۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

اخبار اعتراضات مردمی در مراسم هاله صحابی در تهران


روایت یک شاهد عینی از مراسم هاله

"یگان های موتوری این فاصله را بالا و پایین می رفتند و با شوکر های برقی و باتوم مردم را تهدید می کردند که متفرق شوند. به هیچ وجه اجازه تجمع داده نمی شد. هر از چندگاهی در ورودی ها جمعیتی که از رفتن به سمت حسینیه باز داشته شده بود، جمع می شدند که با حمله موتوری ها،‌ یا لباس شخصی ها (که اون کاور زرد رنگ رو هم نداشتند) به صورت وحشیانه متفرق می شدند. مردمی که تو پیاده روها راه می رفتن عمدتا از کسانی که کتک خورده بودند صحبت می کردند و لعنت می فرستادند. حضور خانم ها مثل همیشه مشهود بود. عمده سرکوب امروز توسط نیروهای لباس شخصی و نیروهای سپاه صورت گرفت. جالب اینکه این دسته دوم،‌ یعنی سپاهی ها،‌عمدتا درجه دار در حد سرهنگ بودند. روبروی حسینیه ارشاد خانم جوانی داشت با یکی دوتا از این افراد صحبت می کرد که یک دفعه یه سرهنگ سپاه در حالی که فریاد می زد آمد به سمتش و باتوم رو گذاشت رو کمرش و به او گفت برو،‌وقتی بهت میگم برو برو! در حالی که باتومش را سر و ته گرفته بود چهار پنج ضربه خیلی محکم با دسته باتوم به کمر اون خانم زد. من از نزدیک (توی ماشین) شاهد این جریان بودم و از اینکه هیچ کاری نتوانستم بکنم سرم درد گرفت."


روایت یک شاهد عینی از مراسم برگزار نشده حسینه ارشاد


سایت کلمه:یکی از همراهان جنبش مردمی سبز مشاهدات خود را از آنچه امروز روبرو حسینه ارشاد گذشت را برای کلمه ارسال کرد.


این شهروند- خبرنگار با جزئیات برخی از این مشاهدات را روایت کرده و در انتها گفته است: مطمئن ام امشب خیلی ها به یاد هاله شمع روشن می کنند. هر چند نشد رو بروی حسینیه ارشاد به یاد هاله شمع روشن کنند.


متن این روایت به شرح زیر است:


نیروهای سرکوبگر مانع برگزاری تجمع بزرگداشت هاله سحابی در روبروی حسینیه ارشاد شدند.


ساعت ۱۸:۱۵ امروز ۱۴ خرداد برای شرکت در تجمع بزرگداشت هاله سحابی که قرار بود روبروی حسینیه ارشاد برگزار شود، به آن سمت حرکت کردیم. حضور ۴-۵ تا ماشین نیرو انتظامی و حدودا بیست نیروی گاردی انتظامی زیر پل سید خندان مشخص می کرد که روبروی حسینیه ارشاد چه خبر می تواند باشد.


به سه راه ضرابخانه که رسیدیم با ترافیک شدید در حد قفل روبرو شدیم که مجبور شدیم همان جا ماشین را پارک کنیم و پیاده برویم .


صدای بوق های ممتد اعتراضی ماشین ها شنیده می شد. وارد شریعتی- پایین تر از حسینیه ارشاد که شدیم پر از نیروهای لباس شخصی بود ‌که به صورت تصادفی بعضی ها را می گرفتند. به خیلی ها هم گیر میدادند و عمدتا هم سعی می کردند جمعیت پیاده به سمت حسینیه نروند. اما خیابان پر بود از خانواده هایی که با ماشین به محل آمده بودند. اغلب ماشین ها خانواده بودند و‌ یا به صورت دسته جمعی آمده بودند.


با آنکه این روزها تهران خلوت شده ، ولی خیابان شریعتی به خاطر حضور معترضین که با ماشین آمده بودند ترافیکش خیلی سنگین بود.


از خودرو هایی لباس شخصی ها پیاده می شدند و بین آنها کاورهایی به رنگ فسفری زرد رنگ پخش می کردند. این افراد که کاورها را می پوشیدند دو دسته بودند،‌یه دسته جوان هایی که موهاشون مثل سربازها تراشیده بود و چهره های آفتاب سوخته ای داشتند و لاغر اندام بودند .


یک دسته دیگه از لباس شخصی ها که کاور پوشیده بودند موهاشون بلند تر و سنشون هم بیشتر بود. گویی از بسیج محلات جنوب تهران آورده شده بودند.


این لباس کاوری ها را از ۳۰۰ متر پایین حسینیه ارشاد تا سر میرداماد به فاصله چند متر به چند متر چیده بودند. نیروی انتظامی هم بود. نیرو انتظامی کادری اغلب در ورودی های محدوده مستقر شده بودند که عمدتا از نیروهای میان سال نیروانتظامی بودند و به نظر می رسید که غریبه نیستند. با مردم برخورد خاصی نداشتند. عمدتا با همدیگر در حال صحبت بودند. اما در کوچه ها مشرف به شریعتی از پایین حسینیه ارشاد تا سر میرداماد و داخل آن، یگان های نیروی انتظامی متشکل از سربازهای این نیرو و نیروهای گاردی با باتوم حضور داشتند. نیروهای گاردی پیاده و موتوری هم چند یگان بودند که به سپر و باتوم و اسپری و .. مسلح بودند.


یگان های موتوری این فاصله را بالا و پایین می رفتند و با شوکر های برقی و باتوم مردم را تهدید می کردند که متفرق شوند. به هیچ وجه اجازه تجمع داده نمی شد. هر از چندگاهی در ورودی ها جمعیتی که از رفتن به سمت حسینیه باز داشته شده بود، جمع می شدند که با حمله موتوری ها،‌ یا لباس شخصی ها (که اون کاور زرد رنگ رو هم نداشتند) به صورت وحشیانه متفرق می شدند. مردمی که تو پیاده روها راه می رفتن عمدتا از کسانی که کتک خورده بودند صحبت می کردند و لعنت می فرستادند. حضور خانم ها مثل همیشه مشهود بود. عمده سرکوب امروز توسط نیروهای لباس شخصی و نیروهای سپاه صورت گرفت. جالب اینکه این دسته دوم،‌ یعنی سپاهی ها،‌عمدتا درجه دار در حد سرهنگ بودند. روبروی حسینیه ارشاد خانم جوانی داشت با یکی دوتا از این افراد صحبت می کرد که یک دفعه یه سرهنگ سپاه در حالی که فریاد می زد آمد به سمتش و باتوم رو گذاشت رو کمرش و به او گفت برو،‌وقتی بهت میگم برو برو! در حالی که باتومش را سر و ته گرفته بود چهار پنج ضربه خیلی محکم با دسته باتوم به کمر اون خانم زد. من از نزدیک (توی ماشین) شاهد این جریان بودم و از اینکه هیچ کاری نتوانستم بکنم سرم درد گرفت.


این درجه دار سپاهی واقعا وحشی شده بود. عربده می کشید و می زد. هیکل و صورت خیلی درشتی داشت و حدودا ۴۵ سال سن داشت. صدای کلف و خشن داشت و ریش هم نداشت. چند تا از همکارانش جلوی او را گرفتند و زن بیچاره چند ثانیه بعد از باتوم خوردن، تازه درد را احساس کرد. به سمت بالای شریعتی شروع به حرکت کرد. افراد زیادی این صحنه را ندیدند. آن لحظه که با ماشین بودیم، خواستیم کنار نگه داریم و سوارش کنیم، ولی به هیچ وجه اجازه توقف نمی دادند. تو پیاده رو دیدمش که مردم دلداری اش می دهند. خیلی ناراحت و عصبانی شدم. با ماشین به سمت بالا حرکت می کردیم. کماکان اجازه تجمع نمی دادند. خیلی ها با ماشین آمده بودند. شاید دو سه هزار تا ماشین تو شریعتی و خیابان های منتهی بودند. تو ماشین ها همه ناراحت بودند.


بعضی ها قرآن گذاشته بودند. بعضی ها یواشکی سعی می کردند فیلم بگیرند. بعضی ها دستشون را به نشانه پیروزی (وی) نشون می دادند. تو مسیر یه پراید را دیدم که پلاک عقبش دست یک مامور نیروی انتظامی بود، پلاک جلو هم سعی کرده بودند بکنند. اغلب وقتی ماشین ها بوق می زدند با حمله لباس شخصی ها و کندن پلاک برای ایجاد ترس روبرو می شدند.


روبروی حسینه ارشاد پر از نیرو بود، از همه تیپ،‌ ولی سپاهی ها اینجا تمرکزشون بیشتر بود. سر میرداماد هم تمرکز نیرو خیلی زیاد بود و یکی دو یگان موتور سوار آنجا آماده بودند. تو پیاده روها لباس شخصی ها فیلم میگرفتند از مردم یا حداقل تظاهر به این کار می کردند. ولی کسی برایش مهم نبود. از این و اون گزارش دستگیری، ضرب و شتم مردم به خصوص خانم ها رو شنیدم. حدود ۲ ساعت همین فضا حاکم بودو با تاریک شدن هوا تراکم ماشین ها کمتر شده بود و ترافیک روان تر. ولی نیروها هنوز بودند. من هم نماندم و آمدم سمت خونه. سریع دست به کار شدم تا آنچه دیده بودم رو مختصر بنویسم. و تشکر کنم از مردمی که آمده بودند و یاد هاله عزیز و پدرشو گرامی داشتند. همه عزا دار و غمگین بودند و مطمئن ام امشب خیلی ها به یاد هاله شمع روشن می کنند. هر چند نشد رو برو حسینیه ارشاد به یاد هاله شمع روشن کنند.




شلیک گلوله ،درگیری و زد و خورد میان نیروهای سرکوبگر و معترضان در تهران

شلیک گلوله در درگیری‌های خیابان شریعتی

درگیری و زد و خورد میان نیروهای سرکوبگر و معترضانی که قصد داشتند در سکوت تجمعی مسالمت آمیز را در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی به دست حکومتیان برگذار کنند، منجر به مجروح شدن و دستگیری برخی معترضان و همچنین شلیک و تیراندازی هوایی سرکوبگران شد.


به گزارش خبرنگاران سبز، در حالی که مراسم ترحیم مهندس سحابی در روز پنجشنبه با مداخله نیروی انتظامی و نظامیان بسیج منجر به درگیری و تشنج شده بود، مراسم بزرگداشت قهرمان راه آزادی ایران هاله سحابی در روز شنبه نیز با شلیک گلوله توسط نیروهای سرکوب ادامه یافت. نیروهای سرکوب از بعدازظهر شنبه در سراسر خیابان شریعتی حدفاصل پل سیدخندان تا خیابان کلاهدوز حضور پررنگی داشتند. قراربود عزاداران و معترضان به شهادت هاله سحابی در میانه این مسیر و روبروی حسینیه ارشاد تجمع کنند.


زد و خوردهای پراکنده در خیابان‌های اطراف از ساعت شانزده آغاز شد. نیروهای موتورسوار لباس شخصی تلاش داشتند تا با مانورهای پر سروصدا و حرکات ایذایی مردم را متفرق کنند. به گزارش کانون حمایت از جانباختگان و بازداشتی‌ها، در یکی از این مانورها موتورسواران با زیرگرفتن یک بانوی مسن، وی را مورد حمله قرار دادند. هنوز از هویت و وضعیت جسمی مضروبان و مجروحان خبر دیگری در دست نیست.


به گزارش بی‌بی‌سی و خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی در حالی که معترضان تلاش می‌کردند در سکوت اقدام به تجمع در مقابل حسینیه ارشاد کنند، نیروهای سرکوب برای متفرق کردن آنان اقدام به شلیک هوایی و استفاده از باتوم نمودند.

گزارش‌های دیگری حکایت از بازداشت گسترده معترضان دارد. از تعداد دقیق بازداشتی‌های روز شنبه نیز اطلاع موثقی در دست نیست. خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی برای بازداشتی‌های روز شنبه رقم پانزده نفر را ذکر کرده است.

علی‌رغم اینکه نیروهای سرکوبگر علاوه بر ابزار فیزیکی، از روش‌های روانی مانند فیلمبرداری از عابرین نیز برای متفرق کردن معترضان استفاده می‌کردند،با این وجود شمار معترضان حاضر در این درگیری‌ها زیاد گزارش شده‌است.



تیراندازی هوایی مزدوران خامنه ای برای متفرق کردن معترضان در تهران

خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی گزارش داده است که مأموران امنیتی در تهران برای متفرق کردن صدها تن از معترضان به مرگ هاله سحابی، به تیراندازی هوایی متوسل شدند.


بنا بر این گزارش، دسته های معترضان در سکوت کوشش می کردند که در مقابل حسینیه ارشاد در خیابان شریعتی تجمع کنند.


بعضی دیگر از شاهدان عینی هم به بی بی سی فارسی گفتند که در خیابان های منتهی به این حسینیه جو شدید امنیتی برقرار شده و تعداد زیادی از مأموران پلیس در آن مستقر شده اند.


شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفته اند که مأموران امنیتی برای متفرق کردن معترضان از باتوم هم استفاده کرده اند.


به گفته آنها، حدود ۱۵ نفر از این معترضان بازداشت شده اند.


خبرگزاری فرانسه نوشته است که چون خبرنگاران رسانه های خارجی از پوشش خبری تجمع ها و راهپیمایی های مخالفان در ایران منع شده اند، نمی تواند مستقلا درستی گفته های شاهدان را تأیید کند.


سایت کلمه نیز گزارش داده است کسانی که در ساعات اولیه مراسم قصد ورود به حسینیه ارشاد را داشتند "به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند و حتی ماموران چادر از سر چند زن کشیدند."


سایت اینترنتی جرس نیز به نقل از شاهدان عینی گزارش داده است که "از ساعت پنج بعد از ظهر، پلیس ضد شورش و صدها تن از افراد لباس شخصی به تدریج از ابتدای پل سیدخندان تا اول خیابان دولت واقع در خیابان دکتر علی شریعتی مستقر شده‌اند."


بنا بر این گزارش اطراف حسینه ارشاد به تسخیر پلیس و لباس شخصی‌ها در آمده و رفت و آمد از این منطقه برای عابران پیاده مشکل شده بود.


گروه ها و رسانه های مختلف نزدیک به مخالفان حکومت دیکتاتوری حاکم بر ایران از هواداران جنبش اعتراضی موسوم به جنبش سبز دعوت کرده بودند که برای اعتراض به وقایع مربوط به مرگ خانم سحابی در مراسم امروز در مقابل حسینیه ارشاد شرکت کنند.


خانم سحابی که ۵۴ سال داشت، روز چهارشنبه ۱۱ خرداد (اول ژوئن) در جریان حمله مأموران امنیتی و لباس شخصی به تشییع جنازه پدرش، عزت الله سحابی در لواسان درگذشت.


مرگ او اعتراض گسترده داخلی و بین المللی برانگیخت. دولت های آمریکا و بریتانیا و بسیاری از گروه ها و چهره های سیاسی ایرانی خواهان تحقیق در مورد نحوه مرگ خانم سحابی شده اند.


مأموران امنیتی خانواده خانم سحابی را مجبور کردند که پیکر او را شبانه در لواسان دفن کنند و روز بعد هم اجازه برگزاری مراسم ترحیم برای عزت الله سحابی و هاله سحابی را ندادند.

با سپاس از وبسایت خبری پارس دیلی نیوز

سرنگون باد رژیم جنایتکار جمهوری کثیف اسلامی در تمامیت و کلیتش

هیچ نظری موجود نیست: