۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

آزادی از هر گونه در زمان محمدرضا شاه وجود داشته است / کورش ایرانی


پارس دیلی نیوز:شوربختانه گاهگاهی در بررسی مسایل تاریخی، به ویژه آنهایی که مربوط به تاریخچه سیاسی کشورمان است، برخی از تحلیل گران دچار فراموشی میشوند، فراموشی نه در رابطه با اتفاقات و رویدادها، بلکه در رابطه با یک اصل مهم در بررسی آن رویدادها، ‫یعنی "اصل نسبیت"! فراموش میکنند که ‫همه رویدادها و پدیده ها را باید با توجه به این اصل بررسی ‫کرد، چه در تاریخ معاصر چه در تاریخ دور، در واقع همه پدیده ها‫!


‫‫‫برای نمونه در موضوع تاریخ بشر، نمیتوان این را گفت که چرا قوانین همورابی آنقدر ‫عقب مانده و وحشیانه هستند!!! ‫بدون در نظر گرفتن اصل نسبیت نمیتوان گفت که آن قوانین وحشیانه هستند، چرا که آن قوانین، که در یکی از دو مرکز تمدن جهان اجرا میشدند، در زمان خود یعنی ۱۷۰۰ پیش از میلاد، پیشرفته ترین قوانین جزایی بشر بودند. ‫البته اگر مثلا ‫‫آنها با قوانین جزایی کشور سوئد در زمان هال مقایسه ‫شوند، ‫مسلما آن قوانین بسیار وحشیانه هستند‫!


‫‫‫روند تکامل فهم سیاسی در تاریخ بشر بسیار سریعتر از تکامل قوانین جزایی است؛ یعنی اگر شرایط حقوقی زمان همورابی را ‫نباید با شرایط کنونی مقایسه کرد، به همان نسبت شرایط سیاسی ‫قرن بیستم را نمیتوان با شرایط قرن بیست و یکم مقایسه کرد، ‫نه تنها با توجه به شرایط ‫عمومی مکان و زمان بلکه با توجه به شرایط نظامی-سیاسی جهان در گذشته و هال!


‫‫‫برای نمونه، شدت و اندازه اعمال خشونت در جریان های انقلاب فرانسه را هرگز نمیتوان با استانداردهای امروز فرانسه مقایسه کرد، بلکه باید آنها را با همان شرایط قرن هجدهم در نظر گرفت. همینطور نمیتوان بدون در نظر گرفتن شرایط موجود، از دولت و سازمانهای امنیتی آمریکا به دلیل ‫ایجاد خفقان سیاسی، سرکوب جنبش های دانشجویی و جنبش های مدنی‫، حتی سرکوب کمونیسم ‫در دیگر کشورهای جهان در دهه های میانی قرن بیستم، خرده گرفت. ‫


‫در بررسی ‫مسایل تاریخ معاصر ایران به ویژه تاریخچه سیاسی کشور نیز همینطور؛ شرایط سیاسی ‫ایران ‫در همان دهه ها، در زمان محمدرضاشاه را نمیتوان با زمان هال مقایسه کرد، ‫برای نمونه، نمیتوان ‫به راحتی ادعا کرد که در زمان محمدرضاشاه خفقان سیاسی وجود داشته، ‫چرا که باتوجه به شرایط مکانی ایران یعنی قرار داشتن در استراتژیک ترین ‫نقطه خاورمیانه، شرایط زمانی یعنی دهه های پر تنش ۴۰ تا ۷۰ میلادی، و شرایط نظامی-سیاسی آن دوره یعنی پدیده جنگ سرد و اوج گسترش کمونیسم آن هم از نوع استالینی، همچنین ‫با در نظر گرفتن روند ۱۴۰۰ ساله نبرد ایرانیان با اسلامی گری، اصولا نه تنها خفقانی وجود نداشته، بلکه ‫با وجود اهمیت موضوع امنیت ملی و یکپارچگی کشور، ‫می توان این ادعا را کرد که آزادی به اندازه لازم و کافی وجود داشته ‫است! وجود آزادی بیان و ‫آزادیهای سیاسی در زمان محمدرضاشاه با توجه به وجود انتقادهای شدید از جانب اقشار گوناگون جامعه ‫در فرم های مختلف، و چندگانگی احزاب سیاسی کشور با همه فراز و نشیبهایش ‫در طول آن سه دهه، انکار ناپذیر است!


‫‫باید این را پذیرفت که ‫آزادی نیز مانند هر پدیده دیگری نسبی است و ‫به راستی که با در نظر گرفتن همه آن شرایط، آزادی در ایران به اندازه لازم و کافی وجود داشته ‫است؛ گرچه مسلما بیش از اندازه نبوده، ‫چرا که ‫اگر میبود ایران به یک کشور کمونیستی ‫تبدیل شده بود و در نهایت ‫به عاقبت یوگوسلاوی، شوروی و کره شمالی..! و کمتر از اندازه نبوده ‫چرا که اگر میبود اصولا انقلابی به این آسانی ‫و بدون خونریزی صورت نمیگرفت! در واقع دلایل بروز انقلاب اسلامی ‫(شورش ۵۷) را در کوتاه مدت باید از فعالیتهای ضد ایرانی و ضد پادشاهی کمونیستها (در کنار دیگران)، و بلند مدت در تاریخ ۱۴۰۰ ساله ایران یعنی وجود درد اسلام در ضمیر نیمه خودآگاه مردم ایران دید! گویی که با در نظر گرفتن همه آن عوامل، بروز ‫چنین رویدادی در تاریخ کشورمان ‫اجتناب ناپذیر بوده است!


‫‫‫بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به شرایط زمانی و مکانی آن دوره، ‫به ویژه شرایط سیاسی و با در نظر گرفتن موضوع نسبیت در بررسی مسایل تاریخی، آزادی از هر نوع چه ‫آزادی اندیشه و بیان و دین و مذهب و چه آزادی اجتماعی و مدنی بی تردید در زمان محمدرضاشاه وجود داشته است‫.





‫‫‫‫‫‫پاینده ایران.


‫‫‫کورش ایرانی

هیچ نظری موجود نیست: