۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

محرم و عاشورا چه ارتباطی با ایرانیان دارد؟


پارس دیلی نیوز:محرم هم مانند دیگر ماههای قمری یکی از دوازده ماه سالنمای اعراب است . از سال هفتم بعثت محمد به پیامبری ، موقعی که او می بایست مکه را به سوی مدینه ترک می نمود ؛ تازه مسلمانهای دو آتشه ، از آن واقعه عادی ، یک مناسبت تاریخی ساختند و از آن به عنوان هجرت ( مهاجرت از جائی به مکانی دیگر ) یاد نمودند.


مهاجرت در شکل ظاهری اش ، یک سفر هدفدار به نقطه ای دور است . اما سفر کردن از مکه تا مدینه را ، نمی توان به همان معنای گسترده مهاجرت تعریف کرد . ولی آنها به خاطر مهمتر جلوه دادن آن نقل مکان ، عنوان هجرت را بدان اطلاق نمودند .

از آن پس سالنمای اعراب به هجری قمری تبدیل گردید . از پیش ظهور اسلام ، چهار ماه در میان اعراب ماههای حرام نامیده می شدند ؛ که یکی از آنها هم ماه محرم بود . در این چهار ماه بسیاری از کارها از جمله جنگ و مسافرت و بعضی از معاملات صورت نمی گرفتند . در سرزمینهای قبیله نشین کشورهای عربی ، جنگهای میان قبیله ها رواج زیادی داشت .

آنها مردمانی از طایفه های بیکاری بودند ، که اکثر وقتشان به صحرانوردی می گذشت ؛ اینها با دامداری و باغداری و کمی هم کشاورزی روزگار خودشان را می گذرانیدند . چنین مردمانی که بیکار و نسبتأ وحشی هم بودند ؛ هر از چند گاهی به سوی سایر قبیله ها که در مجاورت و نزدیکی آنها زندگی می کردند می تاختند ؛ و مردان را می کشتند و زنان آنها را به کنیزی می بردند و بچه هایشان را به بیگاری و غلامی خودشان در می آوردند .


هدف مهم آنان از پیش آوردن چنین ستیزه های قبیله ای ، اعلام زور و توان قبیله هایشان به یکدیگر بود . البته غارت کردن اموال طایفه شکست خورده ، و چپاول رمه های دامی آنان هم ، یکی از اهداف دائمی قبیله های مهاجم به دیگر ساکنان صحراهای خشک و سوزان آن قسمت از کره خاکی بوده است .


از نگارندگان تاریخ اسلام نقل می گردد ؛ در طول راه که محمد از مکه به مدینه می رفت ، در میانه راه در جائی که به آن " غدیرخم " می گفتند ؛ محمد عموزاده نوجوان خودش " علی پسر ابیطالب " را ، بر روی دست بلند کرده و به همراهانش که اصحاب و یاران او و از شیوخ مهم آن زمان در کشور عربستان سعودی بوده اند ؛ اعلام داشته که پس از من ، این فرد ( به علی اشاره کرده بوده ) مولای شما و جانشین من نزد شما خواهد بود .


ظاهرا از همان موقع هم بزرگان قوم قریش ( قبیله ای که محمد به آن تعلق داشت . ) کینه علی را به دل گرفته بودند ؛ و با وجود کسانی مثل خودشان ، که در میان قبیله قریش اعتبار زیادی را داشتند ؛ کسرشان می آمد که بعد از محمد ، علی جانشین او باشد و امور مسلمانها را اداره بکند .


هنگامی که آیه های قرآن بر محمد نازل می شدند ، چند نفر از پیروان او به نوشتن آن آیات می پرداخته اند . در میان آن افراد علی هم از کاتبان وحی ( ثبت کنندگان آن الهامات ) بوده است. علت این که چند نفر چنین مأموریتی را داشته اند که نازل شدن قرآن بر محمد را بنویسند ؛ ردّ هر گونه تردیدی از سوی مخالفان با محمد و آئین جدیدی که او مدعی پیامبری آن بود می باشد.


به قول اسلام شناسان ، بعد از تمام شدن نزول هر آیه ، همه افرادی که سخنان محمد را ( تکرار همان کلماتی که محمد از جبرئیل می شنیده را ) با ذکر شماره آن آیه و نام سوره ای که آیه به آن تعلق داشته ، برای محمد باز خوانی می کرده اند . که اصطلاحا به این کار " مقابله " می گویند . هدف هم این بوده است که شکی در اصالت آیه های نازل شده در میان آنها به وجود نیاید .

چنانچه در یکی از سوره های قرآن ، کلمه " مکه " توسط همه کاتبان مورد نظر " بکّه " نوشته شده بوده ؛ این کلمه هنوز به همان شکل بکه در قرآن موجود است . آن موقع آنها هیچکدام نفهمیده بودند که چرا فرشته وحی مکه را بر پیامبر بکه نازل نموده است ؟ ولی بعدها در این اواخر ، پس از چهارده قرن ، در سال 1976 میلادی ، توسط شخصی به نام دکتر " رشاد خلیفه " آمریکائی مصری تبار، که در یکی از دانشگاههای آمریکا ( کالیفرنیا یا آریزونا ) استاد رشته شیمی بوده است ؛ علت این امر کشف شده است . < رجوع کنید به کتاب کشف اعجاز ریاضیات قرآن > در مسجد توسان در همان ایالات کالیفرنیا.


بعد از مرگ محمد ، عموها و عموزاده هایش که نمی خواسته اند به وصیت او عمل نموده و علی را به جانشینی وی برگزینند ؛ قبل از مراسم خاکسپاری محمد ، در اسرع وقت پیر مردی از اصحاب او را که پدر جوانترین همسرپیامبر(عایشه ) یعنی ابوبکر را برای رهبری مسلمانها انتخاب می کنند. سرانجام علی هم که در مقابل آن اکثریت کاری از دستش بر نمی آمده که انجام بدهد ؛ سکوت نموده و به تنهائی مشغول کارهای دفن محمد که پدر زنش هم بوده می شود .

در قرآن که شامل 114 سوره است ، سوره نهم آن که برائت نام دارد و خطاب به کافران نازل گشته است ، سوره بدون ذکر نام خدا شروع می شود . ( سوره 9 توبه = برائت ) ؛ در تمام این سوره از سوی خدا به مشرکان موارد خاصی که جنبه اخطار و ترسانیدن را دارد بیان گردیده است.


مخالفان با علی ، به خاطر آنکه طرفداران او آنها را مشرک و کافر قلمداد می نمودند ؛ جهت ردّ چنین نظریاتی ، دو

آیه ی انتهای سوره مورد نظر را عوض می کنند . هنگام جمع آوری همه دست نوشته های کاتبان وحی ، برای نوشته شدن کل قرآن در یک مجموعه ، علی که خودش هم از کاتبین وحی بوده است ؛ از این کار آنها سر در می آورد.

از همان موقع نیز اختلاف میان آنها شدیدتر گشته و مسلمانها به دو دسته تقسیم می گردند .


جنگهای میان علی و معاویه ، و پس از آنها میان پسرانشان حسین و یزید هم بر سر همان اختلاف ریشه دار به وجود آمده اند. فردی به نام " ابی حزیمه " که او هم از کاتبان وحی بوده است ، نویسنده آن دو آیه در انتهای سوره توبه بوده است .

جنگ میان حسین و یزید هم که در ماه محرم به وقوع پیوسته است ؛ برای اصلاح قرآن از روی دست نوشته ابی حزیمه و برگرداندن آن با همان دست نوشته علی بوده است.


یعنی یگیری دو اختلاف ریشه دار قبیله ای ، که کوچکترین ربطی به مسلمانهای سایر نقاط جهان ، به ویژه با ایرانیان نداشته و مسلمانهای " کاتولیک تر از پاپ " ایرانی ، بدون آنکه از دلیل اصلی آن اختلافات و جنگهای ناشی از آن چیزی بدانند ؛ همه ساله دو ماه از ماههای زندگانی شان را ( محرم و صفر ) را ، در حالت عزاداری و سوگواری به سر می برند!

تشکیل مراسم روضه خوانی ، پایه گذاری تکیه های سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی و دیگر مراسم خودآزاری در میان ایرانیان ، از تحقیرآمیزترین موضوعاتی هستند که با هزاران خرافه نیز عجین گشته و به دست و پای مردم ایران پیچیده اند !

سخیف تر آنکه ، از بعد از روی کار آمدن شیادانی مانند آخوندهای رمال و خرافه پرست ، بر شدت چنین اعتقادات پوسیده ای در میان مردم افزوده گردیده ؛ و حکومت جهل و تباهی بر سر مردم و افکار و زندگی شان سایه شومی از نادانی و جهالت را گسترده است.

ملتی که زیباترین و یکتاپرستانه ترین دینهای روزگار از آن ایشان بود ؛ پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک را به بهائی ارزانتر از مفت ، فروختند و جهل و نادانی و فساد و تبهکاری را ، جایگزین بهترین هائی که داشتند کردند !

پائیز 1390 هلند

محترم مومنی روحی

هیچ نظری موجود نیست: