولتی ادعا می‏کنند که تظاهرات ضد دولتی در آذربایجان ایران غیرقانونی است. این در حالی است که ماده 21 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران نیزآن را تصویب کرده است، حق تجمعات مسالمت‏آمیز را تضمین می‏کند. ماده 27 قانون اساسی ایران نیز حق آزادی تجمعات صلح آمیزی که مخل مبانی اسلام نباشد را تضمین می‏کند.


در 6 سپتامبر، ابراهیم فتح اللهی، معاون فرماندار استان آذربایجان غربی، به خبرنگاران گفت که مقامات حاضرند برای تظاهرکنندگانی که خواهان جلب توجه دولت به معضل دریاچه ارومیه اند مجوز صادر کند، اما تظاهرکنندگان چنین درخواستی را تسلیم دولت نکرده اند.


دیده بان حقوق بشر نمی‏داند که آیا تظاهرکنندگان در تبریز، ارومیه، و سایر شهرها تقاضای صدور مجوز کرده اند و یا خیر.


اما بر اساس معلومات دیده بان حقوق بشر، طی سالهای اخیر مقامات ایران هیچ گونه مجوزی برای تظاهرات ضد دولتی صادر نکرده اند.


جو استورک گفت: «بارها و بارها مقامات ایرانی در آذربایجان ایران و نقاط دیگر کشور نشان داده اند که آنان آمادگی تحمل اعتراضات ضد دولتی را ندارند. به جای انتقاد از معترضان برای عدم اخذ مجوز، مقامات باید همه کسانی را که به خاطر شرکت در تظاهرات صلح آمیز دستگیر شده اند آزاد کنند و اجازه بدهند تا آنان در تجمعات اعتراضی آینده شرکت کنند».