۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

نوجوان قربانی تجاوز در کهریزک مبتلا به جنون شده و در کوچه‌های ناصرخسرودیوانه وار آواز می‌خواند


پارس دیلی نیوز:نوجوانی که امروز در کوچه‌های ناصرخسرو شهر تهران دیوانه وار آواز می‌خواند و هر از چند گاهی مورد تجاوز جنسی نیز قرار می‌گیرد، ‌ همان نوجوان پر شوری است که در اتفاقات سال ۸۸ مچ بند سبز بر دست می‌بست و ندای آزادیخواهی سر می‌داد.

وقتی از کهریزک زنده بیرون آمد، تنها جسم او بود که جان داشت؛ روحش در جایی دیگر سیر می‌کرد. او متعلق به اینجا نبود و نیست. حالا کوچه‌های محلهٔ ناصرخسرو نوجوان زیبارویی را گاهی ملاقات می‌کند که جنون سر تا پایش را گرفته است. نوجوانی که قربانی تجاوز این کوچه‌ها لقب گرفته است. اما پیش از آن قربانی تجاوز حاکمیت در بازداشتگاه کهریزک بود.


چهره ی متجاوز یک شهر، یک مرد، یک حکومت / علی مشرقی


خرداد ماه سال ۹۰، جنایتی در خمینی شهر اصفهان مسئله تجاوز را به اولویت اول رسانه‌ها بدل کرد.

دوازده نفر با صورت‌های پوشیده و مسلح به قمه و چاقو از دیوار باغی در یکی از توابع خمینی شهر وارد می‌شوند، آنجا یک میهمانی خانوادگی بر پا بود. نقابداران پس از بستن دست‌و‌پای مردان حاضر در میهمانی به زنان تجاوز می‌کنند. میان قربانیان یک دختر ۱۲ ساله و یک زن حامله نیز وجود داشت.



افکار عمومی جریحه دار شد. دستگاه قضایی به کار افتاد. پلیس برای یافتن مجرمان دست به اقدامات جدی زد. مجرمان دستگیر شدند و سرانجام چهار متهم این پرونده اواخر مهرماه امسال در ملاء عام اعدام شدند.

ابتدای امسال نیز در یکی از روستاهای استان گلستان، چهار مرد که به بهانه دریافت کمک‌های درمانی وارد خانه بهداشت شده بودند، به خانم دکتر مرکز بهداشت تجاوز می‌کنند و می‌روند.

پیش از آن پرونده دختر جوانی که در یکی از شهرستان‌های استان گلستان توسط دو مرد ربوده می‌شود و پس از تجاوز به عنف، در جنگل‌های استان به قتل می‌رسد مطرح شده بود، دادستان استان گلستان از نگرانی مردم آگاه می‌شود به همین منظور خبر از اعدام قریب‌الوقوع متجاوزان می‌دهد.

اواخر مهرماه امسال نیز یک کودک کار در کرج توسط ۱۱ کارگر افغان ربوده شد و پس از تجاوز دسته‌جمعی به قتل رسید.

بازداشت شدگان که از کارگران غیر مجاز بودند پس از دستگیری و در بازجویی‌ها اعتراف کردند که «پسر را به قصد تعرض ربوده و دسته‌جمعی به او تجاوز کردند و این پسر ناگهان از حال رفت و فوت کرد»

یک ماه پس از واقعه خمینی شهر رئیس پلیس استان اصفهان گفته بود این قبیل حوادث طبیعی است و در تمام شهر‌ها و استانهای کشور رخ می‌دهد و رسانه‌ها فقط این ماجرا را بزرگ کردند.

بدون شک تجاوزهای رسانه‌ای شده، تنها موارد این جنایت در کشور نیست. قربانیان زیادی هر روز از زیر تیغ تجاوز در کشور می‌گذرند و بی‌آنکه خبری از آن‌ها در رسانه‌ها منتشر شود، مرگی درونی را تجربه می‌کنند.

در این میان باید از تجاوزهای خانوادگی نیز یاد کرد که شاید هیچ‌گاه از سوی هیچ مرجع قضایی و حقوقی و حتی غیر رسمی مطرح نمی‌شود.

خشونتی که محصور به حوزه‌ای خصوصی به نام خانواده است. تجاوزهای پدر به دختر، برادر به خواهر و... قربانیان زیادی را در جامعه می‌بلعد و صدایی از درد آن به گوش نمی‌رسد.

واکاوی مسئله تجاوز در جامعه‌ای مانند ایران، نیازمند تحلیل مولفه‌های بسیاری -از ابعاد روانی گرفته تا دلایل اجتماعی و دینی و سیاسی- خواهد بود.

تجاوز جنسی در سطحی‌ترین لایه آن، برآوردن میل جنسی متجاوز است. نیازهای جنسی سرکوب شده، پس از انباشت در فضایی که بسترهای برآوردن آن وجود ندارد، به نوعی دست به طغیانگری روانی می‌زند و بسیاری از معیارهای اخلاقی فرد متجاوز را به محاق می‌راند. از این روی بی‌آنکه فرد متجاوز آگاهانه بر این امر واقف باشد، مکانیسمی روانی در لحظهٔاقدام برای تجاوز، مشروعیت ارتکاب به عملی مجرمانه را برای او صادر کرده است.

سرکوبهای شدید جنسی در ایران، به واسطه نگرشهای دینی غالب در جامعه و سیاستهای بنیادگرایانه حاکمیت، بدون شک تنها عامل نیست اما یکی از دلایل اصلی وقوع جنایتی به نام تجاوز خواهد بود.

به رغم ادعای بسیاری از مسئولین تندروی اسلامگرای جمهوری اسلامی، که آزادی‌های اجتماعی می‌تواند زمینه بروز تجاوز جنسی را افزایش دهد و استدلال عامل تحریک کننده زنانگی را به عنوان دلیل اصلی گرایش به تجاوز جنسی عنوان می‌کنند، اما هر زمان، محدودیت‌ها و اجبارهای دستگاهی فرافردی، قصد کنترل امر جنسی را داشته است، این نیرو به شکل طغیانگر و ناهنجارگونه در جایی دیگر خود را به عینیت می‌رساند.

اما ریشه تجاوز را در خاستگاه تاریخی نظام سلطه و مردسالاری نیز می‌توان جستجو کرد. اِعمال سلطه و دستیابی به خواسته‌های دستگاه حاکم، امری است که در صورت نیاز، ماهیتی فراقانونی می‌یابد و دیگر خود را ملزم به پایبندی به چارچوب‌های برساختهٔنظامی که خود بنا نهاده نیز نمی‌داند.

نمونه آن را می‌توان در تجاوزهای خانوادگی به وضوح واکاوی کرد. مشروعیت اعمال سلطه از سوی مرد بر زن، از مفروضات خدشه ناپذیر نظامهای مردسالار است. قوام نظامهای مردسالار، مبتنی بر بازتولید ارزشهای نظام خانواده و پایبندی به اصول روابط و رعایت پیوندهای موجود در تعاریف محارم است. محارم در نظام مردسالار نقطه کلیدی اعمال سلطه و مشروعیت‌بخشی به استفاده از ابزار خشونت در قالبی به نام ناموس پرستی است.

در عین حال ماهیت فراقانونی اِعمال سلطه در نظام مردسالار زمانی آشکار می‌شود که تجاوز دقیقا در بطن پایگاه اولیه آن یعنی خانواده و در ارتباط با محارم رخ می‌دهد. تجاوز پدر به دخترش، تجلی چهره عریان این سیستم است. حتی در تجاوزهای پدر به پسرش، هر چند جنیست زنانه در آن دخیل نیست اما خاستگاهی متعرضانه به زنانگی نهفته در جسم لطیف پسربچه دارد.

شاید به میان آوردن لطافت زنانه در مخاطره نوعی واکنش‌های فمینیستی قرار داشته باشد اما این مفهوم لطافت و پیشرانه‌ی مرد به سمت برقراری رابطه جنسی نیز خود از گفتمان مردسالار منتج شده است.

با این حال مسئله تجاوز در ایران را از منظر دیگری نیز می‌توان بررسی کرد. ساختار سیاسی کشور در وضعیتی که از عقلانیت استبدادی خود دور می‌شود و به وضعیت استبداد چندپارهٔناهمگون و چندسر بدل می‌گردد، پدیده‌ای مثل تجاوز را نیز می‌تواند در ساز و کارهای اِعمال سلطه و سرکوب به کار برد.

نمونه آن، در تجاوزهای پس از انتخابات و ماجرای کهریزک به شکلی وحشتناک و فاجعه بار بروز یافت. نوجوانی که امروز در کوچه‌های ناصرخسرو شهر تهران دیوانه وار آواز می‌خواند و هر از چند گاهی مورد تجاوز جنسی نیز قرار می‌گیرد، ‌ همان نوجوان پر شوری است که در اتفاقات سال ۸۸ مچ بند سبز بر دست می‌بست و ندای آزادیخواهی سر می‌داد.

وقتی از کهریزک زنده بیرون آمد، تنها جسم او بود که جان داشت؛ روحش در جایی دیگر سیر می‌کرد. او متعلق به اینجا نبود و نیست. حالا کوچه‌های محلهٔناصرخسرو نوجوان زیبارویی را گاهی ملاقات می‌کند که جنون سر تا پایش را گرفته است. نوجوانی که قربانی تجاوز این کوچه‌ها لقب گرفته است. اما پیش از آن قربانی تجاوز حاکمیت در بازداشتگاه کهریزک بود.

حاکمیت متجاوزان را در ملاءعام اعدام می‌کند و در مقابل هر زمان که اراده کند، جامعه را آماج هرگونه تجاوز قرار می‌دهد، از حاکمیتی متجاوز بدون شک نمی‌توان انتظار برچیدن تجاوز جنسی را در جامعه داشت.

تجاوز هر روز قربانی می‌گیرد. در شهر، در خیابانهای تاریک و خلوت، در خانه‌ها و آغوش خانواده، تجاوز لانه کرده است و هر روز طعمه‌ای دیگر را می رباید. خمینی شهر تنها یک بهانه بود برای عریان ساختن تجاوزی بزرگتر. تجاوز دسته جمعی یک جامعه نسبت به هم. تجاوزی از سوی حاکمیت بر مردم و از سوی مردم بر مردم. در نهایت مردم قربانی تجاوز می‌شوند و یک به یک مرگ را تجربه می‌کنند؛ نه لزوما مرگ جسمی، که مرگی از جنس تمام دردهای تجاوز در لحظه‌های قربانی شدن تا تمام سالهای بعد از آن.


نویسنده: علی مشرقی

مرگ و ننگ بر رژیم جنایتکار و سرکوبگر جمهوری خونخوار اسلامی

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

محرم و عاشورا چه ارتباطی با ایرانیان دارد؟


پارس دیلی نیوز:محرم هم مانند دیگر ماههای قمری یکی از دوازده ماه سالنمای اعراب است . از سال هفتم بعثت محمد به پیامبری ، موقعی که او می بایست مکه را به سوی مدینه ترک می نمود ؛ تازه مسلمانهای دو آتشه ، از آن واقعه عادی ، یک مناسبت تاریخی ساختند و از آن به عنوان هجرت ( مهاجرت از جائی به مکانی دیگر ) یاد نمودند.


مهاجرت در شکل ظاهری اش ، یک سفر هدفدار به نقطه ای دور است . اما سفر کردن از مکه تا مدینه را ، نمی توان به همان معنای گسترده مهاجرت تعریف کرد . ولی آنها به خاطر مهمتر جلوه دادن آن نقل مکان ، عنوان هجرت را بدان اطلاق نمودند .

از آن پس سالنمای اعراب به هجری قمری تبدیل گردید . از پیش ظهور اسلام ، چهار ماه در میان اعراب ماههای حرام نامیده می شدند ؛ که یکی از آنها هم ماه محرم بود . در این چهار ماه بسیاری از کارها از جمله جنگ و مسافرت و بعضی از معاملات صورت نمی گرفتند . در سرزمینهای قبیله نشین کشورهای عربی ، جنگهای میان قبیله ها رواج زیادی داشت .

آنها مردمانی از طایفه های بیکاری بودند ، که اکثر وقتشان به صحرانوردی می گذشت ؛ اینها با دامداری و باغداری و کمی هم کشاورزی روزگار خودشان را می گذرانیدند . چنین مردمانی که بیکار و نسبتأ وحشی هم بودند ؛ هر از چند گاهی به سوی سایر قبیله ها که در مجاورت و نزدیکی آنها زندگی می کردند می تاختند ؛ و مردان را می کشتند و زنان آنها را به کنیزی می بردند و بچه هایشان را به بیگاری و غلامی خودشان در می آوردند .


هدف مهم آنان از پیش آوردن چنین ستیزه های قبیله ای ، اعلام زور و توان قبیله هایشان به یکدیگر بود . البته غارت کردن اموال طایفه شکست خورده ، و چپاول رمه های دامی آنان هم ، یکی از اهداف دائمی قبیله های مهاجم به دیگر ساکنان صحراهای خشک و سوزان آن قسمت از کره خاکی بوده است .


از نگارندگان تاریخ اسلام نقل می گردد ؛ در طول راه که محمد از مکه به مدینه می رفت ، در میانه راه در جائی که به آن " غدیرخم " می گفتند ؛ محمد عموزاده نوجوان خودش " علی پسر ابیطالب " را ، بر روی دست بلند کرده و به همراهانش که اصحاب و یاران او و از شیوخ مهم آن زمان در کشور عربستان سعودی بوده اند ؛ اعلام داشته که پس از من ، این فرد ( به علی اشاره کرده بوده ) مولای شما و جانشین من نزد شما خواهد بود .


ظاهرا از همان موقع هم بزرگان قوم قریش ( قبیله ای که محمد به آن تعلق داشت . ) کینه علی را به دل گرفته بودند ؛ و با وجود کسانی مثل خودشان ، که در میان قبیله قریش اعتبار زیادی را داشتند ؛ کسرشان می آمد که بعد از محمد ، علی جانشین او باشد و امور مسلمانها را اداره بکند .


هنگامی که آیه های قرآن بر محمد نازل می شدند ، چند نفر از پیروان او به نوشتن آن آیات می پرداخته اند . در میان آن افراد علی هم از کاتبان وحی ( ثبت کنندگان آن الهامات ) بوده است. علت این که چند نفر چنین مأموریتی را داشته اند که نازل شدن قرآن بر محمد را بنویسند ؛ ردّ هر گونه تردیدی از سوی مخالفان با محمد و آئین جدیدی که او مدعی پیامبری آن بود می باشد.


به قول اسلام شناسان ، بعد از تمام شدن نزول هر آیه ، همه افرادی که سخنان محمد را ( تکرار همان کلماتی که محمد از جبرئیل می شنیده را ) با ذکر شماره آن آیه و نام سوره ای که آیه به آن تعلق داشته ، برای محمد باز خوانی می کرده اند . که اصطلاحا به این کار " مقابله " می گویند . هدف هم این بوده است که شکی در اصالت آیه های نازل شده در میان آنها به وجود نیاید .

چنانچه در یکی از سوره های قرآن ، کلمه " مکه " توسط همه کاتبان مورد نظر " بکّه " نوشته شده بوده ؛ این کلمه هنوز به همان شکل بکه در قرآن موجود است . آن موقع آنها هیچکدام نفهمیده بودند که چرا فرشته وحی مکه را بر پیامبر بکه نازل نموده است ؟ ولی بعدها در این اواخر ، پس از چهارده قرن ، در سال 1976 میلادی ، توسط شخصی به نام دکتر " رشاد خلیفه " آمریکائی مصری تبار، که در یکی از دانشگاههای آمریکا ( کالیفرنیا یا آریزونا ) استاد رشته شیمی بوده است ؛ علت این امر کشف شده است . < رجوع کنید به کتاب کشف اعجاز ریاضیات قرآن > در مسجد توسان در همان ایالات کالیفرنیا.


بعد از مرگ محمد ، عموها و عموزاده هایش که نمی خواسته اند به وصیت او عمل نموده و علی را به جانشینی وی برگزینند ؛ قبل از مراسم خاکسپاری محمد ، در اسرع وقت پیر مردی از اصحاب او را که پدر جوانترین همسرپیامبر(عایشه ) یعنی ابوبکر را برای رهبری مسلمانها انتخاب می کنند. سرانجام علی هم که در مقابل آن اکثریت کاری از دستش بر نمی آمده که انجام بدهد ؛ سکوت نموده و به تنهائی مشغول کارهای دفن محمد که پدر زنش هم بوده می شود .

در قرآن که شامل 114 سوره است ، سوره نهم آن که برائت نام دارد و خطاب به کافران نازل گشته است ، سوره بدون ذکر نام خدا شروع می شود . ( سوره 9 توبه = برائت ) ؛ در تمام این سوره از سوی خدا به مشرکان موارد خاصی که جنبه اخطار و ترسانیدن را دارد بیان گردیده است.


مخالفان با علی ، به خاطر آنکه طرفداران او آنها را مشرک و کافر قلمداد می نمودند ؛ جهت ردّ چنین نظریاتی ، دو

آیه ی انتهای سوره مورد نظر را عوض می کنند . هنگام جمع آوری همه دست نوشته های کاتبان وحی ، برای نوشته شدن کل قرآن در یک مجموعه ، علی که خودش هم از کاتبین وحی بوده است ؛ از این کار آنها سر در می آورد.

از همان موقع نیز اختلاف میان آنها شدیدتر گشته و مسلمانها به دو دسته تقسیم می گردند .


جنگهای میان علی و معاویه ، و پس از آنها میان پسرانشان حسین و یزید هم بر سر همان اختلاف ریشه دار به وجود آمده اند. فردی به نام " ابی حزیمه " که او هم از کاتبان وحی بوده است ، نویسنده آن دو آیه در انتهای سوره توبه بوده است .

جنگ میان حسین و یزید هم که در ماه محرم به وقوع پیوسته است ؛ برای اصلاح قرآن از روی دست نوشته ابی حزیمه و برگرداندن آن با همان دست نوشته علی بوده است.


یعنی یگیری دو اختلاف ریشه دار قبیله ای ، که کوچکترین ربطی به مسلمانهای سایر نقاط جهان ، به ویژه با ایرانیان نداشته و مسلمانهای " کاتولیک تر از پاپ " ایرانی ، بدون آنکه از دلیل اصلی آن اختلافات و جنگهای ناشی از آن چیزی بدانند ؛ همه ساله دو ماه از ماههای زندگانی شان را ( محرم و صفر ) را ، در حالت عزاداری و سوگواری به سر می برند!

تشکیل مراسم روضه خوانی ، پایه گذاری تکیه های سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی و دیگر مراسم خودآزاری در میان ایرانیان ، از تحقیرآمیزترین موضوعاتی هستند که با هزاران خرافه نیز عجین گشته و به دست و پای مردم ایران پیچیده اند !

سخیف تر آنکه ، از بعد از روی کار آمدن شیادانی مانند آخوندهای رمال و خرافه پرست ، بر شدت چنین اعتقادات پوسیده ای در میان مردم افزوده گردیده ؛ و حکومت جهل و تباهی بر سر مردم و افکار و زندگی شان سایه شومی از نادانی و جهالت را گسترده است.

ملتی که زیباترین و یکتاپرستانه ترین دینهای روزگار از آن ایشان بود ؛ پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک را به بهائی ارزانتر از مفت ، فروختند و جهل و نادانی و فساد و تبهکاری را ، جایگزین بهترین هائی که داشتند کردند !

پائیز 1390 هلند

محترم مومنی روحی

۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

واشنگتن پست :انفجار مبهم و رهبران جمهوری اسلامی


پارس دیلی نیوز:انفجار عظیمی که دو هفته پیش در یکی از پادگان های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  رخ داد آخرین انفجار از یک سلسله انفجارهای مرموزی است که درخطوط لوله نفت و گاز و پادگان های نظامی ایران رخ داده و تعداد زیادی کشته و خساراتی به زیرساخت های کشور در ظرف دوسال گذشته برجای گذاشته است.


مقامات ایرانی روز 12 نوامبر گفتند انفجار در پادگان موشکی ایران یک "تصادف" بوده است و هیچ گونه خرابکاری اتفاق نیافتاده است. انفجار پادگان نظامی در ملارد به حدی قوی بود که تهران را در فاصله 45 کیلومتری لرزاند.


علی رغم انکار مقامات در مورد دست نداشتن خارجی ها در این انفجار، در ایران تردید هایی نسبت این انفجار ها بوجود آمده است و متخصصین صنعتی نیز از پنج برابر شدن انفجار ها در پالایشگاه ها و خطوط نفت و گاز سخن می گویند.


توجیه کردن انفجارها توسط مسئولانی که نمی خواهند در برابر احتمال حمله نظامی اسرائیل ضعیف و آسیب پذیر جلوه کنند، وضعیت بسیار دشواری را بوجود آورده است.


مقامات اغلب تصادف های صنعتی را عامل این انفجار ها ذکر کرده اند و از "اتصالات آسیب دیده" یا ساختمان های «غیر استاندارد» سخن گفته اند. با این وجود فقدان مطبوعات آزاد تحقیق در زمینه این ادعاها را دشوار ساخته است.


یکی از متخصصین نفتی گفت تحریم های غرب که باعث جلوگیری از دسترسی ایران به وسایل ضروری برای تعمیر تجهیزات شده است نیز می تواند عامل موثری در این انفجار ها باشد.


رضا زندی، روزنامه نگار متخصص در امور انرژی گفت: "امروزه بسیاری از پروژه ها توسط شرکت های ایرانی و فاقد استاندارد های ایمنی اجرا می شود. واضح است که تعداد حوادث صنعتی در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است."


حداقل 17 انفجار در خطوط لوله گاز در سال گذشته رخ داده است در حالیکه این رقم در سال 2008 و 2009 تنها سه مورد بوده است. در همین حال حدود دوازده انفجار در سال 2010 در پالایشگاه های ایران رخ داده است، ولی متخصصین می گویند تعیین دلایل این انفجار ها دشوار است.


در آمریکا، نامزد های جمهوریخواه ریاست جمهوری از اوباما خواسته اند عملیات پنهانی علیه جمهوری اسلامی را برای بازداشتن ایران از ادامه غنی سازی اورانیوم انجام دهد. مقامات آمریکایی معتقدند ایران در حال تهیه مواد ضروری برای کلاهک های هسته ای است. ایران تاکید می کند که برنامه هسته ای این کشور صرفا برای تولید برق دنبال می شود.


سوءظن نسبت به انجام عملیات مخفیانه زمانی بیشتر شد که در ماه آوریل چهار انفجار همزمان در خطوط انتقال گاز در نقاط مختلف استان قم اتفاق افتاد. پرویز سروری، نماینده مجلس ایران به خبر گزاری مهر گفت این انفجارها کار "تروریست ها" بوده است و توسط "دشمنان جمهوری اسلامی" انجام شده است.


ایران در سال های اخیر توان خود در شناسایی جاسوسان را بهبود بخشیده است و تعدادی از ایرانیان مشکوک به فروش اطلاعات به آمریکا، بریتانیا و اسرائیل را دستگیر کرده است.


حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران در ماه مه از دستگیری 30 جاسوس سیا خبر داد که برای تهیه نقشه شبکه زیر ساخت انرژی کشور استخدام شده بودند.


مصلحی گفت: "یکی از اهداف آنها انجام عملیات خرابکارانه بوده است."


مجلس ایران هیئتی را مسئول تحقیق درمورد انفجار پادگان ملارد کرد ولی نتایج این تحقیق که قرار بود این هفته منتشر شود ذکرنشده است. محمد کاظم حجازی، نماینده مجلس گفت ارائه این اطلاعات ممکن است به "دشمن" کمک کند.


یکی از منابع نزدیک به سپاه پاسداران، به شرط ناشناس ماندن، گفت: "ما احتمال خرابکاری را رد نمی کنیم. مشکل نیست به کسی رشوه داده شود تا این کار را انجام دهد."


روز چهارشنبه انفجار بزرگی در جنوب لبنان، که تحت کنترل حزب الله است رخ داد، که گفته می شود محل نگاهداری موشک هایی است که برای هدف گرفتن مرکز اسرائیل ذخیره شده بود. حزب الله در باره دلایل این انفجار اظهار نظر نکرده است ولی انکار کرد که این انفجار در یکی از انبار های مهمات این گروه رخ داده است.


ایران، آمریکا و اسرائیل را به سازمان دهی قتل سه نفر از متخصصین هسته ای خود متهم کرده است.


یکی از علائم وخامت روابط ایران با غرب بررسی اخراج سفیر بریتانیا از ایران در مجلس این کشور است. این اقدام پس از تحریم های بیشتر بریتانیا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی صورت می گیرد. دیپلمات ها گفتند اگر مجلس ایران این تصمیم را بگیرد امکان فراخواندن بقیه سفرای اتحادیه اروپا از این کشور وجود دارد.


منبع – واشنگتن پست - 25 نوامبر 2011

رسانه:حضور عوامل رژیم ایران در سرکوب مردم سوریه


پارس دیلی نیوز:گزارش آ ب ث:عوامل جمهوری اسلامی رحم ندارند.


هزاران پناهجوی سوری به لبنان رسیده اند و اظهارات آنها به خوبی نشان از شروع یک جنگ داخلی دارد.


در وادی خالد، در کوه های شمال لبنان، ۵۰۰۰ نفر از سرکوب های حکومت بشاراسد گریخته و به لبنان پناهنده شدند. اکثر آنها از شهر تل کالا آمده اند. یکی از آنها می گوید: "این شهر به طور کامل در دست ارتش سوریه است."


او در ادامه می افزاید: "لبنانی ها ما را با آغوش باز پذیرا شدند و به ما محل خواب و غذا دادند."


بسیاری از پناهجویان صرفاً از خشونت گریخته اند. برخی دیگر به دلایل سیاسی آمده اند. یکی از آنها در ۱۸ می امسال در زمان تظاهرات با خود میکروفونی همراه داشته و عوامل حکومت او را دستگیر کردند. او می گوید: "مرا از روی یک پل به ارتفاع ۵ متر به پایین انداختند. آنها می خواستند یکی از اتومبیل های درحال گذر مرا زیر بگیرد. من وانمود کردم که مرده ام و آنها نیز مرا رها کردند."


با این حال، مشکل او به همین جا ختم نشد. او می افزاید: "روز بعد مجدداً دستگیر و زندانی شدم. یک ماه و ۹ روز در وضعیت چمباتمه بودم و قادر نبودم بخوابم. خیلی ها نیز بودند که درنهایت دیوانه شدند. آنها مرا به صورت نیمه لخت رها کردند و زمانی که به خانه رفتم دیدم خانه ام خراب شده. همسر و فرزندانم به لبنان رفته بودند. آنجا فهمیدم که حکم جلب دیگری برایم صادر شده." او در ادامه با صدای لرزان می گوید: "ماه ها به من تلفن می زدند و می گفتند دختر کوچک مرا که تنها یک سال و نیم سن دارد خواهند دزدید و به او تجاوز خواهند کرد."



بدون رحم


در زمان مصاحبه ۳ مرد با پوتین های نظامی وارد اتاق شدند. پناهجویان دیگر به حالت احترام ایستادند. او می گوید: "اینها ارتش را رها کرده اند و به ارتش آزاد سوریه ملحق شده اند، چون دیگر نمی خواستند هموطنان خود را بکشند."


نابیل جوان ترین آنها می گوید: "ما به صورت مسلح برای سرکوب تظاهرکنندگان می رفتیم، گویی به جنگ می رویم." سه سرباز دیگر نیز که در بخش های مختلف ارتش فعالیت داشته اند این شایعه را تأیید می کنند: "در میان نیروهای امنیتی مسؤول در سرکوب مردم سوریه عوامل ایرانی نیز حضور دارند." نابیل می گوید: "یک روز وارد یک میدان شدیم که تظاهراتی در آنجا برگزار شده بود. یک گروه سرباز را دیدیم که ریش های بلندی داشتند و این مسأله در ارتش سوریه ممنوع است. آنها عربی بلد نبودند و ما با ایما و اشاره با هم صحبت می کردیم. می گفتند آنها از ایران آمده اند."


احمد مسن ترین آنها می گوید: "ما معمولاً سه دسته بودیم: اولین دسته، ما بودیم، یعنی ارتش. پشت سر ما ایرانی ها بودند و در آخر عوامل علوی و "شبیحا" [نیروهای طرفدار دولت]. اگر یکی از دسته ها از آتش گشودن به مردم امتناع می ورزید، دسته بعدی وارد عمل می شد. تک تیراندازان نیز ایرانی بودند و اصلاً رحم نداشتند."


کریم، دیگر سرباز حاضر در اتاق، توضیح می دهد که چگونه در زمان ترک پست دوستانش با قنداق تفنگ به سرش کوفتند و باعث کوری کامل در یکی از چشمانش شدند. او می گوید: "کسی که با تفنگ به سرم کوبید دوست نزدیک ام بود. نمی دانم شاید این کار را به این دلیل انجام داد که چاره دیگری نداشت." او با چشمانی پر از خشم می گوید: "آن سگ حامی بشاراسد است." جنگ داخلی در راه است.

گزارشی از مراحل اجرایی شکایت نامه جهت اقدام برای آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی در ایران


هم میهنانم،

به منظور آغاز یک اقدام عملی ملی و بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی - عقیدتی، ششم آبان ماه سال جاری، پیش نویس یک شکایت نامه رسمی برای ارسال به تمام مراجع ذیربط (کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد) در اختیار عموم قرار گرفت تا با مشارکت و همکاری یکایک شهروندان ایرانی و با کمک ابزارهای ارتباطی، بتوانیم حکومت اسلامی ایران را وادار به آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی- عقیدتی نماییم. مشارکت گسترده شما هم میهنان عزیــزم، در این اقدام گروهی، آغاز یـک حرکت منسجم و مــدنی می باشد. مشارکتی مسئولانه که آینده ای روشن را برای کشورمان رقم خواهد زد.


لازم به ذکر است که جمع آوری تمامی پیشنهادات مطرح شده در وبلاگ های مستقل، بدلیل گستردگی آن و عدم وجود امکانات فنی کافی، امکان پذیر نبوده است. با توجه به توانایی ها و امکاناتی که وبگاه بالاترین در اختیار کاربران و وبلاگ نویسان جهت مشارکت در تکمیل پیش نویس نامه 2011HR8712 قرار داده است، گزارش مختصری از روند کار را در اختیار شما قرار می دهم.

در ارتباط با پیش نویس نامه 2011HR8712، تاکنون 3200 پیام دریافت کرده ایم. همچنین تعدادی از حقوقدان عالی رتبه ایرانی، در داخل و خارج از کشور، برای تدوین متن نهایی، اعلام آمادگی نموده و چند تن از آنها از نیمه دوم آبانماه سال جاری فعالیت خود را آغاز کرده اند. از بین پیام های دریافتی، هفتاد و سه پیشنهاد مفید و عملی در اختیار گروه حقوقدان جهت مطالعه قرار گرفته است.

همچنین، گروه حقوقی، لیست کاملی از زندانیان سیاسی- عقیدتی، از همه طیف ها، اقشار و صنف های مختلف در سراسر کشور را به عنوان مستندات حقوقی شکایت نامه، تهیه نموده است. برای هرچه کامل تر بودن این شکایت نامه، از تمام کسانی که به هر نحوی قربانی نقض حقوق بشر در ایران شده اند و یا اطلاعات ویژه ایی در ارتباط با زندانیان سیاسی- عقیدتی دارند، دعوت می شود تا با ایجاد و درج در وبلاگ ناشناس و یا از طریق https://www.rezapahlavi.org/contact.php  با ما تماس بگیرند. این پرونده در اواخـــر آذر ماه سال جــاری به مراجع ذیربط ارسال می گــردد و از طریق رسانـه های بین المللی به اطلاع عموم خواهد رسید.

در اینجا فرصت را غنیمت می شمارم تا از همکاری صمیمانه وبگاه اجتماعی بالاترین سپاسگزاری نمایم. همچنین از وبگاه کلمه و هرانا که اطلاعات مربوط به زندانیان سیاسی- عقیدتی و موارد نقض حقوق بشر در ایران را در دسترس عموم قرار می دهند کمال تشکر را دارم.

در پایان، باید به این نکته نیز اشاره نمایم که عده ایی از عدم انتشار این شکایت نامه توسط رسانه های خبری فارسی زبان معروف اعلام نارضایتی کرده اند، هم میهنانم، فراموش نکنیم که ما خود رسانه ایم.

خداوند نگهدار ایران باد

 
شاهزاده رضا پهلوی


عزم ملی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان ایران/شاهزاده رضا پهلوی


استبداد مذهبی حاکم بر ایران در طی سی و دوسال گذشته، با نهادینه کردن خشونت در تمام سطوح جامعه و تخریب کلیه ساختار های اجتماعی و فرهنگی، خشونت هدفمندی را بر علیه زنان دلیر کشورمان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، سازماندهی کرده است. سرکوب و سلب حقوق و آزادی های اساسی زنان ایران، با تشدید خشونت فردی و اجتماعی بر علیه آنان، از جمله پوشش اجباری، ایجاد شکاف بین زن و مرد، تبعیض در محیط کار، تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها، اجرای طرح ها و قوانین غیر انسانی همچون طرح مبارزه با بدحجابی، قوانین مربوط به طلاق، حق چند همسری برای مردان، حضانت فرزند، دیه و ارث هر روز شرایط سخت تری را برای زنان سرزمینمان بوجود می آورد.

مادامی که زنان هنرمند این سرزمین را "بدکاره" می نامند، شادی و زیبایی را گناه می خوانند، امامان جمعه، زنان را موجوداتی "درنده و گزنده" توصیف می کنند، مادران را از عشق ورزیدن به فرزندانشان محروم می کنند، به زنان بعنوان ابزار جنسی نگاه می شود، مادران، زنان و دختران این سرزمین را "جنس دوم" می پندارند، حاکمان، بیشرمانه قربانیان تجاوز های جنسی را بدلیل عدم پوشش اسلامی در حریم خصوصی خود مقصر می شناسند و قوانین مردسالارانه در لابلای باورهای جامعه رخنه می کند، بدینسان خشونت بر علیه زنان در تمام سطوح جامعه نهادینه می شود.


هم میهنانم،

ما زنان و مردان ایرانی باید دست در دست یکدیگر، برای استقرار حقوق بشر و دموکراسی در کشورمان و پایان دادن به تبعیض، نابرابری، بی عدالتی، خشونت و سرکوب علیه زنان، به پا خیزیم. در فقدان حکومتی مسئول، موثرترین راه ایجاد شبکه های مردمی و اجتماعی بمنظور آگاه سازی، آموزش جمعی و پشتیبانی از قربانیان خشونت است.

 

مبارزات دلیرانه شیوا نظرآهاری، نسرین ستوده، بهاره هدایت، ژیلا بنی یعقوب، هنگامه شهیدی، زنده یاد هاله سحابی، مهدیه گلرو، شهلا لاهیجی، محبوبه کرمی، نرگس محمدی، فرشته شیرازی، سیمین بهبهانی، تهمینه میلانی، رخشان بنی اعتماد و دیگر شیرزنان سرزمینمان، برای احقاق حقوق اولیه تمامی شهروندان ایران، می بایست چراغ راه مبارزه ما باشد.

ضمن همراهی با همه فعالان و مدافعان حقوق زنان، اعتراض خود را علیه رفتار های ضد انسانی و قرون وسطایی جمهوری اسلامی نسبت به زنان ایران اعلام نموده و هر نوع خشونت پنهان و آشکار، علیه آنان را شدیدا محکوم می نمایم.

همرزمانم، مبارزه ما برای رسیدن به آزادی و برابری هرچند سخت و دشوار است، اما اطمینان دارم که در آینده ایی نزدیک پیروز خواهد شد. تمام تلاش و کوشش خود را مانند همیشه بکار خواهم بست، در کنار شما با تمام توان، فریاد آزادیخواهی و حق طلبی شما را به گوش جهانیان برسانم.

زنده باد ایران











۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

تخت جمشید ، عظیم ترین بنای سنگی جهان در معرض نابودی


پارس دیلی نیوز:ترکهای متعددی که در تخت جمشید ایجاد شده، این بنا را در معرض ریزش و آسیب جدی قرار داده است.


به گزارش خبرنگار مهر، تخت جمشید همواره به عنوان یکی از بناهای شاخص ایران مطرح بوده است. این بنای جهانی البته مورد آسیبهای مختلفی قرار گرفته که از جمله آن می توان به رطوبت اشاره کرد که این بنای جهانی را مورد تهدید قرار داده است. اما ترکهایی که اکنون در این بنای جهانی دیده می شود نیز بر شدت آسیبهای این بنا افزوده و این امر نگرانی دوستداران میراث فرهنگی را افزوده است.





ترکهای موجود در قسمتهای مختلف تخت جمشید


فعال میراث فرهنگی و گردشگری و مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت با بیان اینکه ترک سنگها یکی از عظیم ترین بناهایسنگی جهان را در معرض خطر ریزش قرار داده در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: یکی از موضوعاتی که با توجه به مرور زمان شاهد افزایش آن در مجموعه جهانی تخت جمشید هستیم مربوط به افزوده شدن ترکهایی بین سنگها، ستونها و کاخهای این مجموعه است.


محمد اسدپور افزود: زمانیکه از پلکانها وارد تخت جمشید می شویم در دروازه ملل ستونهایی وجود دارد که این ستونها ترکهایی خورده و جدید است.





وی ادامه داد: به مرور زمان سنگها تحت تاثیر فرسایش و بارانهای اسیدی، شرایط آب و هوایی و مرور زمان فسیل شده و یکسری ترکهایی در آن به وجود می آید و طی مدت اخیر به دلیل کنترل نکردن از سوی مسئولان و متخصصان این ترکها روز به روز بیشتر شده است.


مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت در خصوص اقدامات انجام شده برای جلوگیری از ترک خوردن سنگهای مجموعه تخت جمشید اظهار داشت: در این مجموعه هرگردشگری بخواهد بازدیدی از نقتط مختلف داشته باشد به راحتی می تواند این ترکها را مشاهده کند از این رو در صورت ادامه این روند تخت جمشید با مشکلاتی روبه رو خواهد شد.





اسدپور با بیان اینکه به راحتی روزانه به ترکها افزوده می شود، بیان کرد: در دیواره های دروازه ناتمام ترکهای دیده می شود که آجرهای آن قابل مشاهده است و علاوه بر این کاخ صدستون نیز ترکهای زیادی برداشته که به راحتی قابل مشاهده است.


وی بیان کرد: در گذشته نیز تخت جمشید ترکهایی داشته اما با مشاهده ترکهای مختلف در این بنا می توان متوجه شد که بیشتر آنها مربوط به زمان حال است.


این فعال میراث فرهنگی با بیان اینکه دیواره کاخ موزه نیز از این امر مستثنی نیست بیان کرد: ترکهای این بخش به حدی شدید است که وقتی از سمت چپ کاخ وارد موزه شویم این ترکها را مردم عادی نیز به راحتی می توانند مشاهده کنند.





وی گفت: در درگاه ورودی کاخ موزه شکافها .و ترکهای متعددی در بخش شرقی این بنا قابل مشاهده است که باعث انحنای یک ستون شده است.


اسدپور با اشاره به اینکه ترکهای متعدد در کاخها به وفور دیده می شود بیان کرد: نیازمند است کارشناسی دقیق برای جلوگیری از پیشرفت این ترکها انجام و با برنامه ریزی از ان جلوگیری به عمل آید.


این فعال میراث فرهنگی با تشریح علل این ترکها نیز تصریح کرد: ممکن است برخی از این ترکها مربوط به مرور زمان، رانش و یا شرایط فیزیکی و خشکسالی باشد.





وی ادامه داد: اگر این روند ادامه داشته باشد در آینده ای نه چندان دور با فروپاشی نمای کنونی رو به رو خواهیم بود زیرا هر لحظه بر ترکهای سنگ یا دیواره ها افزوده می شود.


اسدپور با بیان اینکه این ترکها زیبایی سایت جهانی تخت جشمید تحت تاثیر قرار داده اظهار داشت: به مسئولان امر پیشنهاد دادیم که درباره علت این ترکها تحقیق شود و مقرر شده کارشناسان برای بررسی این موضوع و جلوگیری از پیشرفت آن به این مجموعه سفر کرده و راهکارها را ارائه دهند.


وی با بیان اینکه در مجموعه جهانی تحت جمشید مدیریت بحران وجود ندارد، بیان کرد: اگر برای این مجموعه مدیریت بحران در نظر گرفته شود می توان از خطراتی که مجموعه را تهدید می کند جلوگیری کرد.


مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت تاکید کرد: اگر این ترکها به صورت گسل و شکاف باشد و یکی از کاخها تخریب شود دیگر نمی توان کاری انجام داد از این رو ضروری است کارشناسان راهکارهای اساسی را ارائه دهند.

چند خبر


پارس دیلی نیوز:وقتی پیکر در گور خفته زنده یاد محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر بزرگ ، رژیم مفلوک فقیه را می لرزاند

پارس دیلی نیوز:رژیم مفلوک ولایت فقیه بعد از 30 سال از مرگ زنده یاد محمد رضا شاه پهلوی ، از باقیمانده جسدش نیز می ترسد.


یکی از مهره های رژیم آخوندی در مصر که منابع خبری رژیم از وی به نام" وکیل سرشناس مصری" نام برده اند، خواستار بازگردانده شدن بقایای جسد محمدرضا شاه پهلوی به ایران شده است.


سایت حکومتی امنیتی فارس ، ادعا کرده :"عبدالفتاح مصطفی رمضان" از وکلای معروف مصر دادخواستی را به مقامات قضایی مصر ارائه کرده و خواستار بازگردانده شدن بقایای جسد محمد رضا شاه پهلوی به کشور متبوعش شده است.به ادعای سایت دروغ پراکنی فارس، این وکیل مصری معتقد است که باقی ماندن جسد محمد رضا پهلوی باعث کند شدن عادی شدن روابط رژیم منفور فقیه و مصر شده است.


پارس دیلی نیوز:منبع اسرائیلی به تایم: موساد در انفجار ملارد دست داشته‌است

هفته‌نامه آمریکایی "تایم" در گزارشی از تل‌آویو می‌نویسد که مطبوعات چاپ اسرائیل در روز یک‌شنبه، انفجار در پادگان سپاه پاسداران را به شکل وسیعی پوشش داده و در مطالب خود به شکل مبهم و غیر مستقیم چنین نتیجه‌گیری کردند که گویا اسرائیل در این حادثه نقش داشته‌است.


به عنوان مثال روزنامه "معاریو" بدون اشاره به دلایل و شواهد مشخصی و با فهرست کردن اقدامات قبلی اسرائیل در ضربه زدن به فعالیت‌های هسته‌ای و نظامی ایران زمینه را برای خوانندگان فراهم می‌کند که این انفجار را نیز جزو اقدامات اسرائیل فرض کنند.


یک منبع امنیتی نیز این گمانه‌زنی‌های مطبوعات اسرائیل را تایید کرده و در گفت‌وگو با "تایم" تاکید کرد که موساد، سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل، مسئول این اقدام بوده‌است. وی می‌گوید "نباید ادعاهای حکومت ایران مبنی بر تصادفی بودن این انفجار را باور کرد."


این مقام امنیتی اسرائیل می‌افزاید که "اقدامات خرابکارانه دیگری برای ضربه زدن به برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران طراحی شده و به اجرا درخواهند آمد."


این انفجار طبق گزارش‌های رسیده در یک پادگان سپاه پاسداران در حومه غربی شهر تهران روی داده و به قولی "یکی از مراکز موشکی ایران که در آن موشک‌های دوربرد از مدل شهاب ۳ نگهداری می‌شوند را نابود کرده‌است." این موشک‌های دوربرد قادرند خاک اسرائیل را هدف بگیرند.


هفته‌نامه "تایم" یادآوری می‌کند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود گفت که ایران نصب کلاهک‌های قادر به حمل بمب هسته‌ای روی موشک‌های خود را آزمایش کرده‌است. ایران مدعی است که این انفجار بر اثر یک تصادف و به هنگام انتقال مواد منفجره روی داده‌است.


برپایه گزارش‌های دولتی بر اثر این انفجار ۱۷ نفر و از جمله سردار پاسدار حسن مقدم کشته شده‌اند که به گفته رسانه‌های دولتی ایران وی از پیشگامان برنامه‌های موشکی و از مقامات اصلی سپاه پاسداران در برنامه‌های خودکفایی تسلیحاتی ایران بوده‌است.


در شرایطی که گمانه‌زنی و بحث در مورد احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران باری دیگر تشدید شده برخی از کارشناسان می‌گویند که به جای حمله نظامی مستقیم، گزینه دیگر اسرائیل تشدید عملیات خرابکارانه علیه برنامه‌های هسته‌ای و تسلیحاتی ایران است. به عنوان نمونه به گسترش بدافزار "استاکس‌نت" در مراکز کنترل برنامه‌های هسته‌ای ایران و یا ترور چند کارشناس هسته‌ای ایران اشاره می‌شود که سال گذشته روی داد.


هفته‌نامه "تایم" با اشاره به روزنامه‌های چاپ روز یک‌شنبه در اسرائیل می‌نویسد که آنها فهرستی از ضربات قبلی اسرائیل به اهداف تسلیحاتی و موشکی ایران را ارائه کرده‌اند؛ از انفجار سال ۲۰۰۷ در یکی از مراکز موشکی واقع در جنوب شهر تهران گرفته تا انفجار اکتبر سال ۲۰۱۰ در تاسیسات مربوط به موشک‌های شهاب ۳ در جنوب غربی این کشور و بالاخره ترور دو متخصص هسته‌ای ایران که در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۰ روی داد.


ارائه یک چنین فهرستی از اقدامات و عملیاتی که به موساد نسبت داده می‌شود وجهه سازمان اطلاعات و امنیتی اسرائیل را در میان افکار عمومی این کشور تقویت می‌کند. گذشته از اینکه حقایق مربوط به هر یک از رویدادها یا عملیات‌ها چه باشد، افکار عمومی اسرائیل به این نتیجه خواهند رسید که این کشور با اتکا به موساد می‌تواند راهبرد امنیتی خود را که بر روش مهار دشمنان استوار شده به خوبی اجرا کند.


البته این به آن معنا نیست که اسرائیل تنها کشوری است که در ایران عملیات جاسوسی و خرابکارانه انجام می‌دهد. در مطالب گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌توان دید که این نهاد از گزارش‌های اطلاعاتی ۱۰ کشور در مورد برنامه‌های هسته‌ای ایران استفاده کرده‌است. در گذشته نیز مقامات کشورهای غربی اعلام کرده‌اند که دستگاه‌های اطلاعاتی این کشورها برای کنترل و شناسایی برنامه‌های هسته‌ای ایران در داخل آن کشور با یکدیگر و با دولت اسرائیل همکاری می‌کنند.


هفته‌نامه "تایم" در پایان این گزارش می‌نویسد که انفجار روز شنبه در پادگان سپاه پاسداران چنان نیرومند بود که صدای آن در فاصله ۴۰ کیلومتری شنیده شد. یکی از ساکنان مناطق مسکونی اطراف این پادگان که تجربه شرکت در جنگ داشته گفته‌است: "این انفجار به صدای انفجار در انبار جنگ‌افزار شباهتی نداشت. انفجار انبار مهمات معمولا انفجارهای کوچک و پیاپی است که ممکن است ساعت‌ها طول بکشد ولی این یک انفجار بزرگ و جداگانه بود. از روی صدای انفجار می‌توان گفت چنان نیرومند بوده که تمام افراد نزدیک به محل را کشته‌است. ولی من به سپاه پاسداران هیچ اعتمادی ندارم که حقایق مربوط به دلایل و جزئیات این انفجار را اعلام کنند."

پارس دیلی نیوز:همۀ جوانان ایرانی می خواهند از جهنم ولایت فقیه فرار کنند

نشریه اسپانیایی "الپاییس" در گزارشی مفصل نوشته است که همه، نه فقط فعالان سیاسی، بلکه دانشجویان، هنرمندان، مهندسان، کادرهای محروم شده از هر نوع آیندۀ حرفه ای و شخصی می خواهند از ایران بگریزند. الپاییس می نویسد که هنرمندان جوان در ایران به ستوه آمده اند : نه آزادی دارند نه آینده حرفه ای. فضای اجتماعی برایشان خفه کننده و غیرقابل تحمل شده است و همه بدون استثنا یک فکر در سر دارند و آن اینکه چگونه از ایران فرار کنند، چگونه به کشوری دیگر مهاجرت کنند.


پارس دیلی نیوز:به گزارش تلویزیون من و تو1، روزنامۀ اسپانیایی می نویسد که از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد هزاران نفر بار دیگر ایران را ترک کرده اند.

هر چند آمار رسمی در مورد شمار افرادی که کشور را ترک کرده و می کنند در دست نیست، اما، سفارتخانه های اروپایی در ایران همگی بدون استثناء می گویند که شمار روادیدهای دانشجویی شدیداً در دو سال گذشته افزایش یافته است. یک استاد مدرسۀ خصوصی زبان به نشریۀ الپاییس گفته است که 80 درصد شاگردانش برای ترک کشور اقدام به یادگیری یک زبان دوم می کنند.


نبود آزادی، بیکاری، تورم سه عامل اصلی خروج جوانان ایرانی از کشور است. یک زوج جوان که هر دو معمار و طراح ساختمان هستند گفته اند که حتا حاضر به پذیرش کارهای پست نیز بوده اند. اما، آن را هم پیدا نکرده اند و در هر حال درآمدشان کفاف پاسخگویی به گرانی روزافزون را نمی دهد و نبود آزادی های سیاسی و اجتماعی دیگر اصلاً زندگی را برای آنان در ایران تبدیل به جهنم کرده است. به همین خاطر آنان به امید پیشرفت حرفه ای به کشوری قصد دارند بروند که حیثیت و کرامت انسان ها ارزشی دارد. غالب جوانانی که ایران را ترک می کنند، فعالان سیاسی نیستند، اما، همگی بدون استثنا خواستار جدایی دین از دولت و استقرار دموکراسی در کشورشان هستند.

فرار ایرانیان، به ویژه فرار مغزها از کشور پدیده ای تازه در جمهوری اسلامی ایران نیست. در سال 2006، صندوق بین المللی پول اعلام کرده بود که فرار مغزها و جوانان از ایران سالانه 29 میلیارد دلار به زیان ایران تمام می شود. اکثریت بزرگ مهاجران کنونی ایرانی را جوانان دیپلمه ای تشکیل می دهند که دست کم یکی دو زبان خارجی را می دانند. تمام جوانان دیپلمه فراری از کشور از دخالت های حکومت ایران در خصوصی ترین امور زندگی شان به تنگ آمده اند. آنان به نشریه الپاییس گفته اند که با تمام ارزش ها و نهادهای تحمیل شده بر آنان در ایران بیگانه اند و این کشور هیچ روزنۀ امیدی پیش روی شان چه از نظر حرفه ای و چه از نظر شخصی نمی گشاید.




ایران پرس نیوز:حمله ویروسی جدید به تاسیسات هسته ای رژیم
رئیس سازمان پدافند غیر عامل از آغاز روند مقابله با ویروس کامپیوتری دوکو، "سومین ویروس جاسوسی در فضای مجازی ایران" خبر داده و گفته است: "نرم‌افزار کنترل‌کننده این ویروس تولید شده و در اختیار سازمان‌ها و دستگاه‌ها قرار گرفته است."

سرتیپ غلامرضا جلالی به ایرنا گفت هنوز گزارشی که نشان دهد این ویروس در چه مراکزی گسترش یافته و چه عملکردی داشته تهیه نشده است، اما "همه مراکز و دستگاه‌های مشکوک به آلودگی به این ویروس کنترل می شوند."

بنا بر گزارش‌ها شباهت‌های موجود میان ویروس دوکو و استاکس‌نت این احتمال را مطرح کرده که طراحان استاکس‌‌نت در ساخت این بدافزار کامپیوتری جدید نقش داشته‌اند. با این حال هنوز مدرکی مبنی بر وجود ارتباط بین این دو ویروس ارائه نشده است.

استاکس‌نت یک بدافزار کامپیوتری بسیار پیچیده بود که بنا بر گزارش‌ها با هدف اصلی تجسس و مختل کردن برنامه اتمی ایران نوشته شده بود.

به گزارش بی بی سی، ویروس کامپییوتری دوکو نخستین بار در اواسط ماه اکتبر (حدود یک ماه پیش) توسط شرکت سیمانتک گزارش شد. این شرکت امنیت کامپیوتری در آن زمان اعلام کرد که این ویروس در ده‌ها کشور از جمله ایران، فرانسه، بریتانیا و هند شناسایی شده است.

به گفته سیمانتک این کد در شماری از سازمان ها از جمله "آنهایی که در تولید سیستم های کنترل صنعتی تخصص دارند" پیدا شده است.

"گِرِگ دِی" مدیر ارشد فناوری سیمانتک پیش از این در گفتگو با بی‌بی‌سی گفته بود که کد دوکو "بسیار پیشرفته" است و به صورت تفننی طراحی نشده، بلکه " توسط کسی که هدف خاصی در ذهن داشته طراحی شده است."

بنا بر اعلام شرکت مایکروسافت، دوکو با بهره گیری از یک حفره امنیتی سابق در سیستم عامل ویندوز، کد مورد نظر طراحان این کرم را در قلب سیستم کامپیوتری جای می دهد.

رئیس سازمان پدافند غیر عامل ایران با اشاره به تلاش‌های "شبانه‌روزی قرارگاه دفاع سایبری برای مقابله با نفوذ ویروس‌های جاسوس" گفته است: "هنوز در مراحل اولیه مقابله با ویروس دوکو قرار داریم و به جمع‌بندی نهایی در این زمینه نرسیده‌ایم."

بنا بر گزارش‌ها شباهت‌های موجود میان ویروس دوکو و استاکس‌نت این احتمال را مطرح کرده که طراحان استاکس‌‌نت در ساخت این بدافزار کامپیوتری جدید نقش داشته‌اند. با این حال هنوز مدرکی مبنی بر وجود ارتباط بین این دو ویروس ارائه نشده است.

استاکس‌نت یک بدافزار کامپیوتری بسیار پیچیده بود که بنا بر گزارش‌ها با هدف اصلی تجسس و مختل کردن برنامه اتمی ایران نوشته شده بود.

طراحان استاکس‌نت هنوز شناسایی نشده‌اند، اما آن طور که روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز گزارش داد، مظنونان اصلی، سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا هستند.

با وجود شباهت‌های گزارش‌شده میان دوکو و استاکس نت، شرکت سیمانتک در وبلاگ خود نوشت: "دوکو برخلاف استاکس‌نت حاوی هیچ کدی برای تخریب سیستم‌های کنترل صنعتی نیست و خود به خود تکثیر نمی‌شود." به عبارت دیگر احتمالا دوکو برای حمله به سیستم‌های صنعتی مانند تاسیسات اتمی ایران طراحی نشده بلکه کار آن جمع‌آوری اطلاعات برای حملات آینده است.

پس از استاکس‌نت، مقام‌های ایران از تهاجم ویروسی دیگر به نام استارس خبر دادند ولی جزئیاتی از ماهیت و تاثیر آن ارائه نکردند.



ایران پرس نیوز:حمله نظامی به جمهوری اسلامی؛ کویت آماده می شود
به گزارش سایت انتخاب، روزنامه کویت تایمز نوشته است، دولت کویت کمیته ای سه جانبه و متشکل از وزارتخانه های خارجه، کشور، و بهداشت تشکیل داده تا آخرین تحولات مربوط به حمله احتمالی به رژیم ایران را بررسی کند.

به نوشته این منبع، در هفته جاری، کمیته های وزارت امور خارجه جلسه ای با شیخ صباح الخالد الصباح، معاون نخست وزیر و وزیر خارجه در این خصوص خواهند داشت تا میزان آمادگی دولت کویت در مقابل حمله احتمالی به رژیم ایران را بررسی کنند.

کویت تاییز نوشت، دولت کویت برای 6 تا 8 ماه دارو و مواد غذایی ذخیر کرده تا در مقابل وقایع غیرمنتظره آماده باشد.


ایران پرس نیوز:جابجايی صدها دستگاه تانک و نفربر در ایران
گزارش دریافتی: طی چند روز گذشته جاده‌های اصلی و فرعی کشور شاهد عبور و مرور صدها دستگاه تانک و نفربر بوده است. همچنین کامیونها و تریلرهای ویژه حمل خودروها و تجهیزات جنگی به ‌شدت فعال هستند. در همه جاده‌های کشور جابه‌جایی توپ و تانک و دیگر وسایل جنگی دیده می ‌شود.


ایران پرس نیوز:جزئیات تازه درباره انفجار زاغه مهمات پاسداران
منابع مطلع در گفت و گو با شبکه خبری العربیه جزئیات بیشتری از انفجار زاغه مهمات سپاه پاسداران در غرب تهران را بازگو کردند.

منابع رسمی در ایران می گویند که انفجار روز شنبه در پادگان سپاه در بيدگنه شهر ملارد در 45 کيلومتری تهران در حین انتقال مهمات رخ داد. شدت انفجار به اندازه ای بود که نه تنها مناطق اطراف محل انفجار، ساکنان تهران هم صدای آن را شنیدند و لرزش زمین را حس کردند.

ساکنان تهران تاکید می کنند که صدای چند انفجار شنیدند نه یک انفجار. منابع سپاه پاسداران در این باره اخبار مختلفی اعلام کردند از جمله این که انفجار دوم ناشی از سرایت آتش به یک کارخانه پتروشیمی در نزدیکی محل حادثه است.

خبرگزاری "فارس" به نقل از روابط عمومی کل سپاه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران با اعلام این خبر گفت: انفجار هنگامی صورت گرفت که یک محموله مهمات از زاغه در حال خارج شدن به سمت منطقه مورد نظر بود که متأسفانه به محض خروج از زاغه این حادثه اتفاق افتاد.

سپاه پاسداران ایران شمار کشته شدگان انفجار را 17 نفر اعلام کرد. این در حالی است که شمار قربانیان را ابتدا 27 نفر اعلام کرده بود. برپایه اطلاعیه سپاه که روز یکشنبه منتشر شد،حسن تهرانی مقدم مسئول سازمان خودکفايی و تحقيقات صنعتی سپاه بوده است. وی همچنين بنيانگذار "توپخانه و موشکی سپاه" در جريان جنگ هشت ساله ايران و عراق معرفی شده است.

منابع رسمی در ایران به ویژه مسئولان سپاه، انفجارهای یکشنبه را یک حادثه اعلام کرده اند و هرگونه احتمال خرابکاری را رد می کنند.

منابع غیر دولتی اما خبرهای دیگری از ماجرا منتقل می کنند. آن چه که بر تشکیک به روایت رسمی دامن می زند، عملکرد نیروهای سپاه در روز حادثه بود. از جمله این که به گزارش روزنامه های امروز تهران، مقامات نظامی به آمبولانس های بیمارستانهای غیر نظامی اجازه ورود ندادند و حتی آن مجروحانی که در بیمارستانهای تهران و کرج بستری شده بودند را خارج و به بیمارستانهای سپاه پاسداران از جمله خاتم الانبیا منتقل کردند.

منابع غیر رسمی از کشته شدن 40 نفر در حادثه خبر دادند. اما سایت اصلاح طلب "ندای سبز" به نقل از منابع خود نوشت که دستکم 100 نفر در حادثه مفقود شده اند. به عبارتی شدت حادثه به گونه ای بود که امکان شناسایی اجساد متلاشی شده وجود ندارد.

یک منبع مطلع که خواسته نامش فاش نشود به "العربیه." گفت، حادثه در اثر انفجار سوخت جامد موشک های "سجیل" سپاه پاسداران روی داد.

بنا به گفته این منبع مطلع، پادگان سپاه ملارد محل انبار بخشی از موشک های سجیل و موشک های شهاب سه بود. موشک های سجیل این قابلیت را دارند که برای پرتاب سکوی ویژه نیاز ندارند از همین رو شلیک آن ها آسان است.

بنا بر این اطلاعات در پی تهدیدهای اخیر از سوی کشورهای غربی و اسرائیل در خصوص حمله به جمهوری اسلامی به دلیل برنامه اتمی اش، مسولان بلند پایه نظام تصمیم می گیرند موشک های سجیل را از انبار خارج کرده و در کویر مستقر کنند. این اقدام به دو منظور صورت گرفت؛ نخست حفاظت از موشک ها در صورت حمله احتمالی به انبار و دوم توزیع جغرافیایی و آمادگی برای شلیک آن ها در صورت آغاز هرگونه جنگ احتمالی.

عملیات انتقال موشک ها عملیاتی محرمانه و لجستیکی است از همین رو حسن تهرانی مقدم مسئول سازمان خودکفايی و تحقيقات صنعتی سپاه که مسوول اصلی پروژه موشک های بالستیک محسوب میشد، در محل حادثه حاضر بود. دیگر افراد حاضر نیز از سربازان وظیفه و معمولی نبودند بلکه کادر سپاه بودند و شماری از آن ها درجه دار هستند.

در حین انتقال اجزای موشک ها، انفجار ناگهانی رخ داد. سوخت جامد سوختی نیست که در اثر گرمای هوا منفجر شود و شعله ور شدن آن نیازمند محرک هایی است. مسئولان سپاه می گویند انفجارهای دیگر در اثر انفجار دیگر روی داده اند.

اما نکته قابل توجه این است که در سایت پدافند هوایی در شهر ملارد نیز انفجار روی داد. این سایت در فاصله سه کیلومتری زاغه مهمات قرار دارد و به همین دلیل انفجار در آن نیازمند عملی مستقل است.

از همین رو منبع مطلع در گفت و گو با "العربیه" تاکید می کند که حادثه انفجار شهر ملارد، در نتیجه خرابکاری یا یک عامل تعمدی بیرونی بوده است که موفق شده در سر بزنگاه، سوخت های خارج شده از انبار را منفجر سازد. هشدار به پایگاه سپاه در پارچین پس از انفجار در پایگاه های ملارد، از دیگر دلایلی است که به عنوان نشانه خرابکاری بودن انفجارها مطرح شده است.


ایران پرس نیوز:خواننده جوان دربند در سلول انفرادی است
سایت کلمه: پنج روز پس از بازداشت آریا آرام نژاد، خواننده ی سبز مردمی، وی در تماس تلفنی با خانواده از سلامت و ممنوع الملاقات بودن خود خبر داد.

عادله ضیایی، همسر آریا آرام نژاد، در صفحه ی فیس بوک خود خبر داد که امروز یکشنبه،۲۲ آبان، آریا آرام نژاد طی تماس کوتاهی خبر از سلامتی خود داد و گفت در بازداشت اداره اطلاعات شهرستان ساری و در سلول انفرادی، ممنوع الملاقات و ممنوع از تلفن است.

آریا آرام نژاد در این تماس تلفنی به همسرش گفته که در بازجوئی به سر می برد و موارد اتهامی اش، مربوط به آهنگ هایی است که ساخته، اما قادر به ارائه توضیح بیشتر در مورد روند پرونده اش نبوده است.

به گفته ی عادله ضیایی، او از وضعیت جسمی و شرایط نگهداریش ابراز رضایت کرده اما گفته است که اجازه دریافت کتاب و لباس را ندارد.

همسر این خواننده ی مردمی صدای او را عین آرامش مثل همیشه رسا و امید بخش دانسته و گفته است که آریا خواسته سلامش به همه دوستان و دوستدارانش رسانده شود.

شب گذشته خانم ضیایی در صفحه خود در فیس بوک نوشته بود: در حالی پنج روز از بازداشت آریا آرام نژاد میگذرد، که من مانند بسیاری دوستدارانش کماکان منتظر دریافت خبری از او هستم. درد آور است که مراجع قضائی این روزها در حالی مُصر به مُجاب کردنم برای قبول استقلال! خود هستند، که امروز در خواست ملاقاتم با آریا که به سرعت مورد موافقت و همکاری آقای دادستان قرار گرفت، با واکنش گنگ و منفی اداره اطلاعات شهرستان بابل مواجه شد.

حانم ضیایی تصریح کرده بود: آنچه باعث فوران اتشفشان نگرانی، خشم و آزردگی من شده، مراجعات مکرر، پیگیری های بی نتیجه و اخبار ضد و نقیض از زبان افراد معتمد و غیر معتمدی است که باید! به من رسانده شود. و من برای اندکی، فروکش کردن این آتشفشان، موکدا خوستار ملاقات با آریا، برای پرسش در مورد علت بازداشت؛ مورد اتهام، شرایط نگهداری و در اختیار قرار دادن لباس مناسب و مایحتاجش در این روزهای سرد پاییزی هستم و می دانم هیچ کس و هیچ کس موثق تر از خود او، منبع درستی یا نادرستی واقعیت ها و شایعات نخواهد بود.

همسر این خواننده حامی جنبش سبز خاطر نشان کرده بود: صبوری ام در مورد مسائل مربوط به بازداشت آریا دوستانم را شگفت زده کرده است. امیدوارم و می خواهم تا فردا موفق به دریافت خبری از آریا از طریق خود او شوم، تا همچنان چرخش اتخاذ تصمیماتم، بر مدار خرد و خویشتن داری باقی بماند.

آنطور که فعالان جنبش سبز در بابل گزارش کرده‌اند، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران امروز با ورود به منزل این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کرده‌اند. این در حالی است که او در همین روز برای برای پیگیری پرونده خود در مرحله تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم ماموران، تازه از ساری برگشته بود.

گزارش شده که دستگیری این فعال جنبش سبز با ضرب و شتم همراه بوده و ماموران در داخل منزل به آقای آرام نژاد دستبند زده اند. آنها همچنین ضمن تفتیش منزل، بخشی از دست نوشته های آریا و مدارک کاری و همچنین کامپیوتر شخصی او را نیز توقیف کرده و با خود برده‌اند.

آریا آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگ‌ساز نام‌آشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانه‌ای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.

او پس از گذراندن نزدیک به ۵۰ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند انفرادی زندانهای متی‌کلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.

مرگ و ننگ بر رژیم اشغالگر جمهوری کثیف اسلامی در تمامیت و کلیتش

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

آخرین گزارشهای مربوط به انفجار در پادگان نظامی


پارس دیلی نیوز:صدها کشته و زخمی در یکی پادگانهای سپاه پاسداران در تهران

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در اثر انفجارهای امروز که در یکی از پادگانهای سپاه پاسداران روی داد گفته می شود صدها نفر کشته و زخمی بر جای گذاشته است.


روز شنبه 21 آبان ماه در یکی از پادگانهای سپاه پاسداران که سایت موشکی می باشد انفجاری روی داد. بنابه اظهارات یکی از پرسنل این پادگان که خواست نامش فاش نشود. تعداد کشته و زخمی شدگان بین 170 الی 300 نفر تخمین زده می شود.


تعدادی از اجساد کشته شدگان توسط هلیکوپترها از پادگان تخلیه شدند ولی هنوز اجساد تمامی کشته شدگان جمع آوری نشده است.تعدادی از زخمی شدگان به بیمارستانهای شهریار انتقال یافتند که حداقل 15 نفر از آنها در بیمارستان سجاد شهریار بستری هستند یکی از زخمی شدگان که در اثر جراحات وارده در بیمارستان فوت کرد جواد سلیمی می باشد.


همچنین تعدادی از شهروندان ساکن در اطراف این پادگان زخمی شدند . یک مرغ داری که در حاشیه این پادگان بوده در اثر این انفجار بشدت تخریب شد و اکثرکسانی که در آن شاغل بودند زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدند.یک خانم جوان باردار که در یکی از روستاهای اطراف پادگان ساکن بود شدت انفجار باعث سقط جنین وی شد.

تمامی راه ها بسوی این منطقه بسته می باشد و حتی کسانی که ساکن شهرکهای اطراف هستند اجازه تردد به آنجا را ندارند

نیروهای امداد از نقاط مختلف که به سوی این پادگان گسیل شده بودند اجازۀ ورد به پادگان نیافتند و حتی بعضی از آنها بازگردانده شدند.


علت اصلی این انفجار مهیب، ضد و نقیض می باشد.یکی از پرسنل این پادگان به ما اعلام کرد که این حادثه در اثر انفجار موشکها می باشد اما گزارشهای دیگر حاکی از آزمایش و یا انفجار در زاغه مهمات است.


ایران پرس نیوز:انفجار تهران؛ مردم فکر کردند حمله نظامی شروع شده
این پادگان ظاهرا برای آموزش سربازان نیروی زمینی سپاه پاسداران مورد استفاده قرار می گیرد، ولی محلی برای استقرار سیستم های دفاعی است.

گزارش خبرنگار ما از تهران: مقارن ظهر امروز شنبه 20 آبان ماه صدای انفجار مهیبی ساکنان تهران، کرج و شهرستان های اطراف را دچار ترس و وحشت کرد. در دقایق ابتدایی و با توجه به فضای حاکم شایعه حمله نظامی اسرائیل به پایگاه های نظامی و هسته ای حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی برسر زبان ها افتاد. بلافاصله سایت های وابسته به جمهوری اسلامی علت این صدای مهیب را انفجار در تاسیسات گاز ما بین تهران و کرج اعلام کردند اما کمتر از یک ساعت بعد شرکت ملی گاز و شرکت پخش فرآورده های نفتی که در آن منطقه دارای پالایشگاه هستند وقوع هرگونه انفجار در تاسیسات خود را تکذیب نمودند.

دیری نگذشت که دروغ پردازی خبرگزاری های وابسته به جمهوری اسلامی رسوا شد و مشخص گردید که علت وقوع آن صدای مهیب مربوط به انفجار ذاغه مهمات پادگان «مدرس» متعلق به سپاه پاسداران در شهرستان ملارد بوده است. صدای این انفجار به حدی بود که منازل کرج و استان البرز و غرب تهران را نیز تحت تأثیر قرار داد و شیشه بسیاری از ساختمان ها شکست.

در حال حاضر در مسیرهای تهران به کرج «بزرگراه» و «جاده قدیم» ترافیک سنگینی ایجاد شده و تقریبا متوقف است. هلال‌احمر رژیم اعلام کرده که چند هلیکوپتر و تيم‌هاي سگ‌هاي زنده‌ياب به محل حادثه اعزام شده اند.

بسیاری از مقامات نظامی سپاه پاسداران نیز با خودروهای سپاه و همینطور تعدای از نمایندگان مجلس از راه زمین و پرواز با هلیکوپتر خود را به آن منطقه می رسانند.

گزارش ها حکایت از آن دارد که بر اثر این انفجار بین 5 تا 10 نفر کشته و تعداد زیادی نیز زخمی شده اند که اکثر آنها سربازان وظیفه و تحت آموزش بوده اند که در پست نگهبانی از زاغه حضور داشتند.

عزیز اکبریان نماینده کرج وحسین گروسی نماینده شهریار در مجلس رژیم تایید کرده اند که این انفجار در انبار مهمات پادگان سپاه رخ داده ولی در مورد علت آن توضیح ندادند . بلافاصله پس از این انفجار کمیسیون امنیت ملی مجلس تشکیل جلسه داده و چند تن از اعضای این کمیسیون به محل اعزام شدند.

منطقه ملارد و چیتگر که در غرب استان تهران قرار دارند سالها بود که اردوگاه آموزشی و میدان تیر ارتش جمهوری اسلامی بود. زمین های مناسب این منطقه از 15 سال پیش مورد توجه سپاه پاسداران قرار گرفت و این ارگان نظامی بخش های زیادی از این زمین ها را چپاول کرد و به ساختمان سازی برای پرسنل خود پرداخت. پادگان "مدرس" نیز در همین منطقه واقع است.

این پادگان ظاهرا برای آموزش سربازان نیروی زمینی سپاه مورد استفاده قرار می گیرد، ولی محلی برای استقرار سیستم های دفاعی و مهمات محسوب می شود.

قبال ذکر است که شبکه خبر جمهوری اسلامی که مدعی است اخبار را در سریعترین زمان ممکن مخابره می کند بعد از دو ساعت این خبر را زیر نویس کرد.

علاوه بر انفجار مهیب امروز در پادگان سپاه از شهرستان زرندیه نیز خبر می رسد که از وقوع یک آتش سوزی مهیب ساعاتی پیش یک واحد صنعتی را دچار حادثه کرده است. هنوز از علت این آتش سوزی خبری در دسترس نیست اما گزارش های رسیده حاکی از آن است که کارخانه شاهین سما واحد فرآوری مواد روغنی، تولید گریس و روغن بوده است.



گزارش خبرنگار ایران پرس نیوز از تهران: تا ساعاتی پیش دود غلیظ ناشی از انفجار زاغه مهمات پادگان فضای منطقه را در بر گرفته و مانع نجات آسیب دیدگان شده بود. تمامی خیابان های منتهی به پادگان بسته شده و اجازه تردد به هیچ فرد غیر نظامی داده نمی شود. با وجود تلفات سنگین تنها 6 نفر از امدادگران توانستند مجوز ورود به داخل پادگان را دریافت کنند. اجازه عکس برداری به هیچ فردی داده نمی شود و حتی امدادگران را مجبور کردند تا تلفن های موبایل خود را تحویل نیروهای سپاه دهند. با وجود احتمال انفجار مجدد اما هیچ تدبیر خاصی برای این موضوع اندیشیده نشده است.

ساکنین مناطق نزدیک حادثه که همچنان در اضطراب به سر می برند از یکدیگر می پرسند وقتی سپاه توان نگهداری از یک زاغه مهمات را ندارد چگونه از نیروگاه اتمی محافظت می کنند؟

تعداد کشته شدگان این حادثه به 27 نفر رسیده است اما اجساد بعضی از کشته شدگان به علت شدت انفجار قابل شناسایی نیست و در حقیقت ناپدید شده اند! این در حالی است که هنوز مسئولان پادگان نظامی هیچ درخواستی برای حضور سازمان پزشکی قانونی کشور نداشته اند.

در محل سگ های زنده یاب دیده می شوند که آتش نشانی مسئولیت آنها را بر عهده دارد. تعداد مجروحان به 25 نفر می رسد که حال بعضی از آنها وخیم اعلام شده است.

ممانعت از ورود امدادگران به منطقه نظامی باعث مرگ تعدادی از مجروحان بوده است. بوی باروت منطقه را پر کرده است و اوضاع بدی در مقابل پادگان برقرار است.

خانواده برخی حادثه دیدگان خود را به نزدیک پادگان رسانده اند و با شیون و گریه لحظات تاسف برانگیزی را رقم زده اند.